
معادن طلا، لیتیوم، مس و سایر فلزات، خاک حاصلخیز و قرار گرفتن در چهارراه استراتژیک شمال به جنوب و شرق به غرب، مزیتهای عمدهی این سرزمین هستند که یا غارت شده یا در نتیجه سیاستهای غلط بی بهره ماندهاند.
بررسی شرایط کشورهایی که در مسیر توسعه گام برداشتهاند الگوهای رفتاری مشابهی را نشان میدهد. به خصوص کشورهایی که از نیمه دوم قرن بیستم در مسیر توسعه گام نهادهاند و امروزه جز کشورهای توسعه یافته محسوب میشوند.
اصلاح سیستم آموزشی و برپایی سیستم آموزشی کارآمد، اصلاحات اقتصادی از قبیل شفافیت مالی، فساد زدایی، اصلاح سیستم بروکراتیک کشور و حذف روالهای اداری دست و پا گیر و غیر لازم، هموار سازی مسیر تجارت خارجی و از همه مهمتر اتخاذ سیاست خارجی کم تنش. اقداماتی که میتوان در کره جنوبی، ژاپن، سنگاپور و سایر کشورهای توسعه یافته مشاهده کرد. اساس چنین اصلاحات و ایجاد توسعه اقتصادی بر توسعه سیاسی قرار گرفته است. سیستم سیاسی که انعطاف پذیری لازم در قبال اصلاحات را داشته باشد. برآمده از اراده مردم باشد. جامعه مدنی که ابزارهای لازم جهت کنترل و عدم تمرکز قدرت را داشته باشد و مکانیزمهای انتقال قدرت در کنترل مردم باشد. چنین سیستم سیاسی میتواند در مسیر توسعه همه جانبه گام بردارد.
با توجه به شکاف های اجتماعی عظیم موجود در جغرافیای موسوم به ایران، نژادپرستی نهادینه شده در آن، تمامیت خواهی گروه های سیاسی و اجتماعی مختلف که همگی در وهلهی نخست در پی انحصار قدرت در جهت سرکوب و حذف دیگری هستند، انتظار شکل گیری سیستمی دموکراتیک در این کشور تقریبا انتظاری ناممکن و بعید است.
جامعهای که از مردم عادی تا نخبگان آن، از صاحبان قدرت کنونی تا به اصطلاح اپوزسیون آن با اساسی ترین و ابتدایی ترین حق بخش عمدهای از مردم ساکن در ایران مخالفند یعنی حق تحصیل به زبان ملی- مادری، و هرگونه طرح مساله را با عنوان “تجزیه طلب” که در ادبیات سیاسی بار معنایی منفی دارد، سرکوب میکنند، مسلما تقسیم و عدم تمرکز قدرت را به هیچ وجه برنمی تابند و همین نکته برای پابرجایی ستونهای دیکتاتوری حاکمیتی و نژادپرستی نهادینه شده، تحت هر سیستم و عنوانی کافیست.
اما آیا آذربایجان مجبور به تحمل ظلم مضاعفی چون دیکتاتوری آمیخته بر نژادپرستی است؟ پاسخی که جواب روشنی دارد و سالهاست ملت آزربایجان در وقایع مختلف با اعتراضات سیل آسا و عصیان بر علیه شوونیسم فارس «نه» بزرگی بر عاملین و آمرین تمامیت خواهی گفتهاند.
مسلما با برپایی سیستم حکومت داری مدرن بر پایهی ارزشهای انسانی- ملی که مهار کننده قدرت بوده و برآمده از ارادهی واقعی ملت تورک آزربایجان باشد، آیندهی متفاوتی را برای ملت ما رقم خواهد زد. میتوان با بهره گیری از تجربیات کشورهای توسعه یافته، دوری کردن از هیاهوی ایدئولوژیک در ساختار سیاسی کشور، دوری از تنشهای غیر ضروری و پرهزینه بی مورد و ایجاد ثبات و آرامش در مراودات خارجی و وضعیت داخلی، بستری فراهم آورد که آرزوهای دور و دراز به واقعیت بپیوندد. بعضی کشورها با منابعی به مراتب کمتر توانستهاند رفاه، امنیت و آزادی را برای شهروندان خود در سطحی تامین کنند که شاید برای برخی غیر قابل تصور بوده است. کاری که برای آذربایجان جنوبی هم شدنی است.