دیروز در خبرها آمده بود که در میان هیاهوی تعیین رئیسجمهور بعدی، طرح تجزیه بلوچستان به چهار استان ( با مرکزیت زابل، زاهدان، ایرانشهر و چابهار) توسط اعضای کمسیون امور داخلی مجلس و با حضور استاندار و سایر مقامات، بصورت چراغ خاموش در حال بررسی است.
ایالتهای تاریخی ایران مانند آذربایجان، بلوچستان و… در دوره قاجار هر کدام مملکتی در چارجوب ممالک محروسه بودند که از یکصد سال پیش (دوره پهلوی و فعلی) طرح تجزیه آنها همواره در دستور جلسه تجزیهطلبان مرکزی بوده و آنها از هیچ فرصتی برای تجزیه این ایالتها و به تبع آن نابودی و تجزیه هویت مردمان آنها دریغ نکردهاند.
با وقوع انقلاب غیرفارسهای ایران امیدوار شدند که شاید حکومت تازه نخواهد به این تجزیهطلبی ادامه دهد ولی این امید نیز خیلی زود رنگ باخت و در جلسات مجلس خبرگان قانونگذاری آقایان مکارم شیرازی و ربّانی شیرازی با هر قانونی که میتوانست اندکی از آلام غیرفارسهای ایران را بکاهد با انگ تجزیهطلبی مقابله کردند.
میرمراد زهی؛ نماینده بلوچستان در آن مجلس گفت: «در دوره گذشته قرار بود خلقهای مختلف ایران از نژاد آریایی بوده باشند و اگر نبودند به زور آریایی میشدند. دین، مذهب، زبان، فرهنگ و شعائر قومی و فرهنگی یک خلق را نباید به خلق دیگر تحمیل کرد. اگر کلیه مردمی که در ایران زندگی میکنند معتقد به تشیع، متکلم به فارسی و از یک ملیت بودند سیستم مورد بحث شما میتوانست مسائل را حل کند؛ اما همه میدانیم که چنین نیست. گمان نمیکنم قصد شما (خطاب به آقایان منتظری و بهشتی) این باشد که بخواهید میلیونها انسان (غیرفارس و غیرشیعه) را که تقریبا دوسوم جمعیت کل کشور را تشکیل میدهند، تبدیل به مسلمان فارسیزبان معتقد به مذهب شیعه بکنید. برای تحقق کامل سیستم شورایی و سیستم خودمختاری لازم است تقسیمات جغرافیایی کشور عوض شود. مردم آستارا آذربایجانی هستند، خواه این شهر به استان گیلان به زور چسبانده شده باشد و خواه در چارچوب آذربایجان بماند. آذربایجان نه شرقی است و نه غربی؛ آذربایجان، آذربایجان است. این تقسیمات کاذب دوران پهلوی را برای همیشه بردارید».