
این بار هدف، نه اسرائیل یا آمریکا، بلکه جمهوری آزربایجان است. آنها با تکرار یک شایعه، سعی دارند القا کنند که حملات اسرائیل به تأسیسات نظامی ایران، از خاک آزربایجان صورت گرفته است.
روایتی ساختگی که از درون اتاقهای عملیات روانی بیرون آمده، اینگونه وانمود میکند که گویا پهپادها و هواپیماهای اسرائیلی با اجازهٔ دولت آزربایجان از پایگاههای شمال رود آراز بلند شده و به تبریز یا اهدافی در خاک ایران حمله کردهاند. درحالیکه دولت آزربایجان بهصراحت این ادعا را تکذیب کرده، رسانههای پانایرانیست و گروههای ضد تورک با شتاب آن را دستبهدست میکنند تا فضای روانی لازم برای تخریب وجههٔ آزربایجان فراهم شود.
اما پیش از هرگونه تحلیل، باید به این پرسش پاسخ داد: چه کسی دشمنی کرد؟ چه کسی در روزهای اشغال قرهباغ، بنا به اعتراف مسئولان و نمایندگان حکومتی از جمله علی مطهری، جانب دشمن را بر علیه برادر مسلمان گرفت؟ و چه کسانی در ۳۰ سال گذشته علیه ملت آزربایجان کار کردهاند؟ در اوایل دههٔ نود میلادی، زمانی که جمهوری نوپای آزربایجان برای حفظ تمامیت ارضیاش در برابر ارتش ارمنستان مقاومت میکرد، بنا به اعتراف برخی مهرههای اطلاعاتی ایران، نیروهایی در قالب اردوهای کمکرسان در خاک آزربایجان حضور داشتند، اما اطلاعات میدانی را به طرف ارمنی میدادند.
. این تنها یک خیانت ساده نبود، بلکه مشارکت مستقیم در اشغال خاک یک ملت بود.در دهههای بعد، مسیرهای ترانزیت مواد مخدر از طریق خاکهای اشغالی قرهباغ، با مدیریت پنهانی شبکههای مافیایی مرتبط با ایران فعال بودند. بارها گزارشهایی از عبور مواد مخدر، پولشویی، و قاچاق انسان از طریق این مناطق منتشر شد که ایران چشم خود را بر آن بست، چراکه همسویی ژئوپلیتیکش با ارمنستان برایش مهمتر از اخلاق و اسلام بود.در جنگ ۴۴ روزهٔ سال ۲۰۲۰، زمانی که آزربایجان با تمام قدرت برای آزادسازی سرزمینهای اشغالیاش جنگید، ایران نهتنها در کنار آن نایستاد، بلکه زیر پوشش کاروانهای تجاری، کمک لجستیکی به ارمنستان رساند. کامیونهایی که از مرز نوردوز عبور کردند، حامل سلاح، بنزین، تجهیزات نظامی و پشتیبانی فنی برای دشمن آزربایجان بودند. همزمان کارزار رسانهای از داخل ایران علیه آزربایجان شدت گرفت تا چهرهٔ آن را در اذهان عمومی تخریب کنند. و بالاخره، حملهٔ مسلحانه به سفارت جمهوری آزربایجان در تهران در سال ۲۰۲۳، که منجر به کشتهشدن یکی از نیروهای امنیتی و زخمیشدن چند دیپلمات دیگر شد،
نمونهای بارز از شکست کامل اخلاقی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی بود. مهاجم نهتنها به داخل ساختمان دیپلماتیک راه یافت، بلکه بدون هیچ مانعی شلیک کرد و کشته گرفت. پس از آن، رسانههای ایران شروع به توجیه حمله و تحقیر دولت باکو کردند. در این میان برخی از فعالان سیاسی تورک این پرسش را مطرح میکنند که حتی اگر جمهوری آزربایجان پایگاههایش را در اختیار اسرائیل قرار داده باشد، آیا این اقدام در پاسخ به دههها خیانت جمهوری اسلامی علیه آذربایجان تلقی نمی شود؟ کشوری که ۳۰ سال منابع ملی و مذهبی آزربایجان را فروخت، دشمن آذربایجا را تقویت کرد و حتی ابتداییترین روابط همسایگی را بهنفع سیاست ضدتورکیاش قربانی کرد، چطور امروز انتظار وفاداری دارد؟ ملت آزربایجان، چه در شمال آراز چه در جنوب آن، تجربهٔ تلخی از تحقیر، تبعیض و دشمنی جمهوری اسلامی در ذهن دارد. از کاروانهایی که به قصد خدشه دار کردن همبستگی دو طرف آراز سیمان را بهجای حنا به مردم تازهنفس شمال آراز فروختند، تا بازرگانان فاسدی که با پولهای تقلبی گاو و گوسفندهای مردم را خریدند و به ریششان خندیدند.
آزربایجان مستقل است، آزاد است، و حق دارد دوست انتخاب کند.
در این نبرد رسانهای، ما وظیفه داریم دروغ را با حقیقت خلع سلاح کنیم.





