
در مقطعی از تاریخ خلافت اسلامی و بیزانس مسیحی از دو طرف با خزرها جنگیدند تا آنها را وادار به قبول دین خود کنند. میگویند خزرها به اسلام متمایل شده بودند که در یکی از جنگها فرمانده اسلام برای کشتار قشون خزر، آب را مسموم کرد. سیستم حکومتی خزرها یک نظام دو پادشاهی بود که در آن «خاقان» رهبر معنوی بوده و اختیارات اندکی داشت و فرماندهی قشون و امور کشور با مقامی به نام «بک» یا همان بی بود. وقتی باربک خبر زهرآگین شدن آب توسط مسلمانان را به خاقان داد، خاقان گفت: تابع دینی نمیشوم که پیروانش آب را زهرآگین کرده و از آب به عنوان سلاح استفاده میکنند.
مثل اینکه آن سیاست هنوز زنده است و در شهرستان بناب مردم روستاهای قرهقشلاق، چپقلو، خلیلوند و قره مصیب میگویند که تشنگی تحمیل شده بر آنها تعمدی است و کسانی میخواهند تا با تحمیل تشنگی، آنها را از روستاهایشان کوچانده و زمینهای آنها را تصاحب کنند. گویا مجاورت این روستاها با جاده بناب- ملکان و گذر جاده جدید بناب- سولدوز از دل این منطقه، اینجا را لقمه چربی برای زمینخواران کرده که از هیچ ابزاری برای تصاحب آنجا دریغ نمیکنند و بحث خشکاندن تالاب قرهقشلاق هم ورد زبانهاست.
ما در ورزقان و تکاب هم دیدیم که پول و زور کارخانهها و معادن بزرگ به مردم چربید و آنها امورات شهرهای مدنظر را در دست گرفتند. مردم بناب میگویند که بخشی از آب شهر بناب در کارخانههای فولاد و نیروگاه مصرف میشود و برای جبران این کمبود، بخشی از آب مجتمع آبرسانی خلیلوند که سهم روستاهای فوق الذکر است، به شهر داده میشود و آب آن روستاها با تانکر تامین میشود.
دو هفته پیش، در روستای چپقلو یک راس گاو که تنها دارایی یک پیرزن بود، در اثر بیآبی تلف شد و متعاقب آن فرستاده دولت وعده حفر سه حلقه چاه را به مردم این روستاها داد. ولی با رفتن فرستاده دولت، مسئولان محلی با تغییر محل مدنظر برای حفر چاهها، نشان دادند که شایعات موجود بیجهت نیست. نکته جالب ماجرا اینجاست که رسانههای ایران از روزنامه جمهوری اسلامی تا منوتو، یکصدا میگویند که طالبان آب را به شورهزار میفرستد ولی به ایران نمیدهد و خودشان با ما همان میکنند.
«ابراهیم رشیدی»