Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
آذربایجانایران

جنایت من: حمایت از حق حیات؛ من محکومم، چون ساکت نبودم

اینجانب سعید مینائی از سال ۱۳۹۴ نسبت به خشک شدن دریاچه اورمیه، و به تبع آن شروع آغاز تخریب زیست‌محیط منطقه، فعالیت‌های کارخانه‌ای که بدون احداث تصفیه‌خانه، نمک‌های بستر دریاچه را استخراج می‌کردند در کانال تلگرامی و پیج‌های خود هشدار می‌دادم.

اما آن هشدارها نه از سوی مردم و نه از سوی حاکمیت جدی گرفته نشدند. حاکمیت در عوض تقدیر و تشکر از دغدغه‌مندی برخی فعالین دلسوز و قانون گرا، سیاست مهار و حذف را از چرخه فعالیت اجتماعی و سیاسی با توسل به سلاح مارک زنی و پرونده سازی و زدن انگ‌هایی چون تجزیه‌طلبی، پان‌تورکی، قوم‌گرایی و … تجویز کرد.

اکنون بنده سوالی از افکار عمومی مردمان منطقه و مسئولین مربوطه دارم آیا امروز که تبعات عدم مدیریت منابع آب و خاک و عواقب خشک شدن دریاچه اورمیه به‌ وضوح خود را نشان داده نبایستی از انفعال مشمئزکننده‌تان و تنها گذاشتن فعالینِ مردم دوست و وطن پرستان واقعی درس بگیرید؟!؟

۱- در یک ماه گذشته، دمای هوای شهرهای شرق آزربایجان و شهرستان‌های اطراف دریاچه به بالای ۴۰ درجه و بالاتر از شهرهایی چون بندرعباس و یزد رسیده است.!

۲- دیگر آب سالم برای کشاورزی و حتی شربتان در منطقه وجود ندارد.

۳- آب شرب یا قطع می‌گردد و یا به‌دلیل کیفیت پایین، غیرقابل استفاده شده است. بسیاری از روستاهای اطراف دریاچه اورمیه در بحران شدید زیست محیطی هستند. زمین‌ها ترک خورده‌اند و اعتماد مردم به اصلاح امور از بین رفته است.

۴- تبخیر بالا رفته، گرمای هوا بیش‌تر از نرمال شده و منطقه در حال تبدیل شدن به منطقه‌ای خشک و کویری است.

۵- این‌ها فقط نتایج خشک شدن دریاچه نیستند. این‌ها نتایج بی‌توجهی دیروزتان، سکوت امروزتان و بی‌تفاوتی در قبال آینده‌تان است.!

برخی افراد و اقشار منفعل و بی خاصیت شده باید بدانند:

وقتی که به دریاچه اورمیه پشت کردید، به جای حمایت و عمل به هشدارهای فعالین و دلسوزان وطن، به آن‌ها نیش‌خند زده و رد شدید، آنموقع بود که به آینده خودتان نیز پشت کردید. و اکنون تبعات این رفتارتان را نیز هم شما، هم فرزندانتان و هم ما پرداخت خواهیم کرد.

امروز دهان من دوخته شده، زبان من بریده شده، بنده امروز هستم و شاید همین فردا و پس فردا نباشم و بخاطر حکم صادره بازداشت گردم. سخنان زیادی دارم ولی نمی‌توانم بر زبان بياورم. فقط خدا می‌داند درد ساکت کردن اجباری چقدر سخت است و من در این دو سال چقدر فشار از بی عدالتی و ظلم در امر عدالت و قضاوت کشیدم.

بله شاید همین فرداها نباشم چرا که بخاطر مرتکب شدن جنایت در حق بشریت یعنی حمایت از حقوق طبیعی و ابتدایی مردم، پاسداشت حق حیات آن‌ها، به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی و خارجی کشور، به ۵ سال حبس و مجازات تکمیلیِ ممنوع الفعالیتی و ممنوع الخروجی از کشور به مدت دو سال محکوم شده‌ام.! اینکه اعاده دادرسی قبول خواهد شد و حکم متوقف، یا رد شده و اجرا خواهد شد، فعلا چیزی نمی‌دانم. آنچه می‌دانم این است که آنچه به جایی نرسید فریاد بود، و آنچه این بلاها را بر سر ما آورد بی خردی مسئولین و سکوت پیشه کردن و عافیت طلبی مردمانی بود که در موقعِ حمایت و اعتراض کردن خاموش بودن را انتخاب کردند.

«سعید مینایی» – ۱۴۰۴/۵/۱۵

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا