مقالات

خودمان را گول نزنیم ، آینده روشن نیست ✍سعید تقی پور؛فعال سیاسی

پدیده انتخابات در عصر مدرن ، با دموکراسی و فلسفه مشروعیت نظام های سیاسی ارتباط دارد. بدین معنی که حاکمیت سیاسی ،خود مشروعیت قائم بالذاتی ندارد ، بلکه مشروعیت خود را ازمردم ، و به تعبیری از ملت برمیگیرد و نه از آسمان و یا یک منشاء فراطبیعی. بنابراین ، باید بر عنصر رضایت مردم استوار بوده و در برابر مردم باید پاسخگو باشد.
در حکومت های عصر فئودالی ، حکومت هادر برابر مردم مسول نبودند و بنابراین نیازی به تایید آن در انتخابات نیز نداشتند. ولی بنا به عرف و سنت ، باید درجه ای از نصفت را حفظ می کردند ، و نقض این عرف و سنت ، مشروعیت سیاسی یک حکومت را از بین برده و زمینه های شورش علیه آنرا فراهم میساخت.
حال آنکه در عصر جدید حکومتهای توتالیتر و دیکتاتور به دنبال آن هستند نوع جدیدی از استبداد را با تکیه بر قانون و نمایش یک شبه دموکراسی به جای دموکراسی نشان داده و خود را نماینده ملت‌ها و مردم معرفی کنند.
دیکتاتورهای جدید به جای حذف کامل انتخابات، شبه انتخابات برگزار می کنند. آنها رویدادهایی را برگزار می کنند که شبیه یک انتخابات دموکراتیک است، اما فاقد عناصر اساسی رقابت آزاد و منصفانه از طریق صندوق‌های رای است.

در نیکاراگوئه، رئیس جمهور دانیل اورتگا، انتخابات را لغو نکرد. او فقط تمام مخالفان اصلی خود را در ماه های قبل از انتخابات 2021 زندانی کرد. در مجارستان، مناطق پارلمانی به گونه ای دستکاری شدند که به شدت مناطق مخالف اوربان را کمرنگ نشان می دادند. و در ایالات متحده، جمهوری‌خواهان و تا حدی دموکرات‌ها از طریق جری‌مندرینگ نقشه‌برداری انتخاباتی پیچیده را به شکلی تقسیم‌بندی می‌کنند که باعث غیررقابتی شدن سهم فزاینده‌ای از حوزه‌های کنگره می‌شود.
و در جغرافیای ایران نیز حاکمیت با به وجود آوردن نهادی با وظیفه نظارت‌ استصوابی صرفا به کسانی صلاحیت ورود به عرصه انتخابات را می دهد که تفکراتشان هم راستا با خلفای حاکم باشد ، تا جایی که به جرات می‌توان گفت در چهار دهه اخیر به هیچ عنوان حتی یک نفر از تفکرات مخالف و به نوعی اپوزیسیون حاکمیت اجازه شرکت در انتخابات را نداشته است .

و با استفاده از همین فیلترها کسانی بر مسند وکالت ملت تکیه می زنند که به هیچ عنوان حاکمیت مردم بر این کشور را قبول نداشته و تفکرات خود و نظام خود را مالک بر کشور و مردم می دانند ، در حالی که در اصل نظام مالک بر مردم نبوده و نیست و صرفا یک پیمانکار سیاسی می باشد و چنانچه مردم بخواهند قدرت تغییر پیمانکار بی کفایت را خواهند داشت .
این سرزمین با همه متعلقات آن رسما ملک مشاع تمام مردم است و کسی نمی‌تواند خود را مالک مطلق آن بداند.
و در برهه ای تا جایی پیش می روند که عدم شرکت در انتخابات را مساوی با عدم ارائه خدمات می دانند در حالی که چیزی به نام امکانات نظام نداریم! هرچه امکانات هست از آنِ مردم است و نظام فقط یک پیمانکار است برای اجرای خواسته مالک رسمی و اصلی این امکانات، یعنی مردم . این پیمانکار اگر کارش را درست انجام ندهد، همان امکاناتی را هم که استفاده می‌کند، نامشروع است.

دهه هاست انتخابات در جغرافیای ایران به انتصاب تفکر هم مسیر تبدیل شده است و عملا هیچ روزنه ای برای ورود تفکرات منتقد حاکميت به انتخابات باز نشده است ،
روزگاری با برچسب منافق ، جاسوس و غرب گرایی و روزگاری دیگر به نام قبول نداشتن اصل نظام تمامی دلسوزان جامعه را از ورود به عرصه انتخابات منع کرده اند .
حال که کشور در سال انتخابات از این روزها رنگ و بوی انتخاباتی به خود گرفته است و همانند سالهای گذشته سرداران کت و شلوار پوش با شعارهای پوپولیستی و دورغ پای به میدان گذاشته اند تا شاید بتوانند اندکی‌ مشارکت در انتخابات را افزایش داده و مشروعیت و مقبولیتی را که به طور کامل از دست داده اند را بازگردانند .
حال ما به عنوان یک شهروند رسمی این کشور این سوال برایمان به وجود می آید ؛ که آیا انتخابات با مدیریت حاکمان فعلی می تواند دموکراتیک باشد یا خیر ؟

آیا در انتخابات با نظارت‌ افراطيون حاکم رای و نظر مردم اهمیت دارد و یا خیر هر چه خلیفه حکم کند همان خواهد شد ؟

آیا حال که سرداران جان بر کف نظام با شعار تغییر وارد عرصه انتخابات شده اند می توان امیدوار به تغییر و دادن فرصت به ورود تفکرات منتقد و حتی مخالف حاکم به انتخابات بود یا خیر همانند گذشته شاهد نظارت استصوابی و گزینش خودی ها خواهیم بود ؟

پاسخ به این سوالات و دیگر سوالات مشابه که برایمان به وجود آمده سخت نخواهد بود و با نگاه به شرایط سیاسی و خفقان حاکم در جغرافیای ایران به سرعت متوجه آن خواهیم شد که همه این بازی‌ها نمایشی است تا یک شبه دموکراسی را با نام دموکراسی به جهانیان نشان داده و بگویند حاکم اصلی این جغرافیا مردم و ملت هستند.

کمتر فردی را می توان یافت که از آینده روشن سخن بگوید زیرا حتی مشخص نیست همین یک ساعت دیگر چه اتفاقی رخ می‌دهد.
بدلیل سوء مدیریت های مختلف سفره مردم دقیقه به دقیقه کوچکتر می‌شود و مردم در حال حذف تمام گزینه‌ها هستند تا فقط بتوانند سقف خود را نگاه داشته و شکم خود را سیر نمایند.
با مهر تایید اندک شرکت کنندگان در شبه دموکراسی که حاکمیت به راه انداخته چون افراد بی لیاقت به عنوان وکلای ملت وارد مجلس و دولت می شوند و ترس از اصلاح قوانین دارند ؛
روزی یکی داس به دست گرفته سر دختر خود را می برد اما قانون اجازه برخورد با او را نخواهد داشت .
روزی دیگر شخصی سطل ماستی بدست گرفته و بر سر مردم می کوبد اما قانون با نام امر به معروف نمی تواند با او برخورد کند ،
یکی خارج از وظیفه دستور پلمپ داده و دیگری برای تزریق ایدئولوژی نظام در حالی که با کلاس درس بیگانه است دستور بسیجی شدن معلمان را می دهد .
این ملک را چاره ای باید اندیشید و این چاره فقط از مالکان این جغرافیا یعنی مردم آن بر خواهد آمد نه مولدین فساد که در مجلس به گرد آمده اند و اندک دانشی از مقتضیات جوامع امروزی ندارند .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا