مقالات

ماهیت تورک های خراسان

در سالروز و ساعت #خاطرات شیرین اما مسموم ٧ آذر١۴٠٠، برای هویت تورکی خراسانی برای زبان تورکیم #برای پادشاه لریمین توپراقینین عبدیلیی چن برای آزادی و عدالت و ملتم

موضوع مقاله:
ماهیت تورک های خراسان
نویسنده:
محمد برزگر دِوین
»دِمیر گوجو«
Demir Gücü
پاییز سال9317
Instagram:mohammad_barzegar_official
Instagram:turke_devin
ماهیت تورک های خراسان 3
چکیده:
صلح و آرامش زینت جهان هستی است و احتراا ذااترته هرز از ار ران اصرلی انسرانتت اسرت
ایه اثا در جواب سانی است ه لقب مهاجا و یا غارتگا و بی فاهنگ را بره ملرت سراافااز ترور
خااسان متدهند و آنان را ه در نار تات ها از سا نان اصلی خااسران مری باترند را غترا ایاانری
می خوانند و در صدد ایجاد ساخوردذی در بته آنان نسبت به هویت تان هستند تا در آینده اسز و
رسمی از آنان نماند و با تفاقه افکنی راه نفوذ بدخواهان به ایاان را هموار تا متکنند حال اماوز مره
در مقابل همانان ه دتمه وطه هستند ایستاده ا و در ایه جبهه پژوهش مفصلی جهت روترنگا
نسبت به هویت تا ان خااسان صورت داده ا و تما مباحث مطاح تده در ایه پاوژه مهز را همرااه
با به تصویا شتدن مدار موثق تاریخی نشان داده ا تا حضور تا ان خااسان و تراری و فاهنرگ
حقتقی تان را بدور از تعصبات خشک و فاتتستی، باا خوانندذان ایه اثا با محوریرت حقتقرت _
بتدار هویتی معافی نز باتد ه تجدید اتحاد دیگا باا ملت و شور ایاان و پاسبانی بی پایان
از )آنایوردومز( ه نفس ها پایدار نسل بعد مان تود و تا ابرد رقر غترات و ترا در وجرود
فازندانمان زبانه زند تا خانمان سوز دتمنان باتند بسالمتی وطه
واژگان کلیدی: ایاان، تور خااسان، تا ان خااسان، خااسان،تاری طبا ، هتاطله
ماهیت تورک های خراسان 4
مقدمه:
برررا یرررک قررران سرررکوت در جامعررره ایررراان و اسرررتارت خررروردن ملترررات ویاانگررر اذوب فاهنگی)آستمتالستون(در خااسان یکی از واملی است ه با ث تد تا نسرل جدیرد ترور
خااسان اماوزه تاری و خدمات متهنی قهامانان ملی و فااذتا زبان مادر خود یا به زبان ساده ترا
هویت خود را به فااموتی بسپارند و در یک دوره از زندذی )هویت ثانی( را باا خود انتخاب ننر د
و با آن هویت پا فااز و نشتب بزرگ توند در واقع ایه نوع ارها تگاد مرورد ن ر ا حکومرت هرا
استعمارذا می باتد، چون با اجاایی ادن ملتات آستمتالستون در جامعه تحت سرلطه خرود
با ث ظهور جامعه ا ضعتف همااه با تفکاات مبهز می تود باید فهمتد در ایه نوع جامعه است ر ه
ذهه ها به زنجتا شتده تده تشکتل می ترو د و تمرا نگراه جامعره برا اسرا نروع خواسرته
استعمارذاان زمان صورت میذتاد و ها صدا و ن ا مخالف آنان باچسب ختانت رار و دترمه بره
خود متگتاد و بشدت با فامان ارباب )ظالمان و استعمارذاان( با فامانباداریه دست نشانده هانشان و
با نقش آفاینی افااد آستمتله تده و سانی ه توسط دیگا مسائل اجتما ی تستشو مغز ترده
اند محکو می تود انگار ه ذویی قند ستاه را حقتقت محض می بتنند
اماوزه شور با بحاان ها متفاوتی دست و پنجه نا می ند ره یکری از وامرل اصرلی آن نبرود
مطالعه افی است ه حاصلش به وجود آمدن یک ذهه تنبل در بته ملت مخصوصرا جوانران شرور
است وجود یک ذهه تنبل در بته جوانان شور از به وجود آمدن یک جنگ ن رامی مراگ برار ترا
است، زیاا به ماور زمان هد ها از بته می رود و وقتی هدفی نباتد پتشافتی هز نتسرت ، در واقرع
ایه ذونه یک جامعه قب مانده تکل متگتاد اینجاست ه ار باا بتگانگان راحت تا می ترود در
یادمان باتد ه مسئله هویت و وطه دو بخش جدا نشدنی از هز هستند
وقتی اماوزه از تاری خااسان صحبت می تود به اتتباه ختلی از افااد فقط به قسمتی از خااسان ه
در ایاان اماوز واقع تده است می نگاند و آن را مد ن ا قاار میدهند همته طرور مری بتنرتز ره
تاری نگاران دوره ها قبل مخصوصاً تاری نگاران رژیز پهلو ذهنتت مورد ن ا خود را ایه چنرته
در بته جامعه باب ادند ه انگار محدوده ها ماز شور ایاان در تاری باستان فقط از غراب بره
ماهیت تورک های خراسان 5
ادستان اماوز و از تاق به ساخس و تایباد اماوز و از تمال به رتت و از جنوب به جزایا تنرب
بزرگ و وچک و ابوموسی ختز می تود، آنان با بتان همته موضوع ایاان و ایاانی را چنرته معافری
می نند ه فالن ایل در فالن زمانی وارد ایاان تد و ایه تعایف را تحمتل می نند ه ایاانی هرا در
اصل آریایی بودند و دیگا ایالت داخل ایاان اوال تامل جمعتت بستار می هستند دومأ آن هرا رال
مهاجز/مهاجا، بتابانگاد و غارتگا و وحشی بوده اند!!!
البته نباید آنچنان تعجب اد، پس از به رو ار آمدن رژیز پهلو توسط انگلتس بخصرو برا بره
وقوع پتوسته61سال ستاهی دوره اول ایه سلسله تا به اماوز در واقع ملت ایاان)قو فار و اد و
ذتلک و ملتت ها اب و بلوچ و تور ( در ایاان یکپارچه رضا خانی زندذی می نند نوع تفکا و
یا در حقتقت دستور صادر تده باا رضا خان در رابطه با ساختار شور ایاان اینگونه است ه دیگا
هتچ نامی از ملتت ها بزرگ غتافار ه از قبتل ملتت ها اب تور و بلوچ و اد و نباترد و
و همگی قبول نند ه در زیا سایه حکومت وقت، آن جور ه پهلو متخواهد ایاانری هسرتند و
زبان رسمی در شور باید فارسی باتد و در مجامع بته المللی فاهنگ ایاانتران را فاهنرگ آریرایی
نشان داده تود رضاخان با اجاا ادن دستورات ارباب خود و با حمله و به خا و خون شتدن اب
ها االهواز و ایجاد تغتتاات جمعتتری در خوزسرتان در سرال 6031 آذر مراه) رضاتراه در ذرار
تاری ،فتح اهلل نور اسفندیار »رئتس مجلس زمان رضاخان،ج2 ،093)و صدور دستور فامان اولته
حمله هوایی با تله ماد شور خود در خا آباد و بوجود آوردن هولو است لاستان و ا دا لاها
جنگجو ه اوج آن در بته سال ها 6030تا6031به فاماندهی ساتتپ تراه بختری و امتااحمرد و
افزایش فشار فاهنگی و ستاسی در مناطق تور نشته ایاان تا احداث راه آهه سااسا در ایراان
ه سال ها در دست نتاوها اتغالگا بود خوش خدمتی خود را باا استعمارذا بزرگ تکمتل اد
ستاست رضا خان ایه ذونه بود ه تما ساان ایالت و طوایف ه وظتفه مازبانی در شور را داتتند و
پایبند به فامان حکومت ما ز بودن را پس از به قدرت رستدنش ا دا اد یا به زندان انداخت ترا
ایاان یکپارچه خود را داتته باتد، در واقع استعمارذا بزرگ درصدد پراورش مادمری بره ظراه ا
ایاانی با فاهنگ پا از حاتته و ساختگی خود ه اثاش نابود فاهنگ و نا ایالت و طوایف هه ایه
شور بود را باا پتشباد اهدافش بنا نهاد رضا خان با ا دا هایش نسل آزاد خواهی را در ایراان
نابود اد و در واقع از ملت ایاان یک ملت مطتع و احساسی ساخت چاا ه چنته ملتی براا سرتا
تدن و زنده ماندن، مطتع و وفادار است و حتی اذا ارباب به او ظلمی ند او باز هز باا بقاء و طمرع
ماهیت تورک های خراسان 6
مال مجبور می تود ه مطتع و وفادار باتد و در مقابل دیدن آزاد و دالت ور ترود ولری ملرت
آزاد خواه در اصل بدون هتچ تاسی به آذاهی امل رستده است و با نشرناخته سرختی و مرأیو
تدن در صدد احتا حق خود می باتد چاا ه بقاء را در »آزاد ، دالت و ملتت« می بتند
تاید بتان ایه نوع مسائل باا نسل اماوز بحثی خنده دار باتد یا بخاطا فااذرافته آمروزه هرا
پانفارستسمی)فاتتست ها- سلطنت طلبان(از ایه نوع بحث ها صبی تویز و با حس بی ا تنایی ه
ل جامعه را فاا ذافته در جواب بگویتز ه فقط ایه همه صحبت با سا یک زبان است ره بردور از
ارزش خا در جهان اماوز می باتد ولی ایه نشانه آستمتالستون و به وقوع پتسوته ذهه تنبل
است اماوزه در سال 6091تمسی هستتز بهتا است می از نوع ذهنتت نسل جوان آذاه تویز آیرا
ذهنتت آن ها در رابطه با نوع آینده شور ه با ث پتشافت خود و نسل بعد مری تروند مر ثا
است؟ نوجوانان و جوانان اماوزه به چه چتز فکا می نند؟ اصل تفکاتان و ذفتگو روزماه تران
چتست؟ دمو ااسی؟!!مشاوطتت؟ فدرالتسز یا
جالب است ه بعضی از تاری نگاران افااطی، البته ه نمیتود به آن ها لقب تاری نگار را داد چراا
ه موضوع ها اولته در تاری نگار را در ن ا نمتگتان و قاضشان از تاری نگار پتشباد اهردا
اربابانشان متباتد همان ها چنته اد ایی را دارند ه تور ها وارد ایاان تردن، تا ران از وزیراان
فار استفاده متکادن، تا ان وحشی و بتابانگاد بودند حاال اینجا می فکا نتز میبتنرتز از ن را
ایه جور تاری نگاران اذافار ها از همه لحاظ یک نخبه واقعی بودن چاا در ذوته ا از تاری در
ستاست و حکومت دار پایدار به یک باره بکلی حا تدن بقول آن ها فار ها)آریایی ها( رسرز
حکومت دار بلد بودن ولی چاا اصال حکومت پا با جایی نداتته؟ و چاا باید لتت شرور ایراان را
فار دانست و بخاطا فار ها فاهنگ ملتت ها بزرذی مثل اب و بلوچ و تور را از بته براود و
با یک ستاه نمایی تماما به خود دروغ بگویتز ه))آر ، مه یک آریایی ا مه از وروش هستز((یکی
از مشکالت اماوزه شور د مطالعه و دور از حقتقت ذاایی است و اینکره منرابع خبرا و رل
نگاش زندذی ماد تبکه ها ماهواره ا فارسی زبان متصل به ذاوها جهت دار ترده اسرت ره
نژادپاستی و غاب ذاایی را با روتی غلط در بته جامعه با رنگ و لعاب دل نشتنی رواج مری دهنرد و
خباهایی را در تبکه هایشان ار می ند ه با ستاست ها سوخته آن ها پتونرد دارنرد ، آیرا ایره
مشکو نتست؟تا ی تقلتد و توهز و دتمنی، از همه مهز تا در آخا ایه ار پتشافتی وجود ندارد،
چاا ه در جامعه ا تغتتاات اساسی بوجود میآید ه ماد آن دمو ااسی را به لی در نند راه
ماهیت تورک های خراسان 7
درست رواج بتدار هویتی و روتنگا ستاسی است ه با ث می تود ماد به خودبراور باسرند
چاا ه به مک آن می توان دمو ااسی را فهمتد، در بتدار هویتی با تعصبات خشک بشدت مقابله
می تود و ایه حقتقت ذاایی ملت است ه مستا نورانی ا را دربا دارد
 پس در رابطه با آذاهی از هویت تور ی خااسانی آلوده تفکاات توونتسز فار نشروید و
پتوسته مطالعه نتد و بدنبال حقتقت باتتد
ایه مقاله باا روتنگا در رابطه با هویت واقعی تا ان خااسان نوتته تده اسرت هویرت تا ران
خااسان در طی یک قان با وجود حکومت ها دست نشانده از سو اسرتعمارذاان، دسرت خروش
وحشتنا تایه تغتتاات اساسی قاار ذافته است تا جایی ه نسل جدید آن نه زبان مادر خرود را
متدانند و نه از مفاخا خود اطالع دارند ولی در وض تما آموزه ها توونتسز فار را فراا ذافتره
اند و آن تفکاات تحمتل تده را جزو هویت واقعی خود قاار داده اند و در حقتقت فار ترده انرد
یکی از سالوحه ها ایه مقاله دور از مطاح ادن تفکاات متوهمانه و در راستا احتاا به حقوق
اقوا و ملتت ها سا ه در ایاان تالش با ایه تده است ه همااه با ذ ا منرابع موثرق براا تمرا
اد اها مطاح تده در ایه پژوهش هویت واقعی تا ان خااسان نشان داده تود تا باا محاف ت از
آن به نسل جدید منتقل تود در قسمت اول ایه مقاله توضرتحات لری ا در مرورد ترور هرا را
می خوانتد و در قسمت دو با ظهور سلسله ها تور در خااسان و تاری ایالت و طوایف آنان و رخ
داد ها تاری باستان خااسان آتنا متشوید و در قسمت سو از آثار تاریخی تور ها در خااسران
مطلع متشوید
صحبتی باادرانه با تما در آخا ایه مقدمه دار :
روز خواهز رفت و صدایی از مه نخواهتد تنتد ولی بدانتد ه با تحمتل ها ار با انسان باز هرز
نمی تود هویت او را تغتتا داد تاید بتوان در مدتی اند انسان را استا اد اما باید قبول راد ره
انسان خواب آلود همتشه از خوابتدن خوتش نمی آید اقالنه تفکا نتز چاا ه احساسات ما را به
چاله پا هتاهو می اندازد در مدتی طوالنی به سا خوردذی رستدیز با بی ا تنایی نسبت بره تمرا
مسائل روزماه با سکوت ستاه هز خانه تده ایز اما به یاد داتته باتتد ایه سکوت روز تتا شنده
ا با جان همه ما می تود صبا در باابا رستدن حق حکز زدن تاهاگ خود را دارد به پایافته
ماهیت تورک های خراسان 8
ذلت و خار پایان دهتز ما می توانتز خوب باتتز و الی زندذی نتز، باید در ذا اول فقط بفهمتز
ی هستتز
بیان مسئله:
 تا ان خااسان چه سانی اند؟ تاری تان چگونه است؟ آیا مهاجا و بدون فاهنگ هستند؟
 متاسفانه در تاری نگار آلوده به ذهنتت پانفارسستز ه منشاء ذافته تده از رژیز پهلو
است اد ا هایی را در با دارد ه در طی زمان ها خاصی تور ها وارد ایاان و در قسمت
خااسان سا ه تدن
باید ایه موضوع را روته اد ه حکومت خااسان در طول تاری بطرور امرل بدسرت آریرایی هرا
نتفتاده است ذاچه جدیداً تاهد ایه هستتز ه تاری را جعل ادن و ایه اد ا را بتان متکننرد ره
اتکانتان آریایی بودن ولی طبق یکی از موارد موردن ا از اتتاء شف تده از صا پارت ها و بارسی
نقوش هک تده با آن ها باا جهانتان نشانگا حقایقی اند ه به راحتی متتوان فهمتد ه اتکانتان-
پارتتان چه سانی بودند
ایالت خااسان، یک سازمته پهناور است در اصل ایه ایالت اماوزه تامل چندیه شور می ترود
ه بارتند از: تا منستان، ایاان، افغانستان، تاجتکستان، ازبکستان اماوز می باتد
در ایه جا اصل موضوع به راحتی نمایان میتود ه اذا درباره تور ها مطالعه داتته باترتد و از
نحوه تشکتل حکومت ها آنان اطال ات درست بدست آورید متبتنتد ره ترور هرا حکرومتی
ذستاده در تاری داتتند و باا ارتقاء توان ن امی ذاهی دست به جا بره جرایی هرایی در قلمراو
پهناور خود میزدند ما اینکه تور ها جنگجویان پا قدرتی اند ه ها یک از ایالت تور توان یک
ارتش امل را داتته و ایه را می تود از ایل هایی مانند هون هرا )فاتحران اروپرا( اجرداد تا ران
خااسانی، افشارها، ذوگ تور ها، قنق ها و فهمتد
در ایاان وقتی به تاری خااسان نگاه می نتز و درباره اش مطالبی می خوانتز متوجه می تویز ه به
ایه اتاره دارد ه قو یا ایل مورد ن ا به شور ایاان وارد تد و ایه نروع توضرتحات بتشرتا براا
ملتت تور در خااسان به ار رفته است از طافی در تاریخنگار آلوده به توونتسز فارسی دیرده
متشود ه در بخشی از توضتحات تکاار بتان تده است ه سماقند و بخارا و ماو و بلر و شرق
ماهیت تورک های خراسان 1
آباد در تاری باستان جز ایاان بوده اند ولی در توضتحات تان نسربت بره تراری ایرالت ترور در
خااسان ایه بحث را به متان می آورند ه فالن ایل در زمان فالن حکومت وارد ایاان تد!؟؟؟ بعرد از
ایه توضتحات سوالی در ذهه نمایان می تود ه: دقتقا جا بودن ه حاال وارد ایاان تدن؟؟!!!!
ایه جمله سااسا تناقض، تما پژوهشگاان مبتد و ماد اد را به ذمااهی می شاند؛ آیا آن قو
از ماز ها ساخس و تایباد ذاتتند و به ایاان آمدند؟ آیا چون نا تور بره متران آمرده در پتراو
توضتحات رازآلود و یکه تاز پانفارستسز دیگا سماقند و بخارا و ماو و بل و شق آبراد در تراری
باستان جزو ایاان نبودن؟ چاا با به متان آمدن اسز تور ها، تاری نگاران پارسی آنان را غتا ایاانی،
مهاجا و وحشی و بی فاهنگ می خوانند؟ چاا ایه تاری نگاران و منابع سبز تده همگری در دوران
ستاه پهلو لی الخصو در دوره دو ایه سلسله به یک باره پدید آمدنرد و فعالترت پارنگر ی
داتتند!؟؟ واقعا تاری نگار پهلو و نمادینه تدن نژادپاستی با هد فاتتستی بایکوت ملتت ها
غتا فار در مملکت، تامز رستدن به دالت و آزاد نتست؟
تاری نگار مانند آن است ه مجبور باتی درباره حادثه ا حکز بدهی ه حدودش مشخ نشرده
است باآوردن ایه ار وظتفه مورخی است ه در موقعتت نگاش با د وا باتد دقت نترد؛ تراری
نوتته همانند تاری ساخته مهز است تکی نتست ه ایه جمله باید از جهات زیاد اهمتت یابرد
ذادش در پستو غبارآلود تاری و وتش باا تناخت یک تها یا منطقه ه هستی آن در زمران
ها بستار قدیز ریشه دارد؛ ار بغایت دتوار است اما سب یک موفقتت مشخ در ایه زمتنه، از
ن ا تاری بشا بی نهایت مهز است
در پژوهش تاری و فاهنگ یک جامعه؛ تعتته ساختار قومی آن باا رسرتدن بره ریشره هرا آن
اهمتت دارد ایه دلتل پژوهش در ایه باره را ضاور ساخته است
قبل از اینکه ماهتت تور ها خااسان را بطور دقتق مورد بارسی قاار دهتز بهتا اسرت در اولرته
قد به نا )تور ( توجه نتز تا با اطال ات روته تا وارد جزئتات تویز
در رابطه با تور ها و تناخت آنان به واژه ملت باخورد می نتز، ایه ملرت برزرگ برا تشرکتل
سلسله ها متعدد در تاری پتوسه در حال شور ذشایی جهت تأمته مااتع و قدرت نمایی در دوره
باستان بوده اند اما باا تفا ساز بتشتا ارباد واژه تور – تا باید فهمتد ه وقتی سرخه
ماهیت تورک های خراسان 91
از تور و تاری و فاهنگشان به متان می آید در اصل تما تا ان را در با متگتاد نه یک ایل خرا
در یک منطقه را
حاال باید به جواب سوال اول رجوع نتز، تُا -تور یعنی چه؟
واژه ))تور (( به معنا ))نتاومند(( و ))محکز(( است آ ن ونونو / ایه واژه بعدها به معنا نا نژاد
یک مجمو ه از طوایف بکار رفته است در اض 6033 سال واژه تا -تور چندیه بار معنا خرود
را تغتتا داده است همچنان ه ذفته می تود، ایه واژه در سده پنجز باا طایفه آترتنا و در سرده
ها تشز تا هشتز باا همه مادمی در ن ا ذافته تد ه به زبان تا ی سخه ذفته و به تکل یرک
ملت تشکتل یافته بودند منشأ زبان تا و ظهور مادمی با نا ))تا -تور تروت(( رامح حروادثی
متفاوت هستند زبان هایی ه ا نون زبان تور ی نامتده می توند در زمان ها بستار قدیز تشکتل
یافته اند ه در سال 041 ملتی واحد بنا تور توت یا تا ان باستان تکل ذافتند
پیشینه زبان تورکی:
زبان تور ی در جهان یکی از پا جمعتت تایه نوع زبان ها می باتد ه در سااسا قاره ها پاا نده اند
ه منشأ آن قاره آستا می باتد خانواده زبان ها تور ی به چهل و یک زبان، لهجره و یرا ترتوه
تقستز می توند زبان تور ی تاخه ا از زبان ها آلتائتک می باتد ه در ذاوه زبان ها مغرولی،
ژاپنی، اه ا قاار می ذتاد
در مورد پتدایش و ما ز اصلی ایه زبان ن ایات مختلفی وجود دارد ترا چنرد پرتش آن را نشرأت
ذافته از آلتا می دانستند، ولی با قوت ذافته ن ایه تور ها سوما ، ن ایه آلتا تا حدود
بی اثا تد ریشه اصلی تور و زبان تور ی را می توان در اولته تمدن جهان یعنی تمدن سوما ها
جستجو اد
یکی از نشانه ها قدرت در زبان ریشه ثابت آن زبان می باتد ه با ذاتت زمان تغتتا زیاد در
آن ایجاد نمیتود، بی تک یکی از قدیمی تایه نوتته ها مابوط به زبان تور ی را می توان سنگ
نوتته ها اورخون دانست
دیگا تمدن ها بزرگ دارا آثار باستانی فااوانی هستند و تعداد محردود از آن هرا دارا تتبره
ها ذاانبهایی می باتند ه تور ها جزو آن دسته هستند، آنان صاحب یکی از قدیمی تایه تتبه
ماهیت تورک های خراسان 99
ها موجود در جهان اند یکی از آن تتبه ها در مزار ذول تکته ه دو نوتته وچک و برزر گ را در
خود دارد و نوتته ها تونتوتوق در ساحل سلنگا جا دارد همچنته در ساحل رود اورخون سرنگ
قباها چتنی وجود دارند ه با متون مشابه خاطاه ذول تکته و بتلگه خان را ماندذار اده اند
ایه تتبه از قان هشتز متالد باقتمانده و در نتمه دو قان نوزدهز یافت تده و راز و رمز زبان و
خط آن شف و خوانده تده است نوتته ها تتبه اُرخون فقط درباره یک دوره پنجاه ساله }183-
803 } است ه طی آن تور ها خاور تحت سلطه امپااتور چته قاار ذافتنرد در ایره تتبره
همچنته سخه از باز یافته استقالل ایه تا ان تحت رهبا خانها جدید رفته اسرت ره براا
دورانی وتاه حتی موفق به مغلوب ادن باادران تاقی خود تده اند
نا تور در منبع باستان با ذویش ها مختلف پتدا تده است }تارذتترا در هراودوت، توروخرا در
منابع هند ، تو وئه- تور توت در منابع چتنی و {
در تتبه اورخون مابوط به سده هفتز متالد تور – تا در تلفظ نونی بره معنرا ملرت و
دولت به ار رفته است، باا واژه تور هز معنا مختلفی چون تولتد مثل، نتاو، توان، الهخود
و انت ا آورده اند به ن ا می رسد ه تور نا قبتله آتنایی بوده ه دولت ذرو ترور را در
سال002متالد تشکتل داده و اداره می اد ایه نا بعدها به تما ماد و قبرائلی مومترت یافتره
است ه به ایه زبان سخه می ذفته اند }پافسور جواد هتئت / تاری مختصا تور / متاجز: پاویرز
زارع تاهماسی{
ماهیت تورک های خراسان 92
تور ها باستان جمعتت باالیی بود ه برارت انرد از: 6 -هرون، 2 -تاپقراچ، 0 -ذرو ترور ،
4 -اویغررور، 0 -قتاقتررز، 1 -تررورذتش، 1 -قررارلوق، 8 -اوغرروز، 9 -سررابار، 63 -آوار، 66 -خررزر،
62 -پئچنک، 60 -اوز، 64 -قپچاق، 60 -اوغوز و بلغار، 61 -خلج تور ها بعد از ظهور دیه اسرال و
پایاش دیه اسال حکومت ها بزرذی و قدرتمند را تأستس ادن ه بتشتا ایه حکومت هرا در
خااسان ظهور نمودند و مدت بستار طوالنی استوار بودن ه آن سلسله ها بارت اند از: قاراخانتران،
غزنویان، سلجوقتان، اتابکان، تتموریان، ذور انتران، افشراریان، جرانی قا بانتران، خوارزمشراهتان،
ایلخانتان، اتکانتان))تور ها خااسانی – افااد بومی منطقه خااسان((
ذکاوت ترکی:
در تعایف تور ، فخاالدیه مورخ می نویسد:)) در سخنان افااستاب، پادتاه تا ان ه بعنوان تخ
بی نهایت دانا و فهتز تناخته می تود، چنته لماتی وجود دارد:)تا ماوارید داخل صد را به یاد
می آورند ها قدر ه در غال خود است، هتچ ارزتی ندارد ولی به محض خارج تدن از صد ارزش
می یابد تاج پادتاهان و ذوش ها و ذادن تاهزاده ها را زیور می دهند ()9)
تا ان در طول تاری مختا ان بنامی بوده اند ه اثاات بزرذی از خود بجا ذااترته انرد حتمرا ترا
اماوز در مدار و دانشگاه از پارت ها و ایه ه سوار اران و تتااندازها ماها بوده انرد ترنتده و
خوانده اید آیا درمورد جنگ ها پارتتزانی هز حقتقت را فهمتده اید؟ تور ها مختاع جنگ هرا
پارتتزانی اند و در اصل بستار زیاد چنته جنگ هایی را می پسندیدن و در اجراا آن تبهرا براالیی
داتته بومته خاقان فاماناوا تور ه حکماانی از 03هزار آالچتق را با هده داتت و همتشه برا
روحتات ملتش هماهنگ رفتار می اد در سال 002 وتتد از باتا ها حمالت ناذهانی استفاده
نماید ه ساانجا توانست با ایه تگاد ژوژانها را به طور امل تکست دهد )2)
تولتد آهه نخستته تخصصی است ه تور توتها به هنگا قد نهادن در اصه تاری ، به آن دسرت
یافتند آتتنا جد افسانه ا آن ها ه به تمال ذایخته بود، ) باا ژوژان ها آهه استخااج می راد(
در نتتجه یافته ها باستان تناسی، آثار فلز ار تور توتها در سده 0 تا 9 مرتالد آتر کار ترده
است آثار و نشانه ها استخااج آهه در آلتا یافت تده است آهنگاان آلتا از آهه با تفتت باال،
محصوالتی چون چاقوها تک تتغه، تباها تااتتده، ر اب، لگا ، تمشتا هایی با تتغه ها راست،
می مایل و پهه، پتکان و سانتزه و دو نوع دیگ یعنی دیگ ها ذاد و آویختنی و همچنرته دیرگ
ماهیت تورک های خراسان 93
هایی ه رو سه پا ذااتته می تد، می ساختند در خا استا ه هسته اصلی خان نشرته قاقترز را
تشکتل می داد، فلز در بستار از جاها استخااج می تد تمدن وریکانها معاصاان تور توتها ه در
نزدیکی آنگارا می زیستند، اهمتت دارد آفاینندذان ایه تمدن در نتتجه حفاریها باستان تناسری
ه در سالها 6962 تا 6964 انجا تد، نا ) آهنگاان آبکار( ذافتند رتد فلز ار ایه امکران را بره
خاقان ها تور توتها داد تا اردو خود را دوباره مسلح اده و دسته سواره ن ا زره پروش بسرتار
نتاومند فااهز نند ه در منابع چتنی با نا )فولی( )ایه واژه از لمه بور ذافته ترده چراا ره
تا ان ایه نا را به افتخار ذاگ ماده ا ه آن را جد خود می دانستند باذزیدند ( خوانده می ترود
)3(
وقتی در ایاان باا تناخت تور ها دست بکرار مری ترویز، مجبروریز بره منرابع غترا موثرق و
نژادپاستانه ا تفا نتز ه یا حا آن ها را قبول نمی نتز و سواالت بتشتا در ذهره مرا پدیردار
می تود یا قبول می نتز و حتی از خود پانفار ها تدیدتا مجاوب آن می تویز و بقولی اسه
داغ تا از آش تده حال با خال توضتحات پانفار ها ه سال ها اقوا و ملتت ها غتافرار در
ایاان را با ا مالشان تحقتا می نند، باید ذ ا نز در تعایف ملتت تور ه تونتسرز فرار آن را
صحااذاد، وحشی و غارتگا در تما تب آموزتی در مدار ، دانشگاه ها، روزنامه ها و رسانه خود و
در تاری نگار خود تعایف می ند باید اتاره به بخشی از تاری باستان راد ره: در پرایتز سرال
000متالد امپااتور تسی، ژوژانها را از قلماو خود به صحاا راند در آنجا نتز تور توتها و تردانها
فورا آنها را مجازات ادند دیه توچز به امتد یافته پناهگاهی باا خود، با باقی مانده افاادش رو
به سازمته وئی غابی نهاد ولی باا مبارزه با امپااتور تسی، نتاز فااوانی به تور توتها بره نروان
متحد احسا می تد از ایه رو نتز 0هزار استا دست و پا بسته ژوژان را به سفتا تور توت تحویرل
دادند سفتا دستور داد ه همه بزرذساالن ذرادن زده تروند و تنهرا بره ود ران و خردمتکاران )
مشایعت ننده تاهزاده( رحز تد با تناخت وضعتت در چنته دوره ا ایه فقط نمونه ا از رحز و
مهابانی و دالت محور زندذی تور توتها )تور ها( در قسمتی از تاری است ه بخاطا محدودیت
فقط به یکی از آن ها اتاره تد و یا می توانتز به مقا زن در بته تور توتها-تور ها اتراره نرتز
اقدا خواستگار در دست مادان بود و آنان با)بتوه باادر، پدر و موهایشان ازدواج می ادند ( ایه
معلومات با مدار مابوط به آن تصدیق می تود، مثالً چون نتلی خران درذاترت، باادرش)نوترته
تکته( تخت و تاج را به همااه ستان تی، بانو چتنی خاقان ماحو صاحب تد متااث بودن زنران،
دو معنا در متان تور توتها-تور ها دارد: اوالً ارذا جدید به خانه یا به تعبتا بهتا به یرورت وارد
ماهیت تورک های خراسان 94
می تد ایه امل در تاایط زندذی آن ها بستار ضاور بود، ثانتاً آداب و رسو حفاظرت از حقروق
بتوذان را طلب می اد زنان تا حد چشمگتا دارا تخصتت محتا و جنگاور بود طبا در تاب
خود در ایه رابطه می نویسد:)) در متان تا ان به وستله زن می توان به ها چتز دست یافت (( بره
مسئله ایل و تبار طا مادر اهمتت خاصی داده می تد مثالً امل اصلی بدور ماندن تاهزاده ت ره
مه از تاج و تخت،))تبار پست((مادرش بود در متان تور توتها-تور ها موماً قوانته بستار جد و
سخت، حقوق زنان را تأمته می اد )4)
در بته تور ها زن جایگاه واالیی دارد و صاحب زت و اقتدار ویژه ا می باتد حقوق باالتا و مقا
واالتا زنان تور در تاری در سه سطح متفاوت خانواده، اجتماع و دولت بتش از آنکه یرک اسرتثنا
بوده باتد یک قا ده است در ستستز حقوقی جوامع و دولت تور – تا پتش از اسرال زنران از
موقعتت واال و حقوق ستاسی باخوردار بودند چنانکه در تتبه ها ذو تور ذفته تده:
“خداوند تا ان، باا آنکه ملت تور از بته ناود، پدر ایل دریش خاقان و مادر ایل بتلگه خاتته
را فاستاد ”
تا ها باا زنان اهمتت و احتاا زیاد قائل و زن و ماد از حقوق ماد و معنو مسراو باخروردار
بودن به تصایح ن ا الملک در حالتکه حکمداران پارسی، باا زنان هتچگونه نقش و حقوق ستاسی
قائل نبوده اند، خانها تا ستان در تما امور دولتی با خاتتنها مشاوره اده و ن اات و آراء زنران را
با مادان تاجتح متدادند در دنتا اسال نه تنها اولته سالطته و رهباان زن چون تومایس خراتته
ملکه سا اها، آلتته جان همسا طغال بتگ سلجوقی، ذ وها خواها آلپ ارسالن سرلجوقی، تا ره ن
خاتته همسا ملکشاه سلجوقی)6312 ،) رضتته سولطان)در دهلی،6201 ،) بی بی تورخان از دولرت
سالغور و همگی تور بودند و می تود در بته تا ان ایه جایگاه باال را در اد
حتی در جامعه تور تجاوز جنسی جزء جا ها پست و مهمل محسوب تده و جزایش ا ردا در
ملع ا بود ولی از طا دیگا زنی ه مورد تجاوز واقع می تد، نه تنها از جامعه محاو و رانده نمی
تد بلکه توسط هنجارها و ساختارها مشخصی از و حمایت و پشتتبانی نتز می ذادید، چنانکه اذا
زنی از ارضه تجاوز صاحب فازند متشد به صورت نمادیه او را با یک درخت مقد پتوند متدادن
و بدیه طایق ود ما ور را در جامعه مشاو تت می بخشتدند، ایه رود از اامرت اجتمرا ی
باخوردار بود و لقب و صفتی به او وصل نمتشد
ماهیت تورک های خراسان 95
ماد تور از قدیمی تایه مادمان جهان هستند و در قاره ها آستا، آفایقا و اروپا پاا نرده انرد و
دولت ها و ملت ها بزرذی را در آنجا تشکتل داده اند قبایل تور پس از پایاش اسال ، دولت ها
بزرگ مسلمان را تأستس اده و به طور م ثا در نشا دیه اسال و ایجاد معار اسرالمی، ترا ت و
همکار داتتند، چنانکه تور ها را }ستف االسال { نامتده اند
مهاجات بخشی از تور ها را باید اینگونه در ن ا ذافت ه ایه پاا ندذی در نتتجه افزایش جمعتت
و مبود چااذاه ها به وجود آمده است در سال ها اختا پژوهش هرا باستانشناسری دانشرمندان
تورو تسلف }Kiselev.V.S }و چاینکو ایه اندیشه را به متان آوردند ه آثار هنا }به تکل
حتوان{ مابوط به6133تا2033قبل از متالد ه در منطقه متنوستنک در غاب وه ها آلترا یافرت
تده یعنی فاهنگ آفاناستف }Afanasyev }و به ویژه تکل پتشافته ایه فاهنگ یعنری فاهنرگ
آندرونو }Andronov{}6233_6133قبل از متالد{به اجداد تا ان مابوط بوده و اینان از دوره سنگ
در مناطق جنوب غابی وه ها آلتا _ سرایان یعنری دترت هرا متنوسرتنک، ترووا _ آباقران
می زیسته اند
در طی یک قان حکومت پانفارستسمی و ذستادذی فعالتت تان و به تاب در آمردن قایدتران و
تبلتغات ذستاده ملی ذاایی افااطی توسط آن ها با آمدند تا اینکه باا پشباد اهدا اصلی خود در
قسمتی از پله خود تور ها را غارتگا و مهاجا و وحشی بخوانند تا اینکه در ادامه راهشان دست به
آستمتالستون )ذوب فاهنگی( تا ان مخصوصا تا ان خااسان زدند، وضعتتی موجود تد ه امراوزه
بخش ا می از ایه جمعتت تاق و تمال تاقی ایاان اماوز دچار سادرذمی، ساخوردذی نسربت
به هویت اصلی خود هستند و با آغوتی باز هویت فارسی- آریایی را پایافته اند و طالرب تفکراات
غلط تدند
 از این قسمت به بعد با ارائه مدارک موثق ماهیت ترکان خراسان را بررسی می کنم. به یاد
داشته باشید تمام نوشته های این بخش همراه با ذکر منابع موثق می باشد.
ماهیت تورک های خراسان 96
خااسران چتسرت و ریشره نرا آن از چره چترز ذافتره ترده اسرت؟ خااسران )قرور آسران(:
))قور یا خور(( در زبان تور ی به معنی تالله آتش است ه به آسمان متراود و بره اطراا پرات
متشود ))آسان یا آستالن(( یعنی آویزان تده ه آسمان نتز از همران ریشره و هرا دو از ریشره
– آ – هستند ))خور آستالن یا خور آسان(( یعنی مشاق، محل طلوع خورتتد در فضرا و آویرزان
تدنش ایه لغت تور ی ))قور یا همان خور(( در زبان در خورتتد را بوجود آورده باا اینکه بهتا
ایه موضوع رو متوجه توید توضتحات جدید را مطاح می نز ))ذون له خور(( ذون لغتی ترور ی
است و به معنا آفتاب اما خور، قور یا هور لغتی تور ی به معنا تااره ها آتش می باتد فاق بته
ذون تور ی به معنی آفتاب و خور تور ی به معنی تااره ها آتش ه در زبران در ))خورترتد((را
ساخته است چتست؟ آفتاب در آسمان دائز در حال پاا نده ادن و پاتاب تااره ها و جاقره هرا
آتش))قور یا خور((به محتط است ه ایه اصطالح تعایف دیگا از ایه سرتاره ا سرت و در اصرطالح
متگویتز))خورآتتا(( ایه اصطالح و لغت تور ی از ملکاد و خاصتت ایه سرتاره منجرا بره ایجراد
لغت))خورتتد((تده است ه از مق زبان تور ی ساچشمه متگتاد باا سب اطال ات بتشتا در
مورد لغت قور می توانتد به لغتنامه تور ی آذربایجانی تاهماسی مااجعه نتد
خراسان باستان:
در بخش اول سازمته خااسان بزرگ را از لحاظ جغاافتایی بارسی می نتز تاستز حردود منطقره
خااسان ه نقش بی نهایت مهمی در پایاش اسال توسط تا ان و از پی آن مسلمان تدن آنراتولی
باز اده، به نوان یک مسئله اساسی است ه باا توضتح مفهو پژوهش باید با اهمترت برا آن
درنگ اد باا حدود منطقه خااسان و ثبت درست نا امکنه و مقایسه توضتحات داخل منرابع برا
یکدیگا از ویژذی هایی است ه با حساستت باالیی در پژوهشز با آن تکته زده ا باید به مسئله ا
بستار مهمی اتاره نز ه حتما در ادامه به دردمان می خورد ماجاا در اولته قد از ایه قاار اسرت
ماهیت تورک های خراسان 97
ه بتشتا منطقه خااسان در آثار جغاافتدان ها مسلمان به نوان یک منطقه جداذانه مطاح ترده
است تاب)المسالک و الممالک(از ابه خادادبه نخستته اثا از ن ا تاری تألتف اسرت از آنجرا ره
المسالک و الممالک بتشتا به مطالب مابوط به مسافات متان تهاها اهمتت داده، بره ویژذری هرا
دیگا تها نپاداخته است چون ابه خادادبه اثاش را در زمان طاهایان نگاتته در تاب خود، درآمد
طاهایان از خااسان را به تکلی جداذانه آورده است دیگا تاب ها و منرابعی ره سرازمته برزرگ
خااسان در آن ها از یک منطقه جداذانه نا باده تده بارت اند از:6 -تراب البلردان اثرا ابره
فقته}متوفی289ق/932 } ه قسمتی از آن به زمان ناستده است و اثا پتش ذفته احمد به اسرحاق
التعقوبی}مترروفی284ق/991} نتررز همررته نررا را دارد 2 -ترراب اال ررالق النفتسرره رره در
سال293ق/930 اثا ابه رسته الهمدانی است 0 -تاب صوره االرض اثا ابه حوقل با تاسرتز نقشره
ا خااسان را منطقه ا جداذانه می تمارد 4 -تاب احسه التقاستز اثا محمد به احمرد مقدسری
خااسان را از ممالک تاق با می تماد 0 -تاب مجمل البلدان اثا یاقوت حمو 1 -تاب المسالک
و الممالک اثا ابو بتد البکا حدود منطقه خااسان توسط جغاافتدانان چنته مشخ می تود ه
ابه خلدون آن را در اقلتز سو و قزوینی آن را مانند ماوراءالنها ثبت اده و از اقلتز چهار حسراب
می ند )5)
مشاهده تد ه در رابطه با اصل جغاافتا خااسان تعایف ها متفاوتی از حدود منطقه ا خااسان
بدست رستده است در تعداد ایه ذونه ذ ا تده است ه خااسان از تمال به خوارز ، از غاب بره
ماوراءالنها، از تاق به فار و از جنوب به ستستان و اراضی هند منتهی می تود )6)
یا در جا دیگا، ایالت خااسان در منابع تاریخی و جغاافتایی اراضی ماوراءالنها در غاب جتحرون و
مناطق ستستان، خوارز ، قومس، قزویه، نهاونرد و موصرل، اسبتجاب،تراش و طباسرتان را در برا
می ذتاد )7)
در منابع تاریخی و جغاافتایی ماتبط با فتوحات، نا خااسان ه به اراضی رو به ذسرتاش در تراق
داده می تد، مشتا بوده و بخش بزرذی از منطقه منتهی به نواحی درونی آستا ره بعرد از ایالرت
فار فتح تده بود، با ایه نا تناخته تده )8)
اذا بخواهتز راحت تا به حدود منطقه خااسان بزرگ پس از مطالعه منابع تاریخی و جغاافترایی
پس از اسال و در یک نمونه قبل از اسال نگاهی بتندازیز، در اصل خااسران برزرگ امراوزه ترامل
ماهیت تورک های خراسان 98
شورهایی از قبتل ایاان، تا منستان، افغانستان، ازبکستان، قزاقستان و قسمت جنوبی تاجتکستان
می باتد
جغرافیا خراسان بزرگ:
در ادامه با منابع طبتعی خااسان آتنا می تویز، رجب اوسلو در تاب خود در رابطه برا رترته روه
ها خااسان بزرگ ایه ذونه توضتح داده است ه: از متان وه هایی ه در تمال منطقره خااسران
جا ذافته، قاراداغ یا همان سغانتان و تخارستان و همچنرته روه هرا پره داغ لرا یرا همران
هزارمسجد اماوز تا هندو ش امتداد می یابد در غاب آن نتز دالوا داغالر یا همان روه بتنرالود
تده اماوز در نزدیکی نتشابور می باتد، تاهکوه در نزدیکی مازندران و چاغاترا ، خااسران را از
دهستان جدا می ند و او در جا دیگا چنته بتان می ند: قسمت باتالقی و بتابانی دترت رویا و
ویالوت ه متان ااق و خااسان قاار ذافته، ورود از ااق به منطقره خااسران را سرخت ترا مری
ند )1)
در ادامه معافی منابع طبتعی خااسان به قسمت معافی رودها متاستز، از مهز تایه رودهایی ره در
ایالت خااسان جار می باتد آب ها روان منطقه از وه ها تخارستان ساچشمه ذافته، از ترها
بل ذاتته رود جتحون و دیگا نتز رود ماغاب است ه از تها ماو می ذارد ذ ا اد )91)
اما ها دو ا نون در قلماو تا منستان هستند سومته رود ه از هاات می ذارد، رود هایاود اسرت
ه از سفتد وه ساچشمه ذافته و مواز با ماغاب جار می تود از آنجایی ه آب رودهرا ذفتره
تده تل و تور است تکنتک آبتار از طایق چاله ها باران و یا انالها آباسانی از وه ها توسعه
یافته است ابه حوقل و مقدسی از وجود ایه انال ها در نتشابور، هاات و بل بحث راده انرد )99 )
ماهیت تورک های خراسان 91
از ایه متان انال هایی ه در هاات با رو هایاود ساخته تده نا ها نها آذربایجان، نهرا انجترا،
نها باریست و یا بارست، نها بوخو و یا بخو ، نها ذوسجان و یا ذوسمان ذ ا تده است )92)
از دیگا رود ها جار در خااسان می توان به اتا تاره اد ه در واقع در غاب خااسران برزرگ
واقع تده است اتا ، بزرذتایه رودخانه تمال تاق شور جمهرور اسرالمی ایراان و پنجمرته
رودخانه بزرگ شور می باتد “اتا ” جمع اتاا یعنی جمع لمه “تا _تور ” است و لت
ایه نامگاار آن است ه در دورانها مختلف تاریخی تور ها ازذاتتهها دور تا بره ا نرون در
نواحی ایه رود سکونت داتته و دارند یا به طور خالصه “اتا ” مخفف اتاا )جمرع مکسراتا (
است بومتان یا همان تا ان محلی به آن قاه سو و قاه ال نتز میذویند درباره چگونگی نا ذاار
ایه رود اختال ن ااتی نتز وجود دارد ه حال به بارسی آنها میپادازیز: ن ایه ا قابرل ذ را ره
بعضی از مورخان به آن تا تد می نند، ایه است ه رودخانه اتا در ابتدا اتک نا داتته ره در
زبان تور ی، به مفهو “دامه” است و چون از دامنه وه ساچشمه میذتاد، “اتک” نا ذافته و بعد
ها به “اتا ” تغتتا نا یافته است ن ایه دیگا درمورد “اتک” یرا دامره آنسرت ره تا ران در
“دامه” یا جوار ایه رود زندذی سپا می ادهاند لت ایه ن ایه را میتوان با رجوع به قبالههرا و
سندها خطی قدیمی نوان اد و ذفت: در ایه اسناد نا ایه رودخانه بجا اتا ، اترک ذ اترده
است با ایه وجود بامااجعه به منابع تاریخی رود به نا “اتک” وجوددارد ره بعضری از مورخران
مانند متازامهد خان منشی استاآباد در آثار خود به آن اتاره راده انرد رودخانره اترا رود
خاوتان و ستلذتااست ره از روه هرا هزارمسرجد ) پره داغ( درخااسران رضرو ساچشرمه
ذافته)ساچشمه رودخانه اَتا در روستا مارت قوچان است( و در طول مستا از دتر تهرا
قوچان، فاروج، تتاوان و بجنورد ذاترته و درناحتره تا منصرحاا اسرتان ذلسرتان، مراز ایراان و
تا منستان جار میتود، پس از آن وارد خا جمهور تا منستان تده و به دریا خزر میریزد
اتا با بستا ذلی و با داتته 119 تلومتا درازا، پنجمته رودخانه بلند ایراان و طروالنی ترایه
رودخانه تا منستان است ایه رود حدود 21/033 تلومتامابع را آبتار )زهکشی( می ند، اما بره
جهت مصا زیاد، آب آن فقط در مواقع ستل تا دریا ادامه مییابد )93)
ماهیت تورک های خراسان 21
در ایه قسمت از حوضه جغاافتایی خااسان به بخش معافی تهاها باستانی ایه سرازمته پهنراور
متپادازیز پاوفسور مار وارت در تاب ایاانشها ه تاح تاب موسری خرورنی ارمنری در قران 0
متالد است پایتخت توران را قصدار ه الت اماوز در خااسان است نامتده اسرت در رابطره برا
تهاها بزرگ و مهز ایالت خااسان تما مورخان متفق القول هستند ه نتشابور، هاات، ماو، بل از
تهاها مهز و بزرگ ایه ایالت و به قولی به آن ها ))امهات(( ذفته می تده وجود داتتند و همرته
طور در تاب تاری جهانگشا جوینی ایه چنته نوتته تده است: چون روان تد با جناحته امراا
تعتته اد و در قلرب او برنفس خرویش و مقدمره برا سربتل طالیره در پرتش انرداخت و او از راه
ماوجُق)ماو، ماوجُق بتا ی یعنی ماو وچک و مقصود از آن ماوالاود است ( و بغ و بفشور بافرت و
خااسان را معتّه چهار تها بود بل و ماو و هااة و نتسابور )94)
 نیشابور/ نسابور:
از آنجا ه نا جایی ه اماوزه در ایاان به ایه نا است، در قدیز اباتها بوده اسرت باخری
جغاافتدانان هنگا بتان نتشابور اضافه می ادند ه اینجا اباتها اسرت نتشرابور یکری از
بزرگ تایه و پابارتایه چهار تها خااسان است همچنته باخوردذاه راه ها بازرذانی است
نتشابور در اطاا یک قلعه تها ذستاش یافته است بناها نتشابور از ذِل سراخته ترده و
درون باغچه است و چهار ناحته باخاز، ز ، جویه، بتهق تابع نتشابور بودند )95)
 هرات:
روایت می تود ه یکی از آبادتایه تهاها خااسان بوده و سرا نان آن مادمرانی دوسرت
داتتنی بودند در تمجتد از سا نان اینجا ذفته می تود ه )از اساا جمان( هسرتند آب
مشاوب اهالی از چاه ها و چشمه ها جلو خانه ها تأمته می تد!)96 )اماوزه هاات یکی از
ماهیت تورک های خراسان 29
تهاها مهز افغانستان است بتست ناحته بادغتس، باتان، ببنه، ِتف یرا ترف، بوترنگ،
فاذاد، ها اد یا هاذاد، سو یا وسا ، الدیا ان، دیوانجه، ادرسکا، االسفزار، اسرتابتان،
اوفه)اوبه(، حوضان، هتسار، هوجستان، اتون، اوه مالته، مار آباد، نوژاذان، رباط تور، سان،
سنج)سنک(، تورمته تابع هاات بودند )97)
 مرو/ مرو الشاهجان- مرو الرود
در منابع دو تها ماو به صورت یکی ماو الشاهجان و دیگا مراو الراود ذ را ترده اسرت
بصورت مطلق هاذاه ماو ذفته می تود، من ور همان ماو الشاهجان است روایت تده اسرت
ه واژه ماو به معنا )سنگ سفتد است ه با آتش ذاارند( اماوزه در شور تا منسرتان
جا ذافته است ماو یکی از قدیمی تایه تهاها خااسان است و هنگا ظهرور اسرال در
متان ذوگ تور ها و ساسانتان جا ذافته بود )98)
ساخس را تا ماو از طایق جاده ابایشز ه جاده ا ز نامتده می تد، مراو همچنانکره مراز
متان دولت ها تور و فار بود با اهمتت تجار اش نتز یک ما ز مختلط فاهنگری برود
طبق منابع موثق ثابت تده است مثل دو تها قبلی تور ها در ایره ترها از قردیز االیرا
زندذی می ادن ه در ادامه به طور تخصصی درباره آن صحبت متکنتز بتست و دو ناحته
بحتاآباد، باتان، بدخشان، بهمه آباد، با دیز، باز، جاوذاد، جتانگ، دندانقان، ابترورد، فراز،
خا ، هامز فاه، القاینته، ذنج آباد، سخان، وتمتهه، ماباسا ، مهد آباد، ماوالاود تابع
ماو الشاهجان بودند )91)
 بلخ
بل یکی از تهاها مهز ایالت خااسان محسوب متشده است در تاری بلر ره از دیابراز
اطاا آن جا با صورها احاطه تده بود، روایات مختلفی ذ ا ترده ره ذراهی تا ران، ذراه
ایاانتان و حتی زمانی رومی ها با آن حکز راندند ایه ذونه به ن ا متاسد ه چون اینجا یک
تها ماز بوده است، محلی باا آمتزش ساختار فاهنگی متفاوت بوده اسرت )21 )بنرابا
یافته ها باستان تناسی ایه تها در زمان ها پتش از متالد در دست هون ها سفتد و یا
هپتال ها بوده است و پس از آن ه وتانتان از همان ملت حکماان تدند و بعردها بدسرت
پار ها افتاد و بدلتل ضعف حکومت ما ز ساسانتان بصورت نتمه مستقل درآمد و تا زمان
ماهیت تورک های خراسان 22
فتح توسط سپاهتان اسال دیا زمانی ایه وضعتت را حفظ اد بل به نوان تها پایافته
تد ه جایان فاهنگی از آستا ما ز به ایاان را تأمته می اد )29 )بل ه به نرا هرا
ذوناذونی در تاری بتان تده اماوزه به همته نا در نزدیکی مزارتایف یکی از تهاها مهز
افغانستان تناخته می تود در واقع بل تها تور نشته در ایالت خااسان است، زمرانی
ه یزذاد با خبا تد ه احنف نتز بسو بل حا ت اده و یزذاد از بل ذایخت و به خاقران
تور تخارستان پناه باد یازده ناحته بنجهتا، جاه، جوزجان، التهودیه، دسرتجاد، القراع،
مضا، اوتبور ان، السدره، ستاهجاد، تخارستان تابع بل بودند
در ادامه معافی تهاها مهز و اولته خااسان باید مطالبی هز درباره تهاها سرماقند و
بخارا را ذ ا نز تا ایه توضتحات امل تود یکی از مدار ی ره بره ترور نشرته برودن
سازمته خااسان اتاره دارد تاب تاری توران می باتد، لئو نتکالیوویچ ایه ذونه می نویسد
ه:))منزذاه دو یا منزل بعد قان»یعنی سماقند نونی«به نوان مهز تایه و ثاوتمندتایه
تها سغد بود همسا حا ز سغد تاهزاده تور توت یعنی دختا قاراچوریه تور برود در
ایه تها نوتتار و قانون تور توت جار بود سماقند یکی از معدود ترهاهایی برود ره از
تابعتت خاقان ها آتتنا سود فااوان باده و دیا زمانی نتز ستون ایه حکومت بوده است در
واقع سماقند همان سمتز ند به معنا )آباد بزرگ(می باتد و آن لمه ا تور ی می باتد
منطقه دیگا»آن«یعنی بخارا بود در ایه جا وابستگی به خاقان تور توت مطاح نتسرت برا
ایه وجود بخارا در تا تب حکومت خاقان قاار داتت ایه جا تامل یک ناحته بوده و ریاست
آن با هده یک تاد بوده، آنچه ه روته است تادها از نوادذان ذو تور ها بوده انرد
)22(
بستار از نویسندذان غابی اد ا می نند ه تهاها موجود در ماوراءالنها و خااسان ه در سرده
ها پنجز تا هشتز متالد موجود بوده اند، توسط ذاوه ها آریایی تبار ساخته تده اند و از آن جا
ه اینان تا ان را به چشز یک قو وچاو متدیدند ایه ذونه می نوتتند و هتچ سهمی از ایه تهاها
را به تا ان نمی دادند و اماوزه در جهان موجودیت آریایتان تحت بارسی قاار دارد با ایه وجرود در
نقوش دیوارها تهاها خااسان مانند پنج ند ه مابوط به آن دوره است نمونره هرا بسرتار
مابوط به آداب و حتات تا ان به چشز می خورد )23)
ماهیت تورک های خراسان 23
و حاال باا ماهتت تا ان خااسان و وجود آنان در ایالت خااسان بره نروان سرا نته اصرلی وارد
قسمت بستار مهمی می تویز از ایه جا مهز تایه بخش مقاله آغاز می تود و متخواهز یک بار باا
همتشه ماهتت تا ان خااسان را باا همه روته نمایز پس لطفا با دقت مطالعه نمایتد و به دوستان
و آتنایان خود توصته نتد ه حتما ایه مقاله را مطالعه نند
با مطالعه ذستاده در رابطه خااسان و تا ان خااسان به موضا ات بزرذی بامتخوریز، اذا چه بتشرتا
تا انی ه وجود آن ها در مناطق ماوراءالنها، دهستان و تهاها از سده تشز متالد در منابع ذ را
می تود، وچاو بوده اند ولی زندذی ذاوه هایی نتز تهانشته بودند تور ی تدن تا ستان غابی و
از متان رفته زبان ها سغد ، تخار، خوارز و جایگزینی آن با تور ی تنها نباید ار تا ان روچاو
باتد اذا چه حتات تها در متان تا ان پتش از اسال آغاز تده ولی زندذی وچاویی را نتز حفظ
اده بودند )24)
 در این جا بهتر است به نکته ای مهم اشاره کنم، همیشه در یاد داشته باشید که در هر جامعه
بنیان آن جامعه بر اساس جمعیت اکثریت شکل میگیرد و گروه های اقلیت، قالب اکثریت را
به خود می گیرند و همانند آن ها می شوند.
در ادامه صحبت ها زاستپکته پژوهشگا معمار تورو را ماور نتز، او قترده داترت ره ترها
واقعی در آستا ما ز از اواسط سده هفتز بوجود آمده است استفاده از آجا از سده هفتز و هشتز
آغاز می تود و در سده دهز و یازدهز همه بناها مهز از آجا ساخته تده اند )25 )حاال با در ن ا
ذافته ایه مطالب پایافته می تود ه فعالتتها تهانشتنی به معنرا واقعری پرتش از فتوحرات
اسالمی پتشافت اده بود ه ایه نوع پتشافت با ذاتت زمان، یک سبک معمار مخصو به خود
ذافت قبه خا آنها نتز قبه خااسان و ذِل بکار رفته در ساختمان نتز به نوان ذِل خااسان معاو
بوده
ذِل خااسان در تاب تاری هنا چنته تعایف می تود:
ذِل یا خاج خااسان، تکه ها آجا پخته و ساامتک را با یک تخماق وبتده و بحالت ذاد در آورده و
سپس از الک ذارانده تده، یک ذاد ریز بدست می آید ه با آب و ذچ مخلوط می تود و یرک نروع
مالت دیوار بدست می آید ه از قدیز بجا ستمان بکار می رفت حما ها، آب انبارها، آبااهره هرا و
جاهایی ه همواره در معاض آب بودند و قبه ها و دیوارهایی ه باید جلو آب را می ذافتند، با مالت
ماهیت تورک های خراسان 24
خااسان ساخته متشد در خاابه ها قالع قدیمی خااسان، استفاده از پی سنگ ها یکپارچره بره
چشز می خورد اطالق نا ذِل خااسان به ایه، از آنجا نشأت ذافته است ه مالت بناهرا آجرا و
سنگی در تا ستان و بویژه در تهاها خااسان چنته ساخته متشد )26 )از آنجا ره اطال رات در
مورد ساختمان ساز در منابع مختصا می باتد، به هتچ اتاره ا دربراره انردود خااسران باخرورد
نکادیز
از طا دیگا می بتنتز ه قدیمی تایه اطال ات در منابع تاری اسالمی درباره حتات تها تا ران
توسط تمتز به بحا ارائه تده است ایه تخ پس از باپایی دولت باسی به نوان ایلچی به دربار
تغزغزها رفت تمتز به بحا تا ان را به دو ذاوه تها نشته و وچ نشته تقستز می ند و می ذویرد
آنها دارا قصبات و تهاها بودند و به مزر ه و صنعت مشغول بودند، ایه مطالب مهز هسرتند )27)
جاحظ ه بتشتا از تمتز نوتته، می ذوید:))تا ان خااسان همچون مدنی و بدو هستند همه تران
تا هستند (( ایه مسئله مورد پایاش ریچارد فاا وآ سایتلی است )28 )اذا ایه مسئله از زاویره
دیگا نگایسته تود، ))سقف خانه ها در خااسان و مناطق تحت تصا ذ گ تور ها با سقفها
مادار پوتانده تده بودند (()21)اذا به یافته ها باستان تناسی درباره معمار ماو نگایسته تود
فاهنگ منطقه خااسان، ماوراءالنها و فاهنگ قو تپه در سده ها سو پتش از مرتالد ترا سرده
چهار متالد ، با فاهنگ ها دیگا تور ی همسان است )31)
می دانتز ه تکنتک نقاتی آبانگ در معمار نتشابور و سپس در ساخت تها ساماا مورد اسرتفاده
قاار ذافته است امل استه، ایه موارد را درباره ایه تأثتاات یافته است و ایه ذونه نوترته اسرت:))
تأثتاات فاهنگ آستا ما ز از طایق غالمان ابلی از سده نخست هجا در متران ایرالت راب
ماهیت تورک های خراسان 25
نفوذ می اد اینکه بداهلل به سموره متوفی در سال 03ق/113 مسجد بره سربک رابلی براا
استاان ابلی در بصاه ساخته، باید آغاز ایه تأثتاات باترد (()) یابغو تا سرت ان ره در سرال 93-
96ق/139 استا امویان تد همااه با همااهانش در سال 631ق/124 به ترا ما رز خالفرت آورده
تد (()39 )اذا از تتوه ها معمار خارج تویز، آغاز تأثتاات فاهنرگ ترور ی از سرده هرا اول
بستار زود دیده می تود
در رابطه با نوع پوتا خااسانتان باید ذفرت آن هرا ماننرد مراد تراق، بهرار و زمسرتان فرش
می پوتتدند تفاوت آنان با ماد فار ایه بود ه فشها اینان وچک و بویژه ساخ رنگ بود ره
استخا با بتان ایه موضوع اتاره به چاروق پوتتدن ماد خااسان دارد و اماوز ثابت تده است ه
هنا چاروق دوز یکی از فاهنگ ها اصتل تا ان است )32 )در خااسان ماد مانند مراد تراق
الهی از ا با سا می ذااتتند در ایه متان اب ها نتز از ایه پوترش مراد خااسران ترأثتا
ذافته، الهی از ا با سا می ذااتتند ه ایه اله ا ی یکی از پوتش ها تور ی در خااسران
می باتد ه تِفتی ُلته یا تِفتی اله نا دارد و مانند اله قشقایی و دیگا قبایل تور )قِنق( اسرت
زمانی ه ابه خاز از استانداران خااسان جهت مقابله با صتان بنی تمتز راهی تده بود، الهری از
ا داتت )33 )روایت تده ه فضتل از صوفتان خااسان نتز چنته الهی داتته است )34)
اذا بخواهتز در رابطه با سکونت تا ان خااسان با ذ ا منابع موثق بحث و ذفتگو نتز تا بره آذراهی
امل باستز باید به تاری باستان تور ها رجوع نتز در تاری باستان تور ها از سال168 برود
ه مبادله فاهنگی در چته و آستا ما ز اتفاق افتاد لبا و اخالق تا ران مرورد پسرند ا تران
چتنی بود )35 )سده هفتز در چته ها چتز متعلق به تا ان مورد توجه و رغبت بود تراهزاده »لری
چته ختا«از خادسالی زبان و لبا تا ان را بستار دوست می داتت او دوستانی باذزیده بود ه به
ماهیت تورک های خراسان 26
باباها تباهت داتتند او با تقلتد از تا ان، باا خود پوست ذوسفند جهت یورت باز آورده بود به
پاچز هایی منقش به له ذاگ، ذوسفندان و اسب ها القه داتت او می خواست روز تادِ خاقران
تور باتد آداب و رسو تا ان تا ماز ورود یکباره و دائمی به دایاه توجه ا تران چرته ذسرتاش
یافت در ضتافت ها همااه با تانز»موستقی خارجی«، غااها خارجی نتز داده می تد لبا سبز یا
قهوه ا و قامز یقه دار تا ان ه با ما بسته می تد، بره لبرا راد دوره تانرگ تبردیل ترده
بود )36 )در تاری باستان آالچتق نتز بستار مورد پسند چتنی ها واقع تده بود آالچترق در فصرل
زمستان و بویژه در سده هفتز به مااتب راحت تا و با صافه تا از خانه ها چتنی بود »بوتسی یویی«
تا ا چتنی)841-112) باتا ها آالچتق را با جزئتات آن به تصرویا شرتده اسرت ا تران در
حتات خانه هایشان آالچتق با پا می ادند و در فصل زمستان به آن می وچتدنرد بوتسری یرویی
آالچتق را»آبی«می نامتد و پتداست ه با ایه واژه، می خواست رنگ سمبلتک تا ان را در ن ا آورد
در سال ها 468تا469 آتش جنگ متان ژوژانها با هونها خااسان و» یروئچژا «هرا دوبراره زبانره
شتد ژوژانها به تارباتاذرا وارد تردند و چنران وحشرتی بره جران همره انداختنرد ره »تسری
دولو«)ا تدارا( فاماناوا یوئچژا ها با هد دور از همسرایه خطانرا ، بره سرو جنروب رفتره و
تها»بولو«در واد » ارتی«را تصا اد، او در اینجا ناچار بود با پار هرا و هپتالهرا زور آزمرایی
ند )37 )باید در ادامه اضافه نز با توجه به ایه اطال ات ذ ا تده پایتخت تداریتها در تها بلر
بوده ه با توجه به توضتحات بخش ها اول بل جزو تهاها مهز و اولته خااسان است و نشانه ا
از سکونت هپتال ها/آغ هون ها یا به قول منابع ابی هتاطله است
بتایتد باا دور از خستگی ذهنمان موضوع ماتبط با بحث را تاوع نتز؛ ویل دورانرت در تراب
تاری تمدن در مورد پارت ها ایه ذونه توضتح متدهد:
))پارت ها ه، از چند قران پرتش، بخرش جنروبی دریرا خرزر را تحرت تسر لط داترتند ، ریشره
سکوتتایی_تورانی داتتند و به بارت دیگا، از لحاظ نرژاد بره مراد جنروب خراور روسرته و
تا ستان می پتوستند در حدود سال248ق یکی از ساان سکوتتایی به نرا ارتک)آرسرا س(با
پادتاه سلو ی بشورید و شور پارت ها را متسقل ذادانترد ((محمرد حسره ا تمراد السرلطنه در
تاب}دُررالتتجان فی تاری بنی االتکان{به وتش و اهتما نعمت احمرد در صرفحه 91_91
ایه تاب درباره پارت ها ایه ذونه توضتح متدهد:
ماهیت تورک های خراسان 27
))ملو الطوایف ایاان _ ه ما بته تان و ساسانتان بوده اند _ دو طایفه اند: اولی را اتکانتان خوانند
و دویز را، چون نامی نمی دانند، به تعایب همته اسز اتغانتان می ذویند و ایه ها دو طایفه، قایرب
پانصدسال در ایاان فامان روا بوده}اند{ و اول تخ طایفه اولی، اتک نا داتته و از نژاد پادتاهان
نبوده بل ه به تحقتق یکی از فضال انگلتس، سا ه ینگی دنتا تمالی ه تابی در تحقتق اصل و
نسب طوایف رو زمته نوتته و ختلی محقق داناست و مال دقت را در تألتف خود نموده، اتک اول
از اهالی داغستان}مقصود دتت قبچاق است{_ آن طا در بند _ بروده بعرد از آنکره ظلرز و بری
حسابی خلفا اسکندر _ ه مدت پنجاه سال بدون دغدغه حکز رانی ایاان را داتتند _ ا ثا مراد
را به ستوه آورد، ایه اتک ه ماد دلتا و با همت بود، برا آنطتروخس _ سرتز پادتراه از خلفرا
اسکندر _ خاوج نمود و ماد ایاان به مدد او ما بستند؛ جمعتتی تز دور او فااهز آمرد و متران
اتک و آنطتوخس، جنگی بزرگ واقع ذادید آنطتوخس ه مقدمه د و خدایی را تاتتب مری داد و
خود را تئو خوانده}بود{، در آن جنگ شته تد و ختلش به جانرب ترا و انطا تره ذایختنرد و
دست ستز اهل یونان، از ایاان وتاه ذشت و دیگا به ختال آن جا نتفتادند اما اتک، چون ماد دانا
بود، می دانست با وجود د نژاد خاندان تاهی و تور بودنش، سلطنت تما ایاان را پارستان به او
نخواهند ذااتت و تمکته او نخواهند اد؛ لهاا به سانی ه تقویت و ا انت او نموده بودند، ر ایرت
نموده، ها یک را قطعه یی از مملکت ایاان داده و خود قسمت بزرگ تا را ذافته مقد و رئرتس رل
ذادید؛ مشاوط ه در جنگ دتمنان همپشت بوده خارجی را بره مملکرت راه ندهنرد و نگاارنرد و
همته طور اوالد او نسال بعد نسل سلطنت نموده و دیگاان به اطا ت آن ها بودند و با رومتان، ه طمع
به ایاان داتتند، جنگ ها مادانه ادند و به از اج ایشان پاداختند اهل ایاان را به هرتچ وجره از
ذزارش حاالت آن ها خبا نتست، اما رومتان فضایح تکست ها خود را از آن طایفه ثبت راده و
تفصتل داده اند ((در زمان ساسانتان در خااسان یک حا متت امل وجود نداتت چون قبایل وچک
مستقالنه رفتار می ادند و ایه مناطق باا تشکتل سپاه مسا د نبرود در سرده هرا هشرتز ترا
پانزدهز خاقانات تا تش، قارلوق ها، تا ان ختل، یابغوها تخارستان، تا شاهتان و هپتال در منطقه
حکز می راندند )38)
اتکانتان در واقع طوالنی تایه سلطنت را داتتند متأسفانه ایه مسئله هز دستخوش تحایف و جعل
تاریخنگاران سلطنت طلب))پانفار ها(( قاار ذافته و اد ا آن ها از ایه قاار است ره پرارت هرا
آریایی بوده اند؛ اما در ایه جا بطور دقتق به آنان حقتقت را می ذویز، پس خوب است تما هز آذراه
توید و ایه اطال ات نور در مستا بازیابی هویت واقعی تا ان خااسان باتد طبق نوتته استاابون
ماهیت تورک های خراسان 28
ارسا )اتک اول( ه اصالت سا ایی داتته است با همااهی اقوا داهه ره aparn نرا داترته و در
حاتته رود ستادریا)Oks)سا ه بودند، حا متت را به دست می ذتاد »3-2,9,XI,Strabon /»پومپی
تاوذو نتز ه از مورخته معتبا می باتد و در دورانی متزیسته است ه پارتتان در اوج قدرت خود
بودند)قان اول قبل متالد(و درباره نا و منشأ آنها چنته متنویسد: پارتها فااریان سا ایی بودنرد
و ایه حتی در نامشان ه به زبان خودتان هست نتز مشهود است:فااریان)تبعتد تردذان(در زبران
سا ایی parthı(بارد ( نامتده متشوند »2-1,I,XI,99,AИOCK /»در تتبه ))ترتنه اوسرو(( ) 4.D )
چنته جملره ا وجرود دارد: چوخرو سرلنگا)چایتنی(قویدو قاچرد » üküşü»(39,2007,Erhan
bartı kodı seleña / )آنگونه ه دیدیز فعلparthı الوه با “ذتد ” )vardı )معنی “قاچرد ” را
نتز می دهد به همته دلتل هز پومپی تاوگ معنی ایه لمه در زبان سا ایی)تا ی(را دوهرزار سرال
پتش درست ارائه داده بود و ایه اما طبتعی است ه در منابع مختلف نا ایه قو فاار سا ایی بره
صورت )parthi-parthı )و )Parn-baran)ارائه متشود چندیه تها در اطاا خرزر نترز برا نرا
parthı متمایز متشود)در آذربایجان تها باد ه( ه از اقوا پارت به یادذرار مانرده اسرت اسرتفان
بتزانسی)قان0)بتان متکند ه تتامه ها)tirmen)از اقوا سا ایی هستند و در زبان سا ایی تترامه
معنی”فاار ” را دارد »1974,Kyɜeeʙ »بخاطا مبود وقت و دور تدن از مبحث اصلی مقاله براا
پی بادن به حقتقت متتوانتد ایه منابع را مطالعه نتد:)6-تاری باستان هند، 46 ،اثا لتونل بارنرت/
2 -تاب سفا به تاتارستان، 031 فصل یازدهز/ 0 -تاب تاری مناندر، 661،اثا منانردر مرورخ
بتزانس/ 4 -تاب نگاهی به تاری جهان،ج6 ،610،اثا جواها لعل نهراو/ 0-نامره پراو واتتکران
پتو دو به سلطان محمد فاتح ثمانی/ 1-سفانامه تاردن، 20،ج0 /1 -تاب نامه ها امانوئرل
امپااطور تاق،نامه64 ،مانوئل دو امپااطور بتزانس
اذا خااسان را در دوره باستان زیا ن ا بگتایز مجودیت هفتال- هپتال- آغ هون یا بره اصرطالح
ا ااب هتاطله را ن اره ذا می تویز هون ها یا هفتال ها چه سانی بودنرد؟ یکری از قردیمی ترایه
نشانه ها تور ها ه هز اینک در دستت ماست مابوط به قومی بود ه0قران پرتش از مرتالد در
ماوراالنها و خااسان و منطقه قفقاز متزیستند و به آن ها هستونگ نو می ذفتند
هون ها بعد از سال ها با اثا فشار دولت چته مجبور به تا محل زندذی خود تردند و جمعتتری از
آنان حا ت خود را به سمت غاب)اروپا(آغاز ادند ایه قو بعد از رستدن به اروپا حکومرت برزرگ
هون ها را تشکتل متدهند هون ها به وستله رهبا سلهشور خود)آتتال(توانسرتند حکومرت خرود را
ماهیت تورک های خراسان 21
قدرتمندتا نند و بتشتا اروپا را زیا سلطه خود در آوردند شور رو تاقی براا حفرظ حکومرت
خود به آتتال خااج سالتانه می داد بعد از آتتال حکومت بدست پساان او)آلال ،آرناخ،دنگتز(افتاد با
اثا شمکش ها قدرت بته پساان آتتال حکومت هون از بته رفت بعدها هون ها به0قسمت تقستز
تدند دوباره قسمتی از ایه قو به سازمته مادر خود، خااسان رفتند و در آنجا حکومت هافتال ها
یا به ذفته مورخان اب حکومت هتاطله را تشکتل دادن و قسمتی دیگا از آنان در اروپا ماندند و
به باغارها، خزرها و آوارها پتوستند تغل هافتال ها دامدار بود آغ هون ها- هافتال ها در قان0 به
اوج خود رستدن و در تما زمتنه ها به سو پتشافت ها ذستاده ا حا ت ادند، آن ها با فار
ها چندیه بار جنگ ادند اما بعدها پس از مغلوب تدن پی یا پی انوتتاوان، تراه فرار در قبرال
تکست ها متعدد متوجه ظهور حکومت تازه نفس ذو تور در منطقه مراوراالنها و خااسران
تد و با آنان متحد تد و با همااهی پادتاه ذو تور )سنجو ایستمی خاقان(متحد تدند و هافترال
ها را تکست دادن و سازمته آن ها بته ذو تور و منطقه تحت تسلط انوتتاوان تقسرتز ترد
)31(
متأسفانه در مورد تحقتق و بارسی تاری هافتال ها در منابع فارسی داخل ایاان به توضرتحات ارائره
تده تاریخنگاران سلطنت طلب))پانفار ها(( بامی خوریز، آن ها در ایه مورد همتشه نا و نقشره
ایاانی ه در ذهه خود و باا تاری خود ساخته اند را استفاده می نند و محل سکونت آغ هون ها-
هافتال ها را بتاون از ایاان ذهنی خود بتان می نند و با ادامه داسرتان سراایی خرود چنرته اد را
متکنه آغ هون ها بعد از مدتی به ایاان هجو آوردند یا مهاجات ادن براا ادامره بحرث مران و
تناخت بهتا تور ها خااسان و ایالت بزرگ خااسان از ایه قسمت بره بعرد بردون هر تچ تغتترا
نگارتی، تاب ها و منابع م ثقی را در اینجا نقل می نز تا به تکمتل ادن ایه مبحث مک ترود و
بدور از رواج توهمات و هاز نویسی، دیدذاه صحتح را جهت بتردار هرویتی در برته ملرت ترور
خااسان بجا می ذاار تا تما زیزان و از آن استفاده امل را بباید
در تاب تاری جهانگشا جوینی در صفحه 14 بخش اتتهار جهانگشا از همان زمان تالتف اینگونره
نوتته تده است: و دیگا رتتدالدیه فضل اهلل وزیا غرازان و اولجرایتو تقایبراً تمرا منردرجات
مجلّدات ثلثة جهانگشا را در تاری بتا خود جامع التواری ه در حدود سنة163تالتف آن باتمرا
رستده ذنجانتده است بعضی مواضع را بطایق تلخت و اختصار)مانند تاری حکا مغول در خااسان
و ایاان و تاری خوارزمشاهته(و پاره را با بسط و اتباع بتشتا
ماهیت تورک های خراسان 31
ایه ذونه است ه در متگتایز باا تناخت تاری خااسان باید به خااسان و ترهاها هره آن
رجوع نتز نه به تاری دست خورده ایاان سلطنتی، چاا ه در تاری باستان خااسران جرزو ایالرت
مستقل بوده و حتی زمان حکماانی ساسانتان هز خااسان بطور مستقل توسط دولت ها منطقره ا
اداره می تده است
حاال دوباره به بارسی منابع موثق تاریخی درباره ماهتت تا ان خااسران بپرادازیز ابره خلردو ن
سازمته ها زیاد تا ها را باتماده ه یکی از آنها چنته است:»خااسران و آذربایجران ترا خلرتج
قسطنطنته « در نتمه نخست سده1 ، هتوئه تسانگ، زائا بودایی چتنی ره براا زیرارت امرا ه
مقد بودایتان و در پی یافته متون هه بودایی با سا راه خود به هند از فراارود و نرواحی تراقی
خااسان ذار اده است؛ در سفانامه خود تاح مفصل و آذاهی ها ز ن تا از وضعتت ایه نواحی
در سال ها پایانی حتات ستاسی ساسانتان به دست داده است از نوتته ها او ایه ذونه پتداسرت
ه با سااسا فاارود و نواحی تاقی خااسان تا جوزجان، تاهکان فاماناوایی داتته اند ه زیا فامان
خاقان تور بوده اند تاهکانی ه با سازمته ها واقع در اانه ها جنوبی آمودریرا فامراناوایی
داتته اند، خود فامان بادار یبغو تخارستان بودند ه در تها قندوز مستقا بروده اسرت، یبغرو
تخارستان یک تگته)تاهزاده(تور به تمار متافت ه اصالتا پسا یکی از خانها تا ان غابی بود
)41 )در همته دوره، نواحی غابی تا خااسان یعنی بادغتس، پوتنگ، و هاات نتز در دست خانردانی
از تاهزادذان هپتالی بود و به هنگا فتوحات ا ااب در خااسان، سپاهتان اب با آنها مواجه تدند
تاقی تایه ناحته قلماو ساسانتان در خااسان ماورود بود ه مازبانی با نوان باذان برا آن فامران
متااند و نواحی جوزجان، طالقان و فاریاب هز در حوزه حکومتی او قاار داتت )49 )امرا بره نوترته
هتوئه تسانگ، طالقان در زمان سفا او به خااسان، به ساسانتان تعلق نداتته، و ناحته ا زیا فامان
تا ان به تمار متافته است
لئو نتلکایوویچ ذومتلف در تاب خود تحت نوان)تاری توران(از حضور هپتال در خااسان سخه به
متان آورده است؛ او چنته می ذوید:))با اسا تاخ ها می توانتز مازهرا سرال 000 را بطرور
دقتق مشخ نتز ایه ماز از تمال تا تاتکند رفته، سپس از جایی ه سرتا دریرا بسرو ترمال
می پتچد، آن را قطع اده و رفته رفته ذستاش یافته و به نواحی پایته آمودریرا و سرواحل جنروبی
آمودریا متاسد، سُغد و بخارا را در همان دوره، تحت حا متت هپتال ها قاار داترتند (()42 )تا ران
هپتال یا هتاطله ها همان هون ها خاورمتانه هستند ه به هون ها سفتد معاو اند، ما ز آن هرا
ماهیت تورک های خراسان 39
ابل بوده و موجودیت خود را تا اواسط سده هفتز متالد در هندوستان حفظ ادند هپترال هرا در
جنگی توانسته با ساسانتان پتاوز توند و ساسانتان ته به پاداخت خااج دادند در ایه متان مزد
در ایاان ظهور اده و موجب باوز ناآرامی هایی در ایاان تد، قباد، پادتراه ایراان آیرته مرزد را
پایافترره و برره همررته لررت نتررز از پادترراهی با نررار تررده و برره هپتالهررا پناهنررده
تد )491متالد (فاماناوا هون- هپتالها، قباد را با سی هزار قشون به ایاان فاستاده و تاج و تخت
را به او باذادانتد )499متالد ()43 )در تعایفی دیگا از هتاطله ها می توان ذفت ه یفتلری هرا یرا
هفتلی ها یا هفتالها – Heptalian یکی از قدیز تایه اسناد موجود در باب نسب آنان تاب مفراتتح
العلو خوارزمی است مفاتتح العلو نگارش یافته بته سالها 012-011هر ق اسرت یعنری برتش
از6333سال پتش تابت تده است تاب فوق دایاه المعار املی از لمات و اصطالحات لمی مری
باتد ها سی ه ایه تاب را بخواند به هوش و ذ اوت خوارزمی پی خواهد باد هفتل ها یا یفتالها از
اقوا اصلی سا ه اوغانستان می باتند اروپایتان و یونانتان هفتلی ها را Heptal می نامنرد، ا رااب
هفتلی ها را هتاطله می ذویند چتنی ها هتاطله را هون ها سفتد می ذویند اما هتچ دا قومتت و
طایفه یفتل ها را مشخ نمی ند اما خوتبختانه خوارزمی رحمة اهلل بصااحت قومتت یفترل هرا را
مشخ اده است خوارزمی متفاماید هتاطله)هپتال(همان تور ها خلج هستند خوارزمی با ایه
جمله ه در بتش از 6333 سال قبل ذفته دو موضوع را مشخ اده است، اوال اصالت ترور برودن
هفتل ها را مشخ اده ثانتا با تور بودن خلج ها تا تد اده اده است هفتل ها پتش از اسرال
سالها با اوغانستان حا ز بوده اند و بارها با حکومتها فارسی جنگتده انرد و ساسرانتان همتشره از
هفتال ها و خاقان آنها هااسران بروده انرد اوغانستان=اوو)ترکار(ققان)اووقان(: ترکارذاه/منطقه
استااتژیک=اووقانتستان افغانستان فعلی می باتد
یکی دیگا از حکومت ها ظهور اده در خااسان، سامانتان می باتد آنان سنی ماهب بودند و ایه
حکومت توسط چهار باادر نوح، احمد، یحتی، التا بنتان ذااتته تد از ویژذی ها سالها پایانی
دولت سامانتان، زوال طبقه دهقان در خااسان بود سامانتان در مقایسه با طاهایان، حکومتی بسرتار
متما ز بودند در ایه دوره با تحقتقی ه باا تا ان خااسان انجا داده ا در واقع به مطالب مهمری
باخورد : امتاان سامانی در جهت تقویت تما ز ذاایی و ارتقا تأن خود تا حد پادتاه، با آن تدند
تا وابستگی خود را به رهباان ن امی و اسواران ه مدتاً از متان طبقره زمرته داران بودنرد، قطرع
نمایند؛ از ایه رو، وتتدند به تقلتد از خلتفگان بغداد، سپاهی از تا ان خااسانی تشکتل دهنرد از
متان ایه سپاه تور ، فاماندهان بزرگ تور خااسانی مانند آلپ تکرته و سربکتکته باخاسرتند
ماهیت تورک های خراسان 32
)44 )ما درباره تناخت تور ها خااسان در اولته قد چاره ا جزء رجوع ادن به جستجو در
تاری تا ان باستان نداریز و ایه ار را باید با دقت بتشتا در پتش بگتایز با بارسی تاری تا ران
باستان به همنشتنی تور و تات در خااسان با متخوریز، ایه نشانه صلح و دوسرتی دو طرا را
نشان متدهد در یکی از جایانات رخ داد در تاری به ایه مسئله متاستز ه زمانی دسته ها غارتگا
آبوخان به ماوراءالنها نفوذ ادند، تاباان و دهقانان در نزد تور توت ها پناه بادند برا دخالرت آنهرا،
قاراچوریه تور تاردوش خان ستاست خود را تغتتا داد و بجا اینکه همااه ت رمه به جنگ چرته
باود، او را مجازات اد او خود در سال089 با چته صلح اد و پساش را به جنگ ایراان فاسرتاد
اهالی فقتا ه نمی توانستند از شتزارها خود جدا توند در سال 081 مجبرور تردند در زمرته
هایشان بمانند و هنه سابازان تور توت )) ه ضاب المثل خااسانی»تات بدون ترور ماننرد راله
بدون سا« را بخوبی در اده بودند (( را ستا ننرد )45 )از ایره جهرت در منرابع ذ را ترده از
»تور توت« استفاده تده است ه منابع چتنی نا تور ها را تور توت ثبت راده انرد در تراری
باستان تور ها از سال168 بود ه مبادله فاهنگی در چته و آستا ما ز اتفاق افتراد لبرا و
اخالق تا ان مورد پسند ا تان چتنی بود
پتش از اینکه سپاهتان اسال به سازمته خااسان بتایند، دولت ها وچک خااسران تحرت نفروذ
ن امی تا شاد پسا بزرگ یابغو تا ان غابی بودند ما ز حکومت یابغو در تخارسرتان لترا برود و
قلماو او از دربند و تا زابلستان و اپتسا، از هاات تا تخل تناخته می تد باا تکمتل ایه مورد باید
توضتح بتشتا در مورد لمه »تاد«و»یابغو« ارائه بدهز تعداد از فاماندهان دیگا اقوا نتز بودند
ه با ناویه مختلف سمت ریاست و فاماندهی سایا قبائل را بعهده داتته اند باالخاه فاماندهان نتز
با قبایل خود وابسته به خاقان نشته هایی بوده اند ه توسط تاهزادذان و یا صاحب منصبان وابسته
به خاندان ها سلطنتی با ناویه»یابغو – Yabqu»و»تاد«اداره مری تردند یکری از اقروا مرورد
ا تماد»ذو تور ها«همته قو »تاردوش«ها هستند ه بعداً به تابعتت اویغورها در آمدند خاقران
ها در رأ ایه قو یا اقوا دیگا ه مورد ا تمادتان بودند تاهزاده ا تحت نوان»تاد«منصوب
متکادن متدانتز ه»بتلگه خاقان«تحت نوان»تاد«مدت69سال حکماان ایه قو بروده اسرت در
رابطه با»تاد«ها و تادلو ها خااسان فاضته ا از طا رضا تاثتا فرارغ التحصرتل ارتناسری
تاری و جغاافتا از دانشگاه فادوسی مشهد و نویسنده تاب تها مه بتجته یورد مطاح تده اسرت
ه می ذوید:))تاید تاد ها نتز بعدها به صورت یک قبتله درآمده مانند ختلی از قبایل دیگا، آن هرا
هز جاب یک قبتله دیگا تدند؛ اما مدت ها از صفحه تاری محو ذادیدند تا اینکه یک بار دیگرا در
ماهیت تورک های خراسان 33
تهاها قفقاز ظاها تده و مدت ها بعد با امانج ها یکی تدند اذا ایه فاضته درست باترد بایرد
ذفت ه تاد قبتله وچکی بوده ه باا حفظ موجودیت خود، مجبور تده به یکری از قبتلره هرا
بزرگ بپتوندد تا بتواند در نار آن ها از موجودیت خود محاف ت ند البته فاضته فوق جرا بحرث
ذستاده ا دارد اما آنچه ه یقته داریز ایه است ه تادلوها از طایفه ها وچک و رز جمعترت
آستا متانه بوده اند ه به تدریج خود را از طایق تمال دریا خزر به قفقاز رساندند و مدت هرا در
آنجا در نار یک طایفه دیگا موجودیت خود را حفظ ادند تا اینکره در دوره صرفویه بره ایراان
آمدند اذا ایه ایه طور باتد باید ذفت ذاتتگان طایفه تادلو مل درستی انجا داده اند (()46)
رضا تاثتا بارها در تاب خود از تور ی صحبت ادن خان ها طایفه تادلو ذفته است ما اینکره
ماد خااسان ازیه موضوع آذاه اند
حاال به بارسی دقتق تا تا ان خااسان – هپتال ها بپادازیز، در تاب تاری خااسان اثا رجب اوسلو
ایه ذونه نوتته تده است ه نخستته مقابله با فتوحات اولته تازیان در خااسان، از طا تراهزاده
نشتنها تخارستان سفلی یعنی تاهزاده ها هپتال در چغانتان، بل ، جوزجان، برادغتس و هراات
انجا تد سپاهتان ایه تاهزاده نشتنان تور بودند اذا مطلب در منابع تثبتت ترده ولری ذترب
احتمالی باا ایه مسئله قائل نتست دلتل او باا ایه مطلب آن است ه تازیان بره هنگرا ترألتف
تاری ایه تصویا را ارائه ادند ه تا ان دتمنان آنها از قدیز االیا بوده اند حرال آنکره در زمران
تألتف تاب ها تاری ه بدست ما رستده، چنته با می آید ه تا ان تا چره انردازه غترور و اهرل
خدمت بوده اند )47 )مازبانی و جنگاور تور ها خااسان در تراری ثبرت ترده اسرت در دوره
فتوحات ا ااب در خااسان، تاهزاده نشته ها تور خااسان چندیه بار با ضرد ابران اتحادیره
هایی تشکتل دادند و با با تخت نشاندن تاهزادذان ساسانی، دست ز دوباره در صدد احتا دولرت
ساسانتان با آمدند )48 )یکی از مدار م ثق ه به جنگاور و مزربانی تا ان خااسان اتاره دارد از
ایه قاار می باتد ه: ابه اما در زمان فتح طبسته از ماد اینجا نا نزدیکتایه تها را پاستدن و
نا قهستان را پاس تنتد او احنف به قتس ه یکی از فامانده هانش بود را به قهستان فاسرتاد، او
پس از رستدن به قهستان با ملتی روباو تد ه منابع اب آن ها را هیاطله نامترده اسرت هتاطلر ه
تور ها سا ه ایالت خااسان به زندذی و پاسدار در ایه ایالت مشرغول برودن احنرف بخراطا
مقابله ساسختانه هتاطله )تا ان خااسان( به سختی توانست قهستان را فتح ند حاال در مورد
هتاطله و حمالت افااد احنف به قتس به خااسان و مقاومت تا ان خااسان بطرور مفصرلی توضرتح
ماهیت تورک های خراسان 34
متدهز؛ ابه خاز با سپاهتان تحت اما خود تا نتشابور ایلغار آورده برود ابره راما در زمران فرتح
طبسته از ماد اینجا نا نزدیک تایه تها را پاستد و نرا قهسرتان را پاسر بشرنتد او یکری از
فامانده هانش به نا احنف به قتس را به قهستان فاستاد قهستان یا وهستان نا سازمتنی اسرت
ه در ما ز فالت ایاان، در جنوب خااسان واقع تده و منطقره وهسرتانی ذسرتاده ا اسرت ره
تهاها فادو ، قایه، طبس، بتاجند، اتما، تابت حتدریه، خوا ، ذنابراد، تایبراد را در برا مری
ذافته است زمانی ه احنف به قهستان رستد، در ایه جا با ملتی روباو تد ه منابع اب آن هرا را
هتاطله می نامتدند مسئله تور بودن هتاطله به روتنی در منابع آمده است.)41)
قارون یا قارَن یکی از فامانده هان تور خااسان در باابا زیراده خرواهی راب هرا مسرلمان در
خااسان دست به قتا زد او لشکا چهل هزار نفاه از طبس و بادغتس و هاات و قهستان تشرکتل
داد و بداهلل به خاز السلمی)از قبتله بنی سلتز(تبانه از نتانگ مخصو استفاده اد و با چهار
هزار نفا با لشکا قارَن رو به رو تد، قارَن شته تد و افاادش تکست خروردن و اسرتاان بسرتار
ذافته تد و ذفته تده است ه بستار از ایه استاان، بعدا مسلمان تده اند )51 )تنها منطقه ا ه
به طور امل به دست اب ها مسلمان نتوفتاد تها تور نشته خوارز برود )59 )طخران تراه،
دارا سپاهی 23هزار نفاه از تهاها جوزجان، طالقان، فاریاب، چغانتان، فاغانه بود ه باا مقابلره
با سواران اب مسلمان در خااسان به پا خواست و با احنف به جنگ پاداخت ه در آخا ایه جنرگ
تکست طخان تاه، خاقان تور خااسان را در باداتت و بعد از چند روز جوزجان به دست اقاه به
حاب التمتمی یکی از فاماندهان سپاه احنف فتح تد )52)
بداهلل پسا زیاد به ابته با اردویی 24هزار نفا ار فتوحرات خااسران را بره جایران انرداخت در
سال04ق/114 رامسته را ه در وهپایه ا با سا راه بخارا قاار داتت، فتح اد حکمراان بخرارا
بج خاتون بود چون بداهلل بتکند را تصا اد، بج از تا ان مک خواست ولی نتاوها مکری
از بداهلل تکست خوردند ذتب با رو روایاتی درباره بج خاتون درنگ اده و وتتده ترا نقراط
ضعف و قوت ایه روایات را از هز متمایز ند همچنته ذفته می تود نا ایه خاتون ره 60سرال برا
بخارا حکز رانده می توان قایق، قایت ، بوده و به دلتل انتساب به قبتله قایی ه ایه اسز به معنا
محکز، صاحب قدرت است قبتله قایی از نسل ذ ن خان فازند اوغوزخان اسرت و یکری از طوایرف
24ذانه اوغوز می باتد )53 )خاتون بخارا در جایان پتشاو مسلمانان در منطقه سماقند ابتردا بره
سعتد به ثمان به فان ا ال فامان بادار اد ولی چون تنتد تا ان در سغد، ش و نسف متحد
ماهیت تورک های خراسان 35
تده و قصد جنگ با ستد را دارند، به صف آنان پتوست )54 )بداهلل به زیاد بعد از محاصراه رادن
بخارا، دو هزار تور را از بخارا استا ذافته و به بصاه ه تازه با آن تعتته تده بود، بازذشرت )55)
باخی از استاان تور بنا به ضاورت ستاست اسکان، از خااسان به تهاها اب آورده می تردند
بخشی از آنان بصورت ساباز و بخشی نتز به نوان افااد آزاد، در تهاها راب مری زیسرتند برا
مسئله اسکان تور ها در تها ها، با اغماض رفتار می تد در ایه متان تا ران بجرز طالبران لرز،
سپاهی و شاورز نتز بودند از باخی تا ان در امور ن امی استفاده می ترد تتاانردازان ترور ره
بداهلل به زیاد آنها را استا اده بود، تا انی بودند ه در تها ها بصاه اسکان یافتنرد و برداهلل
آنان را در ایه تها جا داد ایه سابازان صتان خوارج به رهبا طوا به غالق در بصاه و صتان
اب در یمامه را سا وب اده بودند )56 )سعتد به ثمان 23نفا از تا ان خااسان را اسرتا ذافتره
بود، باا ار زار ت به مدینه آورده بود اما چون استاان فازندان خانواده ها اصتل بودند، زار رت
نمی داستند و ایه ار باایشان سخت بود در جا دیگا آورده تده حجاج در زمران احرداث ترها
واسط، تعداد 23هزار از تا ان خااسانی و تتااندازان در بصاه را به ایه تها جمع اد ایه تعرداد در
آن زمان رقز بزرذی بود و از ن ا نشان دادن تاا ز تا انی ه از خااسران در رااق و سروریه جرا
ذافته اند، بستار مهز است قتتبه به مسلز نتز یک واحد ن امی متشکل از 03هزار نفا از خااسانتان
تاتتب داده بود )57 )در دوره ا دیگا مسلز به سعتد، تاش)تاتکند اماوز (را محاصراه راد در
اثنا محاصاه با خبا تد ه سولو خاقان تا تش با لشکا بزرگ به سرو او مری آیرد از ایره رو
مجبور به قب نشتنی تد نتاوها تور ه در تعقتب آنان بودند، تلفات فااوان وارد ادند زمانی
ه نتاوها مسلز به ستحون رستدند از طا نتاوها فاغانه و ش تحت فشار قراار ذافتنرد در
ایه جنگ ه نا )یو العطش()روز تشرنگی(در تراری آن یراد ترده، راب هرا ترا خجنرد قرب
شتدند )58)
طبق اطال ات قبلی هپتال ها در تاری باستان سا نان خااسان بودند ه با قالع قهسرتان حکومرت
می ادند وجود تا ان در ماو، بل و هاات تا نتشابور قطعی است الوه با ایه، جاحظ خااسانتان را
تا انی می داند ه در تهاها حضور داتتند در منابع اسالمی به خاطا نوع دیدذاه حکومت اب ها
در ایالت خااسان و مطاح بودن دیدذاه اب و جز و نوع حکومت ارباب و باده ا از مشخ ادن
ایه نکته اجز هستند ه دا یک از قبایل تور در ایه جا حضور داتته اند لت ایه مسرئله آن
ماهیت تورک های خراسان 36
است ه آنان بطور امل با فاهنگ تا انی ه در جایان ایلغارها خااسان در جبهه مقابرل بودنرد،
آتنایی نداتتند
با ایه حال باز هز می تود در منابع اسالمی اطال ات خوبی از تا ان خااسان بدست آورد در منرابع
اسالمی بتشتا از جغتایتان ))چغتانتان، سغانتان((، اوغوزها ))تغز غزها(( و قارلقها صحبت تده است
در ایه منابع منطقه سغد به نوان جایگاه تغز غزها نشان داده تده است متردانتز ره سلسرله
بزرگ سلجوقتان در خااسان ظهور اد و اجداد سلجوقتان، تا مان بوده اند و مکان اصرلی آنران در
بخارا بوده است در ایه منابع از حکومت قارلقها با منطقه نتز بحث می تود در رابطه با وچ باخری
دیگا از قبایل تور خااسان از منابع اسالمی ایه ذونه باداتت می تود ه از دیاباز خرانواده تجرار
تور قسمت تا ستان ما ز به خااسان آمدند ه نقطه تالقی در جاده ابایشز بود طبتعی است
ه باخی از اینان در تهاها خااسان اسکان یافته باتند الوه با ایه بحث در منابع غتا ابی ایه
مطلب موثق به دست می آید ه بخشی از غزها سا ه ماو و ساخس به تمال تاق آناتولی روچ
ادند )سال6680 )و یک طایفه در ناحته بولو در آناتولی دیده می تود اسرتان بولرو )) Bolu ))نرا
یکی از استان ها تمال غابی تا ته است ه ما ز آن هز تها است به نا بولو )51)
حال اینگونه باا ما روته می تود ه تا انی ه در منطقه قهستان سا ه هسته از تا ان هپتال
بودن ه اولته جنگ بته اب ها مسلمان با تا ان خااسان در ایه منطقه صورت ذافت )61 )یکی
دیگا از حکومت ها حوضه قهستان، حکومت ستز جوریان می باتد ستز جوریان”نا خانردان
معاو تور و از اماا قهستان است” و آنان در نتشابور بود ه به مقامات بزرذی رستدند، ابتدا در
دولت سامانتان مصدر خدمات مهمی تده و در ازا خدمات خویش به سب قردرت و ثراوت نائرل
تدند، م سس ایه خاندان”ستز جور دواتی”است، و از خادمان اسما تل به احمد سامانی بود ره
بعد به سادار رستد، با لویان در ذاذان جنگتد و ستستان را از دست محمد به لی باادر لتث به
لی بتاون آورد و در سال034هر ق همااه با سپاهتانش به قهستان هجو آورد و بواسحاق را از آنجا
متوار اد )69 )ستز جور در سال069از طا نصا به احمد سامانی به حکومت هاات و ر منصوب
ذادید، اما حکومت او در ر چندان طول نکشتد و در سال 028هر ق درذاتت، سرتز جرور موفرق
نشد آخایه مااحل تاقی ن امی را طی ند و مقا سپهساالر را بدست آورد ابااهتز ستز جرور در
سال000هر ق امتا نوح به نصا به هنگا حضور در نتشابور با ترکایت جمعری از مراد از ابرو لی
چغانی رو به رو می تود، امتا سامانی او را از مقا سپهساالر با می ذزیند، نخستته ماموریت مهرز
ماهیت تورک های خراسان 37
او تسختا امان در سال024هر ق و حکومت با ناحته ذاذان می باتد و در سال001درذاتت باا
توضتحات بتشتا باید بگویز سلسله ها محلی زیاد در خااسان ظهور ادن ره بعضری از آن هرا
وامل تعتته ننده ظهور حکومت ها بزرگ در خااسان بودند، حرال بخراطا فضرا ایجراد ترده
می توانز بطور مفصلی در رابطه با بعضی از حکومت ها محلی صحبت نز آل َرات/آل ُرات ره
از140ق/6240 برا نرواحی تراقی خااسران بره ما زیرت ترها هراات حکومرت داترتند و در
101ق/6001 اماا خااسان و بزرذان و اتاا آن دیار، از تور و مغرول بودنرد )62 )بعرد از آن
جنبش سابه داران از روستا باتتته سبزوار آغاز تد و پس از چند به قدرتی محلی برا ما زیرت
بتهق یا سبزوار بدل ذشت در اواخا قدرتمند جنبش سابه داران حکومت دیگا دوباره به دسرت
تا ان خااسان به نا جانی قابانی تأستس تد اماا ایه حکومت تازه تأستس نسبتشان بره ارغرون
آقا قبتله اویاات می رستد ایه حکومت در سده هفتز در خااسان بزرگ استوار برود ایره دودمران
سلسله ا از اماا بود ه پس از درذاتت ابوسعتد بهادرخان آخرایه ایلخرانی مغرول برا خااسران
حکومت اد م سس حکومت جانی قابانی امتا محمد بتگ جانی قابانی است ایه حکومت جمعتتی
بودند از ماد تور و تور مه و اوزبک در دتت خاوران الت، ابتورد، درذز و نساء ایه جمعتت هز
مانند سابه داران سبزوار به من ور باانداخته سلسله مغول در قان هفتز هجا در خراوران بوجرود
آمدند و فعالتت خود را آغاز ادند
طایفه جانی قابانی به تدریج در آن منطفه قدرتی بهز رساندند و ما ز حکماانی را الت قاار دادنرد
امتاتتمور ذور انی در آغاز ار خود مدتی به زندان امتا لی بتگ باادر امتا محمد بتگ حا ز جرانی
قابانی در الت افتاده بود و بتش از یک ماه در آن زندان ماند، جانی قابرانی هرا پرس از باانرداخته
سلسله مغول بوستله خواجه یحی اوبی سابدار بتش از پنجاه سال فاماناوایی ادند جانی قابانی و
سابداران در باانداخته سلسله مغوالن در ایاان همکار و هد واحد داتتند جانی قابانی هرا بره
ماهیت تورک های خراسان 38
تدریج اهمتت و قدرت خود را از دست دادند و در جنگ ها داخلی فازنردان و ا قراب امتاتتمرور
متالتی تدند در طول تاری ، تا ان خااسان در باابا ظلز و سرتز تراب نمری آوردن و پتوسرته در
مقابله با ظالمان با می خاسته، در ایه رابطه در منابع تاریخی می خوانتز ه در تراری جهانگشرا
جوینی می ذوید هفتاد هزار تور در ابتورد و ساخس و تهاستان تا منستان به ماو آمدنرد و برا
لته مغول تورش ادند جوینی می ذوید تا ها از نخشب و نسا و ساخس و غتاه در ماو ذاد هرز
آمده بودند و با لته مغول تورش ادند ا ثا آنها از ایل بتات بودند جوینی در ادامه می نویسد، ده
هزار نفا از تا ها نسا به ماو آمدند و به توق آنها سایا تا ران خااسران در مراو ذراد آمدنرد در
قان1جوینی از خاوج لشکا تز تا و تازیک به قصد هاات از راد ان خااسان سخه ذفته است
آن طور ه در تاری جهانگشا جوینی ذ ا تده است، قراجه و تغان سنقور دو امتا تور خااسانی
بودند ه با لته مغوالن تاخت و تاز می ادن و در ایه منبع درباره آن دو امتا تور خااسان ایره
ذونه توضتح داده تده است ه: جِنتِموُر ه از جانب او تا قاآن حا ز خااسان و مازندران بود یکی
از اماا خود موسو بکلبالت را با لشکا بنتشابور فاستاد باا دفع قااجه و تغان سرنقور ره دو
امتا بودند از جانب سلطان جالل الدیه منکبانی در نتشابور و همواره بآوازه سلطان جالل الردیه در
آن نواحی تاخته می ادند و حکّا و تحنگان مغول را می شتند )63 )پس از نابود حکومت ها
محلی تتموریان در خااسان ظهور راد و حکومرت برزرگ و مسرتحکمی رو بنرا نهادنرد در زمران
تتمورذور انی امنتت و ن ز مومی باقاار تد در دوره تتموریان خصوصاً در روزذار سلطنت تاهاخ،
الغ بتگ و ابوسعتد، با توجه خاصی ه آنها به سامانه ها آبترار داترتند، وضرعتت شراورز در
خااسان بهبود یافت و رو به پتشافت رفت و بازرذانی رونق دو چندانی ذافت )64 )هد تتموریان را
می توان دوره نوزایی فاهنگی و هنا دانست ه سااسا خااسان را فاا ذافت و سبک ها نوینی در
معمار ، نقاتی و خطاطی پدید آورد )65)با رو به ضعف نهادن دولت تتموریان و مقارن با باآمدن تاه
اسما تل صفو ، در اوایل 63ق/61 قدرت ازبکان تتبانی در خااسان اسرتوار ذشرت و محمردخان
تتبانی با بخش هایی مده از فاارود دست یافت تاه اسما تل صفو بخش بزرذی از ایراان رو در
دست داتت و باا دفع حمالت محمدخان تتبانی به خااسان لشرکا شرتد و در 961ق/6063 در
نباد در ماو نتاوها ازبک را در هز وبتد و محمدخان تتبانی نتز در متدان نباد شته تد و تاه
اسما تل متصافات تتبانتان را در خااسان بزرگ را با قلماو خود افزود )66)
ماهیت تورک های خراسان 31
پس از لی ارائه توضتحات و بارسی منابع م ثق در رابطه برا تا ران خااسرانی و سرکونت آن هرا و
اقدامات ملی – متهنی تان به یکی از منابع مهمی می رستز ه در ایه پرژوهش بره نرو ی تکمترل
ننده بحث مان است
ماو به بحا جاحظ، ادیب باجسته اب)متولد613قما (در رساله ا با نوان: “رساله الی فتح بره
خاقان فی مناقب التا و امه جند الخالفه”خااسان و تور را یک ملت و یک شور واحد متداند
و خااسان را سازمته تور می نامد؛ به ذفته جاحظ:
))بل أز ز أنّ الخااسانیّ و التا یّ أخوان، وأن الحتّز واحد، وأن }حکز ذلک الشّاق، والقضرتّ ه لر {
ذلک الصّقع متّفق غتا مختلف، ومتقارب غتا متفاوت وأنّ األ ااق فی األصل إن لرز تکره } انرت{
راسخة فقد انت متشابهة و حدود البالد المشتملة لتهز إن ال تکه متساویة فإنّها متناسبة؛ و لّهرز
خااسانیّ فی الجملة وإن تمتّزوا ببعض الخصائ ، فافتاقوا ببعض الوجوه وز مت أنّ اختال التا ری
والخااسانی لتس االختال بته العجمی و العابیّ، وال االختال بته الاّومری والصّرقلبیّ ، والزّنجریّ
والحبشی، فضال هما هو أبعد جوهاا وأتدّ خالفا بل راختال مرا برته المکّری والمردنی ، والبردو ّ
والحضا ، والسّهلی والجبلی، (( )67)
تاجمه:
} تا ی و خااسانی واقعا باادر هستند و مکان واحد هستند تا ان با تاق حکومت می نند و برا
خااسانی متفق هستند نه مختلف تا ان با خااسانی قایب و نزدیک هسرتند نره متفراوت آن هرا
متشابه هستند و بالد و سازمته ها تور و خااسان با یکدیگا مشتمل تده اسرت اذرا مسراو
نتستند متناسب هستند با وجودیکه در بعضی خصوصتات و ابعاد از یکردیگا متمرایز هسرتند امرا
تفاوت تور و خااسانی مثل اختال و تفاوت جز و اب نتست مثل تفاوت رومی و صقلب)تور
قبچاق(نتست مثل تفاوت زنجی و حبشی نتست تفاوت تور ی و خااسانی مثل تفاوت مکه و مدینه
است مثل تفاوت بدو و تها است مثل تفاوت وهستانی و ناهموار با مناطق همواره است {
صحبت ها جاحظ در مورد سکونت تا ان در خااسان تایتد نوتته ها بالذر ، طبرا ، سرمعانی،
ناتخی، و است
در نار اطال ات دقتق در منابع تاریخی و حا ها ماو به بحا جاحظ در رابطه تا ان خااسان
احادیثی از پتامبا اسال نتز در ایه رابطه وجود دارد ه پتامبا) (می فامایند:)) لز درختری اسرت
ماهیت تورک های خراسان 41
ه ریشه اش در مکه و متوه اش در خااسان است (( و در تاری بعد از ذفته ایه رال نترک تراهد
ظهور دوره ا نو و پاتکوه در ایه ایالت هستتز در خااسان دانشمندان و تا اان و فقهرا برزرگ
تور ظهور ادند و اثاات مهز و مفتد را به جا ذااتتند مفراخاان ترور خااسران ره پترامبا
اسال ) (نوید آن را داده بود بارتند از:} 6 -خواجه احمد یسو : نخستته تا ا برزرگ صروفی و
تت ستاگ خانقاه تور ی و از نمایندذان بزرگ ادبتات صروفتانه در رالز اسرال اسرت 2 -ترت
زالدیه اسفااینی تا ا بزرگ یکری از پتشرگامان و یکری از مهرز ترایه ترعاایی ره بره زبران
تور ی)آذربایجانی(اتعار را به جا ذااتته ه پس از مهاجات به آذربایجان ایه ار را پتش ذافرت
0 -حاجی بکتاش ولی اصالتا اهل تها نتشابور می باتد یکی از فقها بزرگ تور خااسران، نرا و
لقبش محمد به ابااهتز به موسی خااسانی ه پس از فوت او به حاجی بکتاش ولی معراو ترد او
یکی از پتاوان یسویه بود ه در بته تا ان خااسان فعالتت زیاد داتت، اماوزه بتش از 0 متلترون
نفا از پتاوان او هسته چاا ه در طی حتات خود طایقت بکتاتته را پایه ذراار نمرود 4 -خوجرا
دهانی تا ا باجسته در سده 60متالد است، بانی تعا الستک تور ی در آستا صغتا، نخسرتته
تا ا ادبتات دیوانی و الستک تور ی در تا ته، آغازذا تعا غتا دینی در ادبتات الستک ترور ی
در آناتولی است 0 -جالل الدیه محمد بلخی معاو به مولو تا ا باجسرته و رار بلنرد پایره
تور 1-خواجه لی ابه خلتل خوارزمی ار و المی بزرذوار در اواخا قان ترش و اوایرل قران
هفتز هجا 1 -ایز متا لی سبزوار متخل به م لو از تعاا قان62هجرا 8 -ترت بابرا
التا خااسانی، اسز امل ایشان تت تجاع الدیه ابو البقاء بابا التا خااسانی، تت بابرا الترا
خااسانی موسس طایقت وفایته بوده است و نوان جنبشی دینی– اجتما ی در نتمه نخست سرده
1ق/60 همزمان با یورش مغوالن در آناتولی و قلماو سالجقه رو ایجاد ترد 9 -امتان را الردیه
لتشتا نوایی، تا ا و دانشمند و وزیا سلطان حسته بایقاا ذور انی، یک ستاستمدار باهوش بود
در دیگا حدیثی از پتامبا اسال ) (ایشان ایه ذونه فامودند:))خااسان نرا ر دالوران اسرت چرون
خداوند با قومی خشز ذتاد، خااسانتان را با آن ها می فاستد (( ه تاهد ظهور سلسله ها برزرگ
تور در خااسان و جنگاور مادمان ایه ایالت هستتز ما در مورد همته موضروع متروانز بره رخ
دادن جنگ مالزذاد اتاره نز ه بخش تمی از خااسانتان در ایه جنرگ نراباابا پتراوز تردند
و )68)
جنگ مالزذاد410ق/6316 یکی از افتخارات تا ان خااسان است در ایه جنگ نتتجه غتا قابل
باور باا لشکا تور رقز خورد در ایه نباد تعداد نتاوها رومی بته43تا233هزار نفا ا ال تده
ماهیت تورک های خراسان 49
و تعداد نتاوها سلجوقی بته 60تا23هزار نفا بود و با همته تعداد انرد سرلجوقتان فراتح جنرگ
تدند آلپ ارسالن تما نتاوها باقی مانده رومی را به همااه پادتاه بتزانس استا اد، در ایه جا به
نوع رافت تاه تور خااسانی باخورد می نتز، آلپ ارسالن با رومانو دیوجانو نره بره نروان
حکماان مغلوب در متدان جنگ بلکه یک امپااتور مهمان رفتار اده بود تاه تور ، آلرپ ارسرالن
پس از انجا توافق، هنوز یک هفته از اسارت نگاتته بود ه در0سپتامبا6312 او را آزاد راد و برا
ا طاء هدایا ذاانبها اجازه داد ه او و سایا استاان تحت محاف ت تعداد از سرابازان ترور ، بره
وطه خود باز ذادند )61)
باا تناخت تا ان خااسان در واقع اذا بخرواهتز از منرابع چراو جدیرد و آثرار افرااد ترناخته
تده}آستمتله تده{استفاده نمایتز متوجه محدود بودن دیدذاه آنان باا تراری خااسران و غلرط
بودن افکارتان در مورد تا ان خااسان می تویز و می بتنتز ه در پژوهش خود فقط ترا امراوز برا
رو استان خااسان رضو و تمالی و جنوبی ساخته تده تما ز اده اند و باا دفراع از پرژوهش
خود به منابع ساختگی دوره پهلو اول- دو اتاره متکنند تا همااه برا فضرا بوجرود آمرده از
پاسش ها و حقتقت فاار نند و پژوهش ها خود را پا بار نشان دهند
باا تاری واقعی خااسان بزرگ باید منابع موثق جهانی استفاده اد، ایه منابع تما جوانب را در با
متگتاد و بخاطا دور بودن از تونتسمی ذا فار اطال ات دقتقی را بره مرا متدهرد، مره در ایره
پژوهش سعی اد منابع آستا متانه را هز بتشتا بارسی نز و حال نکات مهمی را از اصل تراری
خااسان و تاری تا ان خااسان همااه مدر جمع آور اده ا
اذا یادتان باتد مه در بخش بارسی جغاافتا خااسان در مورد ترهاها اولتره و مهرز خااسران
توضتحاتی داد و ذفته بود ه ماو، نتشابور، هاات، بل ه به »امهات« تناخته می توند حاال باا
پی بادن به وجود تا ان در ایه تهاها به جلد هفتز تاب تاری طبا مااجعه می نز در ایه منبع
آمده است ه: بداهلل به زیاد در تاری 184-10/112 با حکز معاویه حا ز خااسان تد بداهلل به
زیاد در بدو ورود به خااسان از نها ذاتت و سوار تتا به سو وهستان بخارا رفرت، و نخسرتته
سی بود ه با سپاه از وهستان بخارا بور اده بود بداهلل در بخارا برا تا ران تالقری راد قبج
خاتون زن تاهشان همااه و بود وقتری خردا هزیمتشران راد فاصرت نشرد مجراد بره حصره
ذوید:هتچکس را دلتا تا از بداهلل به زیاد ندید ، جمعی از تا ان خااسران بره مرا حملره بادنرد،
دیدمش ه می جنگتد و به آن ها حمله می باد و ضابت متزد آنگاه پاچز خویش را بلند می اد ه
ماهیت تورک های خراسان 42
خون از آن می چکتد )71 )رجب اوسلو در تاب خود به نا تاری خااسان ایه ذونره مری نویسرد:
ا ااب در اثنا فتوحات و حتی پس از آن نتز چند دربراره خااسران و تا رانش اطال رات رافی
نداتتند آنان در نخستته سده حا متت با ایه منطقه نتوانسر ته بودنرد ایره منطقره و مرادمش را
بشناسند )79)حمداهلل مستوفی می نویسد فتاوز تاه ساسانی)409 متالد ( باا جنگ با تورانتران
در ذاذان دیوار شتد ایه ثابت می ند ذاذان و تمال آن ره سرازمته تا منسرتان و دهسرتان
اتکانتان است در سده ها بستار پتش از اسال تورانی بوده است در تاری طبا متتوان دربراره
تا ان ذاذان مطلبی خواند ه از ایه قاار می باتد: ذوید آنگاه سوبد به مقان در بسطا اردو زد و به
پادتاه ذاذان رزبان صول نامه نوتت؛ پس از آن آهنگ و اد؛ رزبان صرول بره او نامره نوترت و
خواهان صلح تد ه جزیه دهد و جنگ ذاذان را هده ند و اذا مغلروب ترد مکرش ننرد ره
پایافته تد و رزبان صول پتش از آن ه سوبد وارد ذاذان تود پتش از و آمد ره برا رزبران وارد
تها تد و آنجا اردو زد تا خااج را باا و وصول ادند و مازها را به او ذفتند ره همره جرا را برا
تا ان دهستان استوار راد و از سرانی ره براا ح فاظرت آنجرا اقامرت ذافتره بودنرد، جزیره
نگافت )72)در تاری طبا سخنی از ابومخنف به متان آمده است و ایه ماجاا از ایره قراار اسرت:
وقتی یزید به مهلب به خااسان رفت سه یا چهار ماه آنجا بماند سپس سو دهستان و ذاذان رفت و
پسا خویش مخلد را با خااسان ذماتت و بافت و به دهستان جا ذافت ه مرادمش طایفره ا از
تا ان بودند و آنجا بماند )73)یزید به مهلب ه باا دومته بار به نوان والری خااسران تعترته
تده بود، جهت تصا جاجان و طباستان ه تورش اده بودند، به تا ان دهستان حمله را د ره
متان خوارز و جاجان بودند )74 )ابه خلکان مانند بالذر معتقد است قتتبه به مسلز در سرال 83
قما به نوان حا ز خااسان بزرگ در ماوراء النها صا امویان با تا ها جنگترده اسرت قتتبره برا
خوارزمتان و بخارایتان و سماقندیان به خاطا نقض پتمانشان جنگتده اسرت در سرال 90ق قتتبره
فاغانه زادذاه افشته را فتح اده است ابه خلکان می ذوید قتتبه تور ها را در آنجا و مراورا ءالنها
تکست داده است
ابه خلکان می ذوید:
وقتی قتتبه خوارز و سماقند را فتح اد تا ا به نا نهار به طوسی چنته ساوده است:
With his sword he wrapt the whole turkish nation in death)75(
ماهیت تورک های خراسان 43
»یعنی قتتبه با تمشتا خویش تما ملل تور )در خوارز و سماقند(را سانگون اد«
در رابطه با تها پا رونق و ا تانی نشته خااسان بزرگ یعنی تها سغد در تاری طبا چنته آمرده
است ه: در ایه سال مسلمانان به غزا سغد و تا ان رفتند و نباد قصا باهلی در ایه سال متران آن
ها رخ داد )76)یکی دیگه از وقایعی ه به موجودیت تا ان خااسان به نوان سا نان اولته سازمته
خااسان اتاره دارد؛ جنگ ماجه است، ایه جنگ از معتبا تایه و مهز تایه نبادها در خااسان بود
ه در ایا اتا رخ داد جزئتات ایه نباد از ایه قاار است ه؛ صربحگاهان خاقران بتامرد و چرون
مقابل آن ها رستد راه بخارا ذافت و چنان وانمود ه آهنگ آنجا دارد و سپاهتان خویش را از پشرت
تپه ا ه در متانه فاصله بود ساازیا اد و فاود آمد ه آماده تدند، امرا مسرلمانان از حضورتران
غافل ماندن و ناذهان رو تپه نمودار تدند ه وهی از آهه بود از ماد فاغانه و طاربند و افشتنه و
نسف و ذاوه هایی از ماد بخارا ذوید: جمع مسلمانان سخت متحتا تدند؛ لتب بره قنران زهلری
ذفت: آنها قصد حمله به تما دارند، اسبان زره دار خویش را به طا راه نها باانتد و چنان وانمایترد
ه می خواهتد آن را ستااب نتد وقتی اسبان را بپایرد راه دربنرد ذتایرد و یکران یکران وارد آن
توید ذوید: وقتی تا ان رفتنشان را بدیدند در تنگه ها به آنها حمله بادند امرا آنهرا راه را بهترا از
تا ان می دانستند و زودتا از آنها به دربند رستدند و تا ان در آنجا به مسلمانان پتوستند و یکی را
ه مهلب نا داتت و از ابان بود و قبدار قو بود بکشتند و به نبراد پاداختنرد و برا در بتائنری
خندق تسلط یافتند و وارد تدند، یکی از ابان بتامد و یک دسته نی آورد آن را مشتعل اده بود، و
به طا تا ان انداخت ه دور تدند و چند شته و زخمی به جا نهادنرد ذویرد: تربانگاه تا ران
بافتند و ابان پل را بسوختند، خساو پسا یزذاد با سی س پتش آنها آمد و ذفت: ا ذاوه ابران
چاا خودتان را به شته می دهتد، مه بود ه خاقان را آورد ه مملکتز را به مه باز دهد و براا
تما امان می ذتا ذوید: محاصاه ماجه پنجاه و هشت روز بود )77)با مطالعه تخصصری ترا براا
روته تدن ماهتت تا ان خااسان و جستجو ذستاده در تاری باستان با دیدذاه حقتقت جویانه به
قدرت ن امی تا ان خااسان پی متبایز، در ایه رابطه در تاری طبا چنرته نوترته ترده اسرت:
در638ق/121 ، اسد از آمو ذاتت و آهنگ ختل اد اما سبل/تبل، فاماناوا ختل از تا ان یرار
خواست و چون نتاوها تور به نزدیک ختل رستدند، اسد با ترتاب قرب نشرتنی راد )78)در
همته منبع تاریخی درباره یکی از تهاها باستانی خااسان بزرگ بنا بتکند هز سخنی ذفته تده
است و اینگونه ماهتت ایه تها ذ ا تده است: ماره به حایز با مقدمه جنتد برود و چرون بره دو
ماهیت تورک های خراسان 44
فاسخی بتکند رستد سپاه تور به مقابله و آمد ه با آنها به نباد پاداخت و نزدیک بود جنتد برا
همه سانی ه همااه و بودند هال تدند )71 )در واقع بتکند یا پتکند یا پا ند تها تاریخی در
بخارا است ه اماوزه ویاانه ها آن در00 تلومتا جنوب تها بخارا، در پرنج تلرومتا جنروب
آباد تورآباد، با رو وهی ز ارتفاع قاار دارد در رابطه با تهاها باستانی خااسران دوبراره در
یکی از قسمت ها تاری طبا در مورد تها طواویس صحبت تده و اینگونه ماهتت ایه تها ذ را
تده است: جنتد سواران بنی تمتز و زره داران را فاستاد، تا ان بتامدند و به دنباله حمله بادنرد، در
آن وقت مسلمانان نزدیک طواویس رستده بودند، به نباد پاداختند و ار جنگ باال ذافت و سلز بره
احوز به یکی از بزرذان تور حمله باد و او را بکشت )81)در تاری باستان خااسان بزرگ، به یکری
دیگا از تهاها ایه سازمته پهناور بامتخوریز ه بهتا است به آن اتراره رنز ترا ایره ترها رو
بارسی نتز؛ تُخارِستان یکی از تهاها مورد ن ا ما می باتد تخارستان سازمتنی هه نا والیتی
در نخستته سده ها اسالمی در خااسان است، واقع در امتداد اانه ها جنروبی جتحرون لترا و
وسطا واقع تده است ایه سازمته در طول تاری دستخوش تحوالت و تصا حکومت ها مختلف
بوده و در سال ها متماد تحت حکومت بنی امته و باستان بوده است )89)بنرابا منرابع چتنری،
هنگامی ه ا ااب تخارستان را تخلته ادند، نتاوها یبغو تخارستان آن هرا را سرایه بره سرایه
تعقتب می ادند و در همته هنگا پتاوز، پسا یزدذاد سو ، به تخارستان آمد و به یار تا ان بره
نوان تاهنشاه ساسانی با تخت نشست )82)فاارود یکی دیگا از مناطق خااسان برزرگ اسرت، در
سال634ق، مسلز به سعتد از آمو ذاتت، ولی در اثا باخورد با یک سد از نتاوها تا ان بره ناچرار
قب نشتنی اد و به ماو بازذشت )83)
با راهتابی ا ااب مسلمان به ایالت خااسان، حکومت ایه ایالت ابتدا به والی ااق وابسته بود و ذاه به
والتان مستقل و ذاه به والی ااق واذاار می ترد والتران در اداره ترهاها، از خرانواده هرا و افرااد
پانفوذ مانند مازبان، دهگان، اسپهبد بهاه می بادند ه پتشتا در زمان ساسرانتان مرورد احتراا
ماد و حکومت بودند الوه با ایه افااد با ناویه آزاد، بامک، و نتز بودند ه مفهو آن ها امح
مشخ نبود و واژه »آزاد« ه معنا آن به طور امل تحلتل نشده است، احتمال دارد بره معنرا
نو ی دهگان یا اصتل زادذان روستایی در زمان فتوحرات اسرال باترد جاهرایی ماننرد آزادوار در
خااسان و آزاد منجتا در نار سربزوار مری توانرد مکران هرایی مابروط بره ایره بزرذران باترد
واژه»بامک« نوان رهبانی موروثی باا معبد نوبهار در نار بل بود و اما باخی م رخان به ایه نکته
ماهیت تورک های خراسان 45
اندیشتده اند ه واژه»بامک«متتوان همان واژه تور ی»بارماق«باتد )84 )در ایه متان باا تکمترل
تدن مبحث مان صا امویان در خااسان را هز بارسی نتز با رو ار آمردن امویران سرعتد بره
بدالعزیز به حارث به امتّه را با خااسان والی تد او داماد مسلمه به بدالملک بود سعتد، ثمان
به بداهلل را با حفظ سماقند ذمارد ثمان به همااه مستب به بشتا ه به مک او آمده بود، جایی
را ه قصا باهلی می نامتدند، فتح ادند اذا چه سعتد ایلغار را به سغدیان پتمان تکه انجرا داد
ولی در باابا قورسول خاقان تور تش با تکست مواجه تد )85 )در دوره دیگا زمانی ه امتّره برا
خبا تد ه ماد ختل پتمان خود با سعتد بره ثمران را تکسرته انرد، بره آنهرا حملره راد در
سال11ق/191 از رود بل ذاتته و در متدان جنگ توسط تا ان به محاصاه در آمد امتّره ره بره
دتوار از ایه محاصاه جسته بود به ماو بازذشت )86 )در ادامه روتنگا باا آذاه تدن از ماهتت
تا ان خااسان نگاهی به منبع تاریخی دیگه ا می اندازیز ه از ایه قاار است: در مدت وتاهی پس
از ایه وچ یعنی در سال00ق/110 در زمان استاندار سعتد به ثمان، ابها را صراحب امرال ،
خانه، مغازه و در تها ماو می بتنتز معاویه ایه طاز حتات و اسکان راب هرا را در مقابرل تا ران
تشویق اد )87 )الوه با ایه ه تور ها خااسان جنگ ها متماد ا با اب ها مسلمان ه
به ایالت خااسان آمده بودند انجا داده اند، پس از سلطه اب ها با ایره سرازمته حاصرلختز و
پهناور با رو ار آمدن سلسله ها امو و باسی آنان در بخش ها ن امی حکومت خود از تا ان،
مخصوصا تا ان خااسانی مک زیاد ذافته و می توان با اسا رجوع به مدار موثق تاریخی ایه
ذونه ذفت ه ا ثا لشکایان سلسله ها امو و باسی در ایالت خااسان تا ان مسلمان برودن در
منابع تاریخی در مورد ایه اد ا ایه ذونه آمده است ه: نصبا به ستار آخایه والی امو در خااسان
قصد دستگتا جدیع به لی الکامانی رهبا لویان خااسان را داتت ه امانی از اینجا ذایخت و
نصا به او امان داد ولی از سو دیگا نصا نگاان بود ه حارث به سایج از موضروع اسرتفاده نرد و
همااه با سپاه تا ان هجو آورد ابو حاتز، حارث به سایج به یزید تمتمی ابی از قبتله بنی تمرتز
بود، او آغازذا انقالب خااسان بود او قتامی را آغاز اد ه انجامش سقوط امویان بود و درفش سرتاه
حارث را بعدها ابومسلز خااسانی دوباره با افااتت )88)در ادامه همته مطلرب در رابطره برا قترا
خااسان لته حکومت امویان ه رهبا آن با هده حارث به سایج به یزید است، باید نگاهی به
منبع تاریخی دیگا انداخت ه چنته ذفته تده اسرت: او همرااه اترا بره برداهلل سرلمی در
سال663در بتکند، با سغدیان و بخارایتان همان تا انی ه از اسال باذشته بودند، جنگتردن )81)در
تاری طبا اینگونه نوتته تده است ه: به سبب مبود آب و خورا ، تمار از یاران حارث امران
ماهیت تورک های خراسان 46
خواستند و جدیع به آنان امان داد حارث توانست از معا ه جان سالز به در بباد و به جانب سازمته
تا ان در فاارود بگایزد )11 )در ادامه همته بحث حارث به سایج به یزید ه رهبا قتا خااسان با
ضد امویه بود در سازمته تا ان حضور داتت و با آنها بتامد تا مقابل نصا رستد ه با نرار نهرا برا
تخت خویش بود )19 )در ادامه با تحقتق و بارسی با سا جمله »سازمته تا ان«در بحرث مرا مری
توان به من ور نویسنده پی باد و من ور او را تها چاچ دانست تها چراچ در واقرع ترها تاترکند
پایتتخت و بزرگ تایه تها ازبکستان است حاال ه با مطلع تدن از جزئتات ماجاا یراران حرارث
می توان دریافت ا ثا جمعتت سابازان قتا بزرگ لته امویان در خااسان را تا ان خااسان تشکتل
متدادن در جایان سقوط امویه در خااسان و به رو ار آمدن باستان به قتده باخی مورخران
نقش موالی در تشکتل دولت باسی بستار بتشتا از آن است ه پنداتته می تود می دانتز مقایز
نتز با ایه قتده است ه غتا اب ها نقش مهمی در ایه شمکش داتته اند مروالی ره مفرا آن
مولی است در زبان ابی واحد چندیه معنا است و یکی از مفاهتز آن بنده است از سرو دیگرا در
باخی از تاب ها تاریخی و ادبی تما ملل غتا اب ه تحت تسلط اب در آمرده بودنرد مروالی
خطاب می تدند همچنته اب ها ها ذاه مالک بنده خویش آزاد می سراخت، ارتبراط و پتوسرتگی
متان ایه دو را پس از آزاد »وال«و بنده آزاد تده را مرولی مری خواندنرد )12)برا رو رار آمردن
حکومت باستان و فعالتت آن در ایالت خااسان دیده می تود جمعتتی از تا ان خااسان جزو ارتش
ایه سلسله بزرگ ابی بوده است چاا ه با مطالعه دقتق منابع تاریخی به مطلبی با متخوریز ره
چنته ذفته تده است: زمانی ه مأمون در سال230ق/69-868 به تو آمد، الاضا به موسی غفلتا
در ذاتت چون تهادت لی الاضا را به وساطت حسه به سهل در قالب نامه به اطرالع باسرتان و
موالی رستد، بغدادیان ابااهتز المهد را خلع و حبس ادند پس از ماگ هارون، مأمون در ماو بود؛
به نوان والی ر و خااسان انتخاب تده بود او باا اینکه بته ماد به محبوبتت باسد یک چهار
خااج را اهش داد پس از تهادت لی الاضا در بغداد هاج ماج رخ داده بود ه پس از ورود مرأمون
و سابازانش با لبا سبز به بغداد تما بلواها تها پایان یافت و پس از آن ماد به پوتتدن لبرا
سبز پاداخته ولی بدلتل باخی حوادث دوباره لبا ستاه پوتتدند مأمون ایه تا ان خااسانی را ه
به او مک اده بودند و در تما زمانی ه او در خااسان حکماان بود یار رسانده برودن را از خرود
جدا نکاد تاید هز الز است بنتادها صا را ه در دوره دو باسی به نا صا تا ران »004-
202ق/941-841» نامتده می تود، به ا تبار مابوط دانست ه خااسانتان برا مرک بره مرأمون
سب ادند )13 )باز هز باا پی بادن به تاری حقتقی تا ان خااسان نگراهی بره یکری از منرابع
ماهیت تورک های خراسان 47
موثق می انداز ، اینگونه است ه ذوید: وقتی نامه و به هشا رستد به دار الضتافه فاستاد و مقاتل
به لی سغد را آنجا یافت ه و را بتاورند بدو ذفت:»از ماد خااسرانی؟ «ذفرت: »آر ، و همرااه
تا ان بود «ذوید و چنان بود ه و با یکصد و پنجاه س از تا ان پتش هشا آمده بود )14 )باا
اثبات وجود تا ان خااسان و سکونت آنان در ایه ایالت به زندذی تا مان ها خااسران بپرادازیز ،
تا مان مجمو ه ا از ایل ها تور ه به صورت اتحادیه تشکتل تده و ترتعه مراهب و بخشری
سنی ماهب هستند آنان در حدود مازها تمال تاقی ایاان نونی هرز سرکونت دارنرد ایرالت
تا مانان تامل: سلجوقتان، ثمانتان، خوارزمشاهتان، قاه قویونلو ها، زنگتان، اتابکان/سَلغُایان، آق
قویونلو ها، قزلباش ها، افشاریان، بتگ نشته ها آناتولتایی، قاجار هستند مجمو ه تا مانان اصلی
قزلباش متشکل از هفت ایل بود بنا ها : ایل افشار، ایل قاجار، ایل تکلو، ایل روملو، ایل تاملو، ایل
استاجلو، ایل ذوالقدر هستند در تاری جهانگشا جوینی چنته آمده است: بهاءالملرک برا جمعری
انبوه از بزرذان و سپاهتان استعداد تما بجا آوردند و چون بقلعه رستد صالح در مقا قلعه ندید با
جمعی از حصار تاق یازر تد)تاق بارز، یاق بارز،باق بارز، تاق یارز، در ایه جا یاق بتا ی بمعنی قلعه
و حصار است (و دیگاان ها س با حسب هو بجائی رفتند و قومی ه اجل نان ذتا ایشان ترده
بود با ماو مااجعت ادند، و قایز مقا بهاءالملک یکی را از آحاد النا ه نقتب برود بگااترت و او
متل اد تا ایل تود و تت األسال تمس الدیه حارثی با او در آن اندیشه مسرا د برود و قاضری و
ستد اجل متجانف و متبا د، لشکا یمه و سبتا را چون محقق تد ه بماوجق رستدند با ال ایلی و
هوادار رسولی فاستادند و در اثنا آن حالت تا مانی ه قالووز و دلتل سلطان بود نرا او بوقرا از
ذوته بتاون تاخت و جمعی از تاا مه با او زده بودند بمغافصه خود را در تها انداخت و جمعی ه در
موافقت و انقتاد لشکا تاتار مخالفت نمودند با او مطابقت ادند و نقتب نقاب امارت از چهاه بگشاد و
تاا مه آن حدود رو بدو نهادند )15 )از دیگا مورد ه با موجودیرت تا ران خااسران بعنروان
بومتان ایه سازمته اتاره دارد ذفتگو متان ابه ابی خالد و مأمون است ه در تاری طبرا آمرده
است؛ محمد به جایا طبا در تاب خود اینگونه می نویسد: ذوید ابه ابی خالد با نشست و به نرزد
مأمون رفت و چون به نزد و وارد تد ذفت:»دیشب نخفتز «ذفت:»وا تو! باا چه؟«ذفرت: »براا
آنکه غسان را والیتدار خااسان اده ا ه او و همااهانش خورندذان یک ساند، برتز دار یکری از
تا ان با ضد او باختزد و درهمش بکوبد «)15 )دیگا مدر ی ه به تا ان خااسان اتاره دارد باز هز
تاب تاری طبا است ه در آن ایه ذونه آمده است ه: تا ان خااسان در زمان خالفرت باسری
صاحب منصب و ها یک از آن ها جنگجویان تحت حمایت خالفت باسی بودن وصتف و موسری بره
ماهیت تورک های خراسان 48
بغا تعداد از ساداران تور خااسانی بودن پس از به قدرت رستدن مستعته، اوترامش ره او هرز
یکی از ساداران تور بود و در اون زمان به اجاا و تنفتا امور حکومت مشغول بود، سابازان تور
خااسان از فااغنه به دستور دو سادار تور وصتف و موسی به بغا لته اوترامش ترورش رادن و
سمت ساماا حا ت نمودند )16 )حال در ایه قسمت زمان بارسی صا باستان و موجودیت تا ران
خااسان است و باید درباره تناخت اتخا تور اهل خااسان آذاه ترویز و منرابع دیگرا را
مطالعه اد، آن طور ه قبالً بتان اد تا ان خااسان در دستگاه باسی نقرش روترنی داترته از
جمله آن می توان به بُغا ِ بتا اتاره اد: بُغا ِ بتا، ابو موسی از سراداران ترور خااسران در
دوره حکومت باستان بود بغا احتماالً در608ق/110 در هاات متولد تد، او از خردمت ذرزاران
حسه به سهل ذوالا یاستته، وزیا مأمون باسی بود ه به سبب تجا تش مورد توجه معتصز قراار
ذافت و در زماه خدمتگزارانش درآمد و به ذفته مسعود یکی از دو حاجب دربار او ذادیرد )17)
دیگا سادار تور خااسان در همته دوره وصتف تا بود؛ وصرتف ترا از سراداران دالور ترا
خااسان در قان سو قما و از امالن قتل متو ل باسی بود و نفوذ فااوانی در حکومت داتت و
اختتار خلتفه نتز در اختتار او بود وصتف از جمله ساداران دالور تور بود ه سارتته ها ارهرا
بدست آن بود ولتد به بتد بُحتُا ؛ تا ا و م لف منتخباتِ تعا اب231-284 در قصرتده ا برا
مطلع ذیل با او مویه اد»آیا در بارش اتک ها فااوان آرامشی باا سوز ستنه هست؟«بحتا در
بخشی از رثائته خود می ذوید»به جان خرود ! وصرتف برا مراگ خرود، رنرجِ درد و انردوهی در دل
تندرستان به جا نهاد او خوتنا از دنتار رفت و یادش زینت بخرش قافتره هرا ماثتره سراایان و
مداحان تد مصتبتی همانند مصتبت فقدان او و جانشرتنی تای سرته چونران پسراش صرالح نمری
تناسز «)18 )بعد از حکومت ها امو و باستان در سازمته خااسان و وجرود سراداران ترور
خااسانی در ایه ادوار سااداران سلهشور بودند ه دست به ارها بزرذی زدنرد و امراوزه ملرت
تور خااسان حتما باید از ایه مفاخا ذز نا خود با خبا ترو د و از دستاوردهایشران و جنگجویران
بزرگ باا نسل آینده ارثی ذاانبهایی بجا بگاارد باا تاوع باید از خواجه رترتدالدیه فضرل اهلل
مطلبی را ارائه نز
خواجه رتتد الدیه فضل اهلل در جامع التواری نسب تا سامانتان را چنته باتماده است:
در زمان پتامبا) (، طغال به مدت 23 سال پادتاه ماو بود پس از او باادرش توقاق در صا صرحابه
به مدت هفت سال جانشته و تد پس از وفات او دوقور یا وقو به مدت 62 سال پادتاه تد پرس
ماهیت تورک های خراسان 41
از او سامان یاوقو ه به معنا اصتل زاده است به پادتاهی والیت ماوراالنها رستد تازیک ها به او
سامان خدا می ذفتند و او پدر جمله سامانتان است
 نسب خاندان سامانی به ذفته خواجه رتتدالدیه فضل اهلل چنته است:
طغال تاه و باادرش توقاق تاه
پسا توقاق تاه با نا دوقور یا “وقو ” تاه
سامان یاوقو یا سمان خدات تاه ماوراالنها
پس از سامان خدات اغز یاوقو تاه تد
بعد و ز یاوقو ود تاه
بعد باادرش سانک به صورت نامشاوع قدرت را به دست ذافت، فازند سانک تا اوغوز بود با نرا
سبکتکته ه به تاهی قبول نکادند سبکتکته به یار الپتکته صاحب جتش خااسان تد و پس از
ماگ البتکته با لقب ناصاالدیه سبکتکته تاه غزنه تد ا قاب سلطان محمود برا خانردان سرامانی
یکی است در منبعی دیگا اصطخا در ذ ا تا ان ماوراء النها سامانتان را از طبقه تاهان مثال
می زند اصطخا می نویسد:
و همچنته سپه ساالران و پادتاهان خااسان چون سامانتان ی از فازندان بهاا چوبته هستند و
اخبار ایشان در پادتاهی و مادانگی از ایه سبب را خطه ماوراالنها از همه اقلتمها اسال استوارتا
و آبادان تا است هتچ ذاوهی به پادتاهی سزاوارتا از تا نتست…
در ادامه باا روته تدن موضوع ماتبط با بهاا چوبته به یک منبع موثق دیگرا را بارسری مری
نز ه توضتحات موردن ا از ایه قاار است:
قار- رقا – پور نتز بارت از دو لمه است: ))پور(( یعنی پسا ))به فارسی(( و قار- رقا- قارقا ))یعنری
الغ به تور ی(( ایه نا متااث تور ی لقب ))چوبته(( ))به فارسی یعنی الغ(( است ه لقب بهاا
چوبته در زبان نامفهو دربار در دوره تاه هامز می باتد پس از شته تدن بهاا چوبته خانواده
او در بل ماندند و در سده هفتز بل در تا تب قلماو خاقان غابی تور توت قاار داتت بازمانردذان
بهاا را سامانتان به حساب می آورند
ماهیت تورک های خراسان 51
آلپ تگته تست؟ آلپ تکته یا آلپ تگته از ساداران بزرگ تور خااسان، رئتس نگهبانان پادتاه
بدالملک به نوح در دوره سامانتان بود و در اواخا ما بدالملک حا ز خااسان تده برود بعرد از
ماگ بدالملک شور دچار تورش تد و اخ پادتاهی غارت تد، منصور باادر بدالملک خرود را
پادتاه سامانی خواند ولی آلپ تکته از مخالفان سا سخت منصور بود زیراا او را فراد بسرتار رز
تجابه و ز سه می پنداتت و باا پادتاهی مناسب نمی دید بعد از رستدن منصور بره قردرت در
اولته فاصت دستورداد تا آلپ تگته از حکامی خااسان با نار تود، آلپ تگته فوراً خود را به ترها
غزنه )تها واقع تده در افغانستان اماوز ( رساند و بعد از سانگونی حا ز محلی آنجرا حکومرت
قدرتمند تا ان غزنو را تأستس اد سبکتگته تور خااسانی ه هنوز مسلمان نشرده برود لراا
توسط سامانتان به حکز افا استا تد و توسط باده فاوتان به نتشابور باده تد و آنجا توسط آلرپ
تگته خایدار تد و پس از فوت آلپ تگته با توجه به لتاقت ها خرود توانسرت جانشرتنان آلرپ
تگته را مغلوب ند و خود را پادتاه غزنویان ا ال نماید طبق آنچه ه در منرابع ذ را ترده آلرپ
تگته بعدها سبکتگته را داماد خود اد و سبکتگته به مدت نوزده سال حکومرت نمرود، او بعرد از
پتاوز ها مهمی ه در خااسان و هندوستان بدست آورد تورش ها سامانتان را نتز خاموش اد
و لقب»ناصاالدیه الدوله«از خلتفه بغداد ذافت بعد از فوت سبکتگته قدرت به پسا ارتدش یعنری
محمود غزنو رستد و او در جنگی با سامانتان توانست پتاوز تود و بره حکومرت سرامانتان پایران
دهد )11)
غزان جما تی از تا ان سلجوق بودند ه پس از باافتادن سامانتان به رهبا خانردان ره همچرون
سد در باابا تهاجمات دتمه از مازها تمالی پاسردار مری ادنرد، جمعری از آن هرا در پری
چااذاهی جدید در اقسان نقاط شور پخش تدند و بخشی به فراارود رسرتدن و سرپس برا اجرازه
سلطان محمود در آن جا سا ه تدند با ذاتت مدتی ارتان در شور باال ذافت ه ساانجا غزان
با رهبا تخ طغال بتگ سلجوقی با سپاهتان سلطان مسعود غزنرو در دنردانقان، فامراناوایی
ماهیت تورک های خراسان 59
غزنویان در خااسان را باا همتشه پایان دادن یکی دیگا از بزرذان تور خااسران »ذاذروز « نرا
دارد، او یکی از حا مان خوش نا خااسان می باتد »ذاذوز« یکی از اماا جنتمور است و جنتمرور
حدود سال100هر ق و را باا اض ذزارش حوزه حکومتی خرود نرزد او ترا قراآن فاسرتاد و
بهاالدیه جوینی صاحب دیوان را همااه او اد ذاذوز اصالتاً یک تور اویغور و یکری از دبتراان
جوجی بوده ه بمناسبت اطالع با خط و زبان تور ی اویغور و آداب تاب و بالغت در نزد او محتا
متزیسته موقعی ه جنتمور به حکومت خوارز منصوب بگادید ذاذوز نتز با او همااه تد در تراب
تاری جهانگشا جوینی چنته آمده است: ذاذوز تا ی بود از نژاد اویغور و از مالزمران جنتمرور و
پس از او خود بحکومت خااسان و مازندران و سایا والیات غابی موسو ذشت ذاذوز در سال هرا
101تا146هجا قما حکومت تو را بدست آورد و ایه تها را مقا حکماانی خود قاار داد و بره
آباد و تجدید بنا آن همت ذماتت پس از شته تدن ذاذوز در سال146هر ق حکماانی ممالک و
نواحی ا ه در تصا و بود به امتا ارغون رئتس طایفه جانی قابانی واذاار تد )911 )طغال بترگ
پس از پتاوز به نتشابور آمد و در تادیاخ با تخرت نشسرت )919 )او در خااسران نمانرد و پرس از
ذشودن ر ، در آن جا مقا ساخت و خااسان را به چَغا بتگ، باادر بزرگ تاش سپاد، و او مراو را
تختگاه خویش قاار داد )912 )خااسان در زمان حکومت چَغا بتگ تا زمان فوتش در402ق/6313 ،
همچنته زمان حکومت آلپ ارسالن در 400-410ق/6310 و جانشته او یعنی سرلطان ملکشراه در
480-410ق/6392-6310 به طور امل در آرامش به سا باد )913 )در رابطه با مکران و زمران تراج
ذاار سلطان ملکشاه باید بگویز: آلپ ارسالن پس از آنکه در سال 6311 از خااسان به مانقشرالق
رفت و آن حوالی را زیا فامان خود ذافت، جهت زیارت مزار جدش سلجوق راهری جنرد ترد و آن
منطقه را تابع خود اد و متعاقباً از راه ماو به راد ان رفت مااسرز ولتعهرد ملکشراه را در اینجرا
باذزار تد بزرذان دولت و ساداران ذاد آمدند سلطان در آنجا از آنران براا ملکشراه بره نروان
سلطان آینده بتعت ذافت )914 )پس از فوت سلطان ملکشاه سلجوقی اوضاع شور آتفته ترد ره
ساانجا سنجا066ق/6661 ه یکی از تاهزادذان سلجوقی بود با از سا راه باداتته رقتبان با تخت
پادتاهی نشست و بار دیگا آرامش به خااسان بازذشت )915)و پس از فوت سرنجا تراه و ذاترت
باخی نابسامانی ها در شور در091ق/6233 سلطان محمد خوارزمشاه با تخت سلطنت نشست بعد
از آن ورود مغول ها به خااسان را داریز ه در آن زمان تور ها سوار ار ه در نبادهرا سرخت
دوا ذستاده ا داتته حضور داتته و یاور مغول ها بودند، مغول ها باا قردردانی از سروار اران
تور از آن ها در ساختارها حکومتی خود هز استفاده نمودند در زمان سلطنت اولجایتو، فازندش
ماهیت تورک های خراسان 52
ابوسعتد به نوان ولتعهد به امارت خااسان منصوب تده بود )916)در ایه دوره تها طو و راد ان
والی نشته خااسان بود )917)پس از ایه همه بحث و ذفتگو باا پی بادن به تاری تا ان خااسران
باید بخش دیگا را هز در اینجا اضافه نز، الوه با اینکه تا ان خااسران جرزو سرا نته اصرلی
سازمته پهناور خااسان هستند بخاطا وجود جاده ابایشز و ذاهی بخاطا نوع ستاست ها در پتش
ذافته تاهان تور ایاانی دیگا ایالت تور به سازمته خااسان مهاجات اده اند براا مثرال
متتوانتز دوره صفویه را ن اره نتز
از دورۀ صفو به ایه سو نتز دستههایی از طوایف مختلف تور از غاب ایاان و آذربایجان و از نقاط
دیگا به انگتزهها ذوناذون به سازمته خااسان وچانده تدند یا خودخواسرت ه و یرا براا اجراا
دستورات از سو حکومت وقت مهاجات ادند در دورۀ تاه با بره دسرتور او دسرته هرایی از
طوایف تور بارها از غاب و تمال غاب ایاان به خااسان وچانده تدند یک بار4033خانوار تر ور
از ایل بزرگ افشار را از نواحی اورمته آذربایجان به نواحی ابتورد و درهجز )درذز(، بار دیگا جمعی از
طایفة قاجار سا ه در نواحی تبایز را به ماو، و یک بارهز جمعی از طوایف قاجار ذنجه و قااباغ را بره
استاآاباد وچانده تدند و سکنا دادند در همته دوره از تاری خااسان به تبعتدیانی با متخوریز ه
در غاب خااسان بزرگ)تمال خااسان اماوز-ایاان( بخاطا چتز ه در تب تاریخی ذ ا تده است
باا نافامانی و ایجاد هاج و ماج صورت ذافته از سو آنان در مناطق مورد سرکونت قبلری تران
طبق بتانات تعداد از پژوهشگاانی از همته قو ، بعد از ورود به ایاان با دستور تاه صرفو پرس از
وچ ها پی یا پی در تمال خااسان بزرگ اماوز )ایاان(حضور یافته
بهتا است در رابطه با تورش ازبک ها در خااسان و مقابله صفویه با آنان صحبت نتز و بره یکری از
منابع موثق نگاهی بتندازیز تا ایه موضوع ه ماتبط با حضور تبعتدیان در خااسان می باتد و چنته
اد ایی صورت ذافته از طا آن ها ه خود را در تاری باستان خااسان مازبان مازها تاقی ایاان
و یکی از وامل مقابله با ازبکان معافی می نند و حاال مه ایه موضوع را یک بار باا همتشه بردور
از توهمات، تعصبات و جعلتات باا همه روته متکنز در رابطه با ایه بحث از اینجا تاوع می رنز
ه: در 922ق/6061 جانشته تاه اسما تل، تاه طهماسب، بل را از دست داد و صفویان نتوانستند
آن را بار دیگا به تصا خود در آوردند در دوره تاه طهماسب و جانشتنان او، ازبکان بارها خااسان
را دستخوش تاخت و تازها خود ادند، اما ساانجا ها بار از قزلباتان تکست خورده، از خواسته
هایشان قب نشستند )918 )ایه فقط می تواند یک نمونه جوابی به اد ا مبهز افااد باتد ره در
ماهیت تورک های خراسان 53
صدد ایه هستند در تاری معمار تده ج و خوش رنگ و لعابشان جایگراه خرود را در خااسران از
تبعتد بودن به جان فدا بودن تغتتا بدهند و در ایه راه پتوسته به سا نان اصلی خااسان بتازند و به
آن ها القاب وحشی، غارتگا،متجاوز و مهاجا بدهند با ذاتت زمان اماوزه از طرا افرااد چنرته
سخنانی هز به ذوش متاسد ه آیا نادرتاه تور بوده است یا امانج؟ و در ایه متان داستان برافی
هایی باا تبعتدیان به یادذار مانده است ه نتامده خود را وارث نَسَب نرادر معافری متکننرد ترا
نداتته خود را ایه ذونه تأمته نند در ادامه ایه بحث ره زمران زیراد را متطلبرد در بخرش
وتاهی در موردش صحبت می نز و از اونجایی تاوع متکنز ه در قد اول نحوه رفتار نادرتاه برا
تبعتدیان و سا نان خااسان را مقایسه نتز نادرتاه افشار از طایفه قاخلو ایل افشار است افشار از
قبتله22ذانه اوغوز می باتد و اولته منبعی ه از ایه ایل سخه ذفته است، محمود اتغا در دیوان
لغات التا است ه در آنجا افشار را در ردیف تشز از تعب بتست و دوذانه اوغوز آورده و افشار در
تاری اساطتا و اوغوزنامه ها فازند اولدوزخان سومته فازند اوغوزخران دانسرته ترده )911)براا
تناخت بتشتا از اصل ایل افشار منابع موثق زیاد مانند تاب نادر صاحبقاان، ناجی ایاان اثرا از
جناب آقا بهمه رنجباان می باتد ود دارد و باا سب اطال ات بتشتا متتوانتد ایه تاب را تهته
نتد، حاال در ادامه نحوه رفتار نادرتاه را با تبعتد ها و سا نان اصلی خااسان مقایسه مری نرتز
در الز آرا نادر ایه ذونه آمده است: و نادر صاحبقاان همه روزه در جمع آور سپاه و رفاه حرال
خلق اهلل سعی می نمود و تمامی ساختالن و بزرذان اطاا اترک، و ترا سراحد خبوتران مطترع و
فامانبادار تده، غاتتة متابعت آن}نامدار{بادوش ذافتند اما جمعی از طایفه ا ااد از طوره رتوانلو
و توانلو در مقا سا شی و تماد درآمده، از آمدن تخلف نمودند چون ذوتزد امنا دولت ذادیرد،
باجتوش دریا خاوش به ز تنبته و تأدیب آن جما ت در حا ت آمده، روانه ذادید چون تاهورد
خان توانلو از آمدن نادر صاحبقاان مطلع ذادید قاصدان به متان ایل جلتل القردر چمشرگز بره
خدمت تتدقلی بتگ و جعفاقلی بتگ و محمد حسته خان ز فاانلو}فاستاد و{نوتته جات و ماقو
نمود ه؛ افشار بی سا و پایی درنواحی دره جز پتدا تده، و به استصواب تکا اد، جمعری دیگرا از
طایفه بی بنتاد ا ااد بدان ملحق تده، و از نواحی مزدوران و ساخس و مراو تراهتجان نترز برا آن
جمعتت نمود، باید جمعتت خود را فااهز آورده، در قلعه خبوتان مجتمع ذادند چون نوترته هرا
تاهورد خان به نواحی اطاا دیگا طوایف امانج رستد، در اند فاصتی به قدر سی هزارنفرا در
قلعه خبوتان با استعداد امل سا جمع ذادیدند از آن جانب صاحبقاان زمان و لشرکا ش ممالرک
خااسان نتز با مواز ده دوازده هزار س قشون آراسته آمده، در دو فاسرخی والیرت مزبرور نرزول
ماهیت تورک های خراسان 54
اجالل نمود و از آن جانب محمد حسته خان و تاهورد خان مااسالت به خدمت صاحبقاان جهران
قلمی و ا ال نمودند ه با ث آمدن تما چتست؟/ نادر نامدار در جرواب فامودنرد ره: بایرد از راه
یگانگی و اتحاد درآمده، و با هز}راه{سلو را مسلو داریز و تنتده ایز ه التجاه محمدحسته
خان ز فاانلو ه و تل ایل چمشگز است، همشتاه ا در پس پاده صمت دارد، و اراده داریز ه
در ما بته مواصلت درامده ایه دو دولت یکی ذادد و ها ذاه تخلف ورزند، به توفتق احد لرز یرزل و
قادر الیزال دمار از روزذار ل طوایف امانج به در خواهز آورد چون خوانته ا ااد از مضرمون نامره
صاحبقاان اطالع حاصل نمودند، در د طبل جنگ را به نوازش در آوردند چون صراحبقاان از مرد ا
اضداد ا ااد اطالع یافت در د به قدر ده دوازده هزار رس از نامرداران فتراوز جنرگ و دالوران برا
فاهنگ انتخاب نموده، در سا ت سعد ختمه و ساا پاده پادتاهی را با جانب خبوتان زده، به تنبتره
و تأدیب جما ت ا ااد در حا ت آمدند، و در دو فاسخی نزول نموده، در ما بته قاصدان رفت و آمرد
می نمودند )991 )پس از در ذافته ایه جنگ و تجا ت بی همتا سپاه نادرتاه در باابا تعداد زیراد
ا ااد و بعد از نتانگ زدن خوانته ا ااد باا دستگتا نادرتاه ساانجا صراحبقاان رار را در ایره
نباد تما اد و ضابه نهایی را با ا ااد وارد اد و اینگونه متازا محمد اظز ماو در اثا خود نوتت:
القصه صاحبقاان زمان صفو معا ه را جا به جا ساخته، سا ادذان نامدار و دلتاان ارزار را انتخاب
و در متمنه و متساه و جناح تعتته نموده، مشغول محاربه و مجادله تدند و به ها طا ه آن یگانه
دوران و ناه تتا ژیان رو می آورد قشون جما ت ا ااد چرون ذلره روبراه از آن م هر ا لطرف الره
روذادان}تده{و از صدا ر دآسا صاحبقاان تزلزل در بنتان احوال غازیان ا ااد مری افتراد ره
ناذاه در متان معا ه ستتز ن ا واال آن خساو قهاآمتز باقامت تاهورد خان افتاد ه به ضاب نتزه
جانستان قلب نامداران را با هز دریده، داد ماد و مادانگی می داد آن لنگا دریا تجا ت خود به
نفس نفتس مباتا حاب او تده، به یک ضاب تمشتا نتزه آن را قلز نموده، ضابت دیگا حواله نمود
ه تاهورد خان سپا در سا آورد ه ذوتة تمشتا در فاق آن جا ذافرت و نرواب صراحبقاان از
تند ما ب در ذاتت ه غازیان ا ااد آن را در متان ذافته به سمت قلعه به در بادنرد چون سرایا
طایفه ا ااد چنان دیدنرد، رو از معا ره نبراد باتافتره، را فراار پرتش ذافتنرد و در آن معا ره
پاخاتجو صاحبقاان تندخو چهار پنج هزار س از آن جما ت را به قتل آورده، مال و موفور بره
دست غازیان درامده، دور و نواحی قلعه خبوتان را چون نگته انگشرتا ا حاطره نموده محمدحسرته
خان ز فاانلو و محمدرضاخان بادلو ه از ا تان و ریش سفتدان جما ت ا ااد بودند، از رو جرز و
ا تاار چند نفا را روانه درذاه الی} اده{و اض نمودند ه منشأ صتان و جسرارت و هرا نرزاع و
ماهیت تورک های خراسان 55
دورت جعفاقلی بتگ تده بود و آن به سزا ا مال خود رستده، حاال}در{مرا برته امرا مواصرلت
باقاار است و ن ا به خاطا جویی بندذان صفو نژاد به ارض اقد معاودت نمایند، ه بعد از حا ت
مو ب واال، بندذان اقد را سا ادذان ذو االحتاا روانه خواهتز نمرود نرواب صراحبقاان قبرول
فاموده مبلغ دوازده هزار تومان به نوان تاجمان مطالبه نمودند ه بعد از فاستادن وجه ما ور از
ارض اقد ذادند خوانته خبوتان چون محصور بودند وجه مزبور را سراانجا }نمود{، و در راض
دویو روانه سا ار ذادون اقتدار صاحبقاانی} ادند{ چون وجه واصل ذماتتگان دربار الی ذادید،
از آن نواحی وچ نموده، معاودت به ارض فتض بنتان نموده، در تدار اسباب اوسی مشغول تده
)999 )و حاال در قسمت دیگه همکار ایالت تور خااسان با نادرتاه را ن اره متکنتز، متازا محمرد
اظز ماو در اثا خود اینگونه می ذوید: چون نواب صاحبقاان سرا رترته ضربط و نسرق والیرت
خبوتان را حسب الواقع مضبوط نمود، اراده تسختا جویه و اسفاایه نمود، برا جمعری از مجاهردان
ساباز و غازیان جانباز روانه آن حدود ذادید بعد از ورود به نواحی جویه و اسفاایه، بدون جنرگ و
جدال جما ت بغایا و ذاایلری آمرده، سرا در اطا رت و انقتراد صراحبقاان زمران ذااترتند }و
نادر{معاودت به راز و قوتخانه نمود و طایفه آن حدود نتز چاره ا به جز متابعت ندیده، همگری بره
خدمت امتا شورستان مشا ذادیدند )992 )در قسمت دیگه نتز اینگونه ذفته تده اسرت ره:
دانسته در دفع تا آن جما ت امداد و ا انت خواستند، صاحبقاان به جهت تعصب قزلباتی و انت ا
احوال آن والیت در حا ت آمده، بعد از اطفا نایاه فتنه و فساد اتاار )993 )امتدوار پس از بتان
چنته منابعی اصل موضوع را فهمتده باتتد و ساانجا به خودباور باستد امرا براا تکمترل ایره
روتنگا می بتشتا به جزئتات موجود دقت نتز و آن ها را در خاطا بسپاریز
باا آذاهی بتشتااز هویت تا ان خااسان باید اضافه نز، در خااسان جمعاً19ایل و طایفره ترور
وجود دارد ه بارت اند از:
9)افشار،2)اَبرلو،3)اَبیوردلو،4)آتامیش،5)اجرلو،6)احمدلو،7)ارشلو،8)ارغیانلو، 1)ارالت جغتای،91)استاجلو،99)اشک
آبادلو،92)انائولو،93)اوتانلو،94)اوزبک، 95)اوزدمیرلو،96)ایده لو،97)ایگدرلو،98)ایل اوغلی،91)ایمانلو،21)ایمرلوو،
29)باباخووانلو، 22)بغووایری، 23)بقمنجووی،24)بلوووی، 25)بوباشووی، 26)بهووادرلو، 27)بیووات، 28)بیوو ،
21)پاپالو،31)تاتار،39)تورک های آذربایجان،32)یکه لو،33)تیمورتاش،34)تیموری،35)جانی قربانی،36)جغتوایی،
37)جالیوور، 38)جمشوویدی، 31)جوووان شوویر، 41)خواجووه لوور،49)روتووی،42)زنگووانلو،43)سوواروانلو،
44)سروبرلو،45)سونجلی،46)شاملو،47)شیرقلو،48)شویخلر، 41)چاووشولو، 51)چووالیی، 59)چولوه، 52)خضورلی،
53)خلج،54)علی ایلی،55)قاجار،56)قارشی قوزی لو،57)قراباشلو،5

ماهیت تورک های خراسان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا