تحلیل و گزارش

زلزله ای که آذربایجان وانسانیت را لرزانید!/ سعید مینایی

بامداد جمعه ۱۷ آبان، آذربایجان یک بار دیگر از خشم طبیعت و زمین به خود لرزید و باز هم این بلای سهمگین طبیعت قربانی گرفت. و مردم آذربایجان را به سوگ و عزای از دست دادن همنوعان و هم وطنانشان نشاند.

زلزله 5.9 ریشتری آذربایجان شرقی در بامداد جمعه موجب خسارات سنگینی در تعدادی از روستاهای ترکمنچای شهرستان میانه شد.

اما از صبح دیروز ویدیویی در فضای مجازی دست به دست می شود که دو دختر شیرین زبان در گفتگو با مجری برنامه «کندیمیز» شبکه سهند به بیان مشکلات مدرسه روستای ورنکش می پردازند. روستایی که خسارات زلزله بر انجا شدید بود و تمام آرزوها و سرمایه های ساکنینش را با خاک یکسان کرد. روستاهای آذربایجان و اکثر نقاط کشور به دلیل تبعیض_در_رسیدگی ، و توزیع_ناعادلانه_ثروت_ملی و بالا بودن فقر دارای بافتی فرسوده از لحاظ ساخت ساز و ساختمان سازی هستند. و بدین جهت در مقابل بلایای طبیعت از قبیل زلزله ، سیل ، و …. هیچ مقاومتی ندارند. و با کوچکترین زلزله ای جان ساکنین این روستاها در خطر افتاده و قربانی می دهد.

اما این دو دختر شیرین زبان با نام «ریحانه قربانی» و «زهرا عابدی» در لیست پنج نفره قربانیان زلزله در میانه هستند… ریحانه و زهرا که با هزار امید و آرزو به مدرسه می رفتند، دیگر نیستند و برای همیشه در آرامش ابدی خواهند بود. ریحانه و زهرا دو دخترکی هستند که از وضعیت مدرسه شان انتقاد دارند. زهرا با شوری خاص و صدایی بلند و رسا به مجری برنامه کندیمیز اقای اللهیاری می گوید: «آقا ما معلم نداریم، کلاسمان دو پایه است و نمی توانیم درس بخوانیم، کلاس اول خیلی خوب بودیم، اما حالا ریاضی مان ضعیف شده و کلاس های دوم و سوم قاطی هستند و وقتی ما اجتماعی داریم، کلاس دیگر فارسی دارد و کلاسمان قاطی می شود… در این هنگام مجری می گوید: باشد خب، چرا عصبانی می شوی؟ من ترسیدم ها… زهرا کلام مجری را قطع می کند و با قاطعیت و صلابت بیشتری با زبان شیرین کودکانه اش می گوید: باید هم عصبانی شوم دیگر… من باید خوب درس بخوانم و در آینده مملکتم را درست کنم…»

آری زلزله و دیگر حوادث طبیعی در هر کشوری و نقطه ای از جهان می تواند اتفاق بیافتد ولی تفاوت دارد با کشور ما. چرا که در ایران زلزله های ۵ ریشتری هم می تواند قربانی بگیرد و دار ندار طبقات فرودست ، تهی دست و کم درآمد جامعه را بگیرد و با خاک یکسان کند. تبعیض انواع مختلفی دارد ، تبعیض نژادی ، تبعیض مذهبی ، جنسیتی ، گروهی و طبقاتی. قربانیان زلزله در ایران بیشتر از قربانی زلزله بودن ، قربانی فقر ، تبعیض ، و فاصله طبقاتی هستند. چرا که اگر توزیع ثروت در کشور به صورت عادلانه بود طبقات تهی دست ساکن در روستاها و حواشی شهرها نیز می توانستند ساختمانهای ضد زلزله و با اصول مهندسی شده برای خود بسازند ، تا با کوچکترین لرزش زمین جان و مالشان را از دست ندهند.

تمام دارایی جمعیت روستا نشین که بخاطر فساد سیستماتیک اقتصادی و نبود عدالت اجتماعی و توروم سرسام آور ، تبدیل به اقشار اسیب پذیر و تهی دست جامعه شده اند. این طبقات تولیدگر کشاورز و دامدار ، با اینکه طبقه زحمتکش و تولیدگر جامعه هستند بخاطر نبود عدالت در همه حوزه های اجتماعی از جمله اقتصاد و سیاست و توزیع ثروت ، و تورم لجام گسیخته هر روز و هر سال فقیرتر و فقیرتر از قبل می شوند. و این فقر و نداری توانایی آنان را برای ساخت مسکن های مقاوم در برابر حوادث طبیعی متزلزل ساخته است. تا با هر حادثه ای قربانیان حادثه همین روستاییان تولیدگر ، زحمتکش و شریف جامعه و طبقات فرودست حاشیه نشین در شهرها باشند.

عده ای در این کشور با زندگی مجلل ، ویلانشینی ، و به اصطلاح لاکچری وار زیستن تنها دغدغه و فوایدشان برای جامعه تبدیل به نابلاگر بودن ، مدلینگ بودن ، و به نمایش گذاشتن لباسهای گران قیمتشان ، اندام و جسمشان هستند. اینان با به دست آوردن ثروتهای باد آورده و چپاول ثروتهای کشور ، که در اصل متعلق به همین فرودستان بی بضاعت است، تبدیل به الگو هم شده اند، اینان که نه کوچکترین تولید محتوای فکری و علمی برای اجتماع دارند ، و نه هیچگونه کار تولیدی برای کشور خود نمی کنند ، بخاطر فاصله طبقاتی ایجاد شده به دست دولتمردان نالایق در توزیع ناعادلانه ثروت ملی کشور ، تنها کار و دغدغه شان رقابت در مصرف گرایی و بی خاصیتی است. اینان را نه بلایای طبیعی تهدید می کند ، نه تورم ، بیکاری و مشکلات اقتصادی کشور. چونکه اینان ثروت نسلهای بعد از خودشان را نیز در بانکهای کشور و خارج کشور خوابانده اند که در اصل متعلق به همین ریحانه قربانی و زهرا عابدی این دختران بی بضاعت و معصوم روستایی است که بخاطر زلزله پرپر شدند. چونکه انان سرپناهی مستحکم و در شان مقام انسان و انسانیت نداشتند تا آنان را محافظت کند که با کوچکترین لرزه ای در زمین جانشان را از دست ندهند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا