آذربایجاناجتماعیایرانسیاست

آرمان سیمتگو نوه اسماعیل، قصاب آذربایجان‌غربی، بعنوان مدیر ستاد اقوام و عشایر آذربایجان‌غربی ابراهیم رییسی منصوب شد

ستاد مرکزی انتخاباتی ابراهیم رییسی، آرمان سیمتگو نوه اسماعیل، قصاب آذربایجان‌غربی را بعنوان مدیر ستاد اقوام و عشایر آذربایجان‌غربی منصوب کرد.

ستاد مرکزی انتخاباتی ابراهیم رییسی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ایران و یکی از اعضای «کمیته مرگ» در اعدام‌های دسته‌جمعی ۱۳۶۷، «آرمان سیمتگو (سیمتقو)» نوه «اسماعیل سیمتگو (سیمتقو)» معروف به «قصاب آذربایجان غربی» را بعنوان «مدیر ستاد اقوام و عشایر آذربایجان‌غربی» منصوب کرد.

در حالی که هنوز وحشت ایجاد شده از حمام خونی که اسماعیل سیمتگو (سیمتقو) در آذربایجان‌غربی به راه انداخته بود، بعنوان یکی از مصیبت‌های یکصد سال اخیر در بین مردم زنده است، چنین انتصابی، از سوی مردم و فعالین آذربایجان فراتر از دهن کجی، یک اقدام تنش‌آور و خطرناک ارزیابی می‌شود.

شدت سنگدلی سیمتگو (سیمتقو) به حدی بود که با گذشت چیزی حدود ۹۰ سال هنوز زخم های مردمان آذربایجان التیام نیافته وگاهی این زخم ها سر باز می کنند از آن دوران تلخ شکوه ها مینمایند.

۱-قتل مارشیمون پیشوای جیلو ها و بهانه دادن به دست آنان برای قتل وعام بیش از صد هزار نفرمسلمان در سه شهر اورمیه، خوی و سلماس
۲-هجوم وقتل و عام اهالی اورمیه در ۲۸ شعبان ۱۳۳۷ ق ۱۲۹۷
۳-هجوم به لکستان و کشتار وغارت مردم آنجا
۴هجوم ثانویه به لکستان در ۱۹ یا ۲۷ آذر ۱۲۹۸
۵-هجوم به روستای سلطان احمد در ۲۷ آذر همن سال
۶-جنگ با نیروهای دولتی (قاجار) در ۱۶ اسفند ۱۲۹۸ وشکست قوای دولتی به سمت سلماس
۷-جنگ با نیروهای دولتی و شکست خوردن از آنها در۲۰ اسفند ۱۲۹۸
۸-شورش وطغیان و جنگ بانیروهای دولتی در ۲۸ آذر ۱۲۹۹
۹-در گیری با ژاندارم های دولتی در سال۱۳۰۰
۱۰-شکست از قوای دولتی در ۲۰ مرداد ۱۳۰۱

سیمیتقو که گروه‌های توسع‌طلب و ملی‌گرای کوردی تلاش می کنند او را یک قهرمان ناسیونالیست کُرد معرفی کنند، چنان سنگدل بود وبه کارهایی دست زد که در ذیل تنها به چند مورد از هزاران مورد مرتکب شده او اشاره می شود:

قتل وغارت روستا های اطراف اورمیه که در اوضاع اسفناک آن زمان گران شدن سرسام آور ارزاق مورد نیاز مردم بیچاره و همچنین تصرف روستا های توپراق قلعه، دیکاله، ختایلو، ودیزه سیاوش که ۴ منطقه را مرکز سکونت خود قرار داده و هر از گاهی از این محل ها به اورمیه حمله می کرد.

او در ادامه تمام مال ودارای مردم بیچاره را غارت کرده و به توپراق قلعه برده و از مردم خواست تا اگر حاکم شهر اورمیه (سردافاتح) را از شهر بیرون نکنند دارایی های آنها را نخواهد داد.

انتصاب فردی بانام پروت آقا کُرد را در اورمیه و وا گذاری اداره راهها، گمرکات، میخانه ها، کارگذاری ها واداره ی نظمیه. در ادامه او عمرخان را برای قلع وقمع میرزا ربیع آمراغه‌ای به سولدوز فرستاده. عمرخان بعد از شکست مراغه ای به قتل وغارت در سولدوز و روستاهای آن پرداخت.

اوهمچنین برای جمع آوری تجهیزات و پول، مردم اورمیه را در باغ قیصر خانم جمع آورد و آنها را با مزدوران خود به چوب بست و از آنها خواست تا اسحه های خود را تحویل دهند و مردم که سلاحی نداشتند مورد ضرب و شتم قرار گرفتند شدت کتک کاری به حدی شدید بود که حتی عده ای برای رهایی از دست سیمیتقو خودکشی میکردند. مردم بیچاره در اثر کتک کاری اسلحه خود مزدوران سیمیتقو را خریده به آنها تحویل میدادند. کسانی که اسلحه نداشتند زندانی می شدند و شرط آزادی زندانیان پرداخت ۱۰ هزار لیر تورک بود هر لیر ۵ تومان بود که با ادامه این اوضاع به ۵/۷ لیر رسید.

رحمت الله توفیق در تارخچه اورمیه مینویسد: «خدا میداند جمع آوری ۱۰ هزار لیر نظر به اینکه به دوره ناداری اهالی اورمی وبسته شدن راهها و نبود داد وستد تصادف کرده بود قیامتی در این شهر برپا نمود.

انابه و استغاثه مردم در دل اسماعل آقا اثر نمی کرد او در ادامه از باغات مردم هم در خواست مالیات نمود واز هر خرمن یا باغ میوه باید دو دهم به او پرداخت می شد و باغات مخروبه مسیحیان در دست او افتاد.

شدت وقاهت کارهای سمیتقو به حدی رسیده بود که او حتی بنای تجاوز به ناموس مردم اورمیه را گذاشت. او با عنوان عقد و نکاح در حق دختران وجیه اورمیه را گذاشه و یک هفته در شهر اقامت نموده و در این مدت هر شب یک دختر باکره که از طرف اطرافیان به او معرفی می شد او به حباله نکاح خود در آورده یک شب نگه داشته و صبح مهریه او را داده ومرخص میکرد. (تاریخجه اورمیه ص ۱۴۷)

پدران بیچاره برای حفظ ناموس خود دنبال جوانی بودند تا دختر خود را به عقد او در آورده تا در موقع خواستگاری اوباش سیمیتقو بگویند دخترشان در عقد فلانی است. (تارخچه اورمیه ص ۱۴۸)

او حتی بزرگان و اعیان و تجار را به بیگ زاده های کُرد در قبال پولی ناچیز اجاره می داد و آنان شروع به ضرب و شتم آنان کرده و افراد اجاره شده را در قبال چندین برابر پول داده شده آزاد میکردند.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا