
امروز که مردم از فساد، رانتخواری و ناکارآمدی جمهوری اسلامی خستهاند، هنوز کسانی هستند که از کنار قدرت سود بردهاند و حالا با ظاهری تازه تلاش میکنند خود را مدافع ملت نشان دهند. این همان چرخش ظاهری است که تاریخ بارها دیده است: تغییر لباس، نه تغییر نگاه.
هیچ دیکتاتوری «خوب» وجود ندارد. چه رضا شاه، چه محمدرضا شاه، چه خمینی و خامنهای، همه یک هدف داشتند: حفظ قدرت و کنترل جامعه، با هر هزینهای.
رضا شاه زندانی و تبعید میکرد و مدعی «مدرنسازی» بود.
محمدرضا شاه منتقدان را سرکوب میکرد و بهانهاش «ثبات و توسعه» بود.
خمینی و خامنهای نیز با محدودیت و فشار، شعار «حفظ انقلاب و استقلال» میدادند.
چهرهها عوض شدهاند، اما منطق یکی است: سرکوب آزادی به بهانه مصلحت.
امروز سلطنتطلبان پرچم به دست گرفتهاند و به جوانان وعده میدهند که «اگر پسر شاه بیاید، ایران آزاد میشود.» این همان فریب بزرگ است. کسی که عاشق جنایتهای پدر و پدربزرگش است و ساواک را «افتخار تاریخ» مینامد، نه منجی مردم است و نه حامی آنها، بلکه ادامه همان زنجیر کهنه استبداد سابق است.
مردم ایران باید یکبار برای همیشه تکلیف خود را روشن کنند: آزادی، دموکراسی، عدالت و قانون، یا دیکتاتور جدیدی با لباس نو.
استبداد، چه با لباس روحانیت، چه با تاج، همیشه یک حقیقت دارد: محدود کردن مردم و سرکوب آزادی. و اگر دوباره فریب بخوریم، همان تجربههای تلخ گذشته تکرار خواهد شد.
امروز زمان انتخاب است: آزادی واقعی، یا ادامه چرخه استبداد، با هر شکل و لباسی.





