آزربایجان خشونت علیه زنان را محکوم می کند
بعد از وقایع چند روز اخیر و قتل «مهسا امینی» در بازداشتگاه گشت ارشاد، سؤالی که در اذهان عمومی آزربایجان را به خود مشغول کرد این بود که آیا آزربایجان بهمانند همیشه پیشقراول انقلاب ضد ارتجاعی و ضد فاشیستی خواهد شد؟
یقیناً جنبش ملی، دمکراتیک و ترقیخواه آزربایجان که همواره در تاریخ معاصر پیشقراول مبارزات آزادیخواهانه بوده و در سالهای اخیر بهعنوان لنگر سیاسی، اجتماعی، امنیتی در تحولات و معادلات به شمار میرود، در چهار دهه بعد از انقلاب ۵۷ ضد سلطنتی نشان داده است در موضوعاتی مانند بحث ولایتفقیه، حقوق ملل تحت ستم ملی، آزادیهای اجتماعی، تاراج منابع و محیطزیست با مطالبات معقول و پراتیک در کف خیابانها بوده و هست.
در شرایط کنونی نیز جنبش ملی آزربایجان با محوریت مطالبات ملی، استراتژی راهبردی خود در کف خیابانها را پیش میبرد که نمود عینی آن اعتراضات سلسله وار چند ماه اخیر به خشکاندن عمدی دریاچه اورمیه است که جوانان آزربایجانی در مقابل ماشین سرکوب ولایتفقیه شعوبی و فاشیسم ایرانشهری سینه سپر کردند.
وجود ارادهای پنهان در اتاقهای فکر داخل و خارج اپوزیسیون مرکز محور و رژیم ارتجاعی- فاشیستی که سعی دارد با ایجاد اصطکاک بین ملل تحت ستم، دورنگه داشتن، کنار زدن و بایکوت همهجانبه جنبش ملی آزربایجان مانع ورود پتانسیل واقعی آزربایجان به کف خیابانها بشود.
اتاقهای فکر ارتجاع شعوبی و ناسیونالیسم کور تاجیکی (فارس) بهخوبی آگاه هستند که جنبش ملی آزربایجان با محوریت قرار دادن آزادیهای اجتماعی و دمکراتیک از حق دمکراتیک اولیه خود مبنی بر مطالبات ملی عدول نخواهد کرد. لذا آنان در داخل و خارج، آزادی و دموکراسی را قربانی مقولهای نامفهومی به نام «تمامیت ارضی» کرده و اپوزیسیون بهاصطلاح آزادیخواه حتی حاضر است در مسئله آزربایجان در کنار ولایتفقیه ارتجاع قرار گیرد.
موضوع مهم دیگر، اتحاد کور ناسیونالیسم تاجیک با ناسیونالیسم کُرد است. رهبران سازمانهای سیاسی کُرد در اشتباهی تاریخی که میتواند موجودیت اتنیک کُرد را به قهقرا بکشاند، گذاشتن سر این اتنیک در «گیوتین» ناسیونالیسم تاجیکی میباشد.
دقیقاً در این بزنگاه تاریخی که اتحاد ملل تحت ستم میتواند، سر ارتجاع شعوبی و فاشیسم را در یک گردش تاریخی با شمشیر عدالت تاریخی، قطع و جامعهای آزاد و دمکراتیک برای همه ملل و طبقات ایران فراهم آورد، رهبران سیاسی کُرد بدون توجه به تاریخ خونین سرکوبشان توسط ارتجاع و فاشیسم، در کنار و پشت تریبون آنان قرارگرفته و به جبهه ملل تحت ستم پشت کردهاند.
بارها یادآور شدهایم که ارتجاع شعوبی و فاشیسم ایرانشهری دو تیغ یک قیچی و بر ضد منافع ملل تحت ستم ملی در ایران میباشند و سیستم ارتجاعی حاکم از تشدید و پمپاژ ادعاهای ارضی بر تمامیت ارضی آزربایجان سود سرشاری را در تحکیم پایههای حکومت خود میبرد که متأسفانه در این خصوص نیز رهبران سیاسی کُرد بهنوعی در کنار سیستم حاکم قرارگرفتهاند.
هر آزربایجانی آزادیخواه دل پرسوزی از سرکوبهای اجتماعی، سیاسی و تبعیضهای اقتصادی و نژادی دارد و چنانکه در مواردی مانند موضوع «زهرا نوید پور» و سرکوب حقوق زنان در آزربایجان ساکت ننشست در مسئله «مهسا امینیها» و در همه عرصههای مطالبات اجتماعی، سیاسی، ملی ساکت نخواهند نشست.
اعتراض ملی، سلاح همه ملل تحت ستم علیه ارتجاع و فاشیسم هست. آزربایجان و آزربایجانی هیچوقت سکوت نکرده و نخواهد کرد و مبارزات خود علیه ارتجاع و فاشیسم را باارادهای خستگیناپذیر تا رسیدن به آزادی، دموکراسی ادامه خواهد داد.
بارها اثباتشده که علیرغم همه سنگاندازیها، سازمانهای سیاسی جنبش ملی آزربایجان بهعنوان ثقل و مرکزیت اعتراضات در آزربایجان بوده و یقیناً نبض سیاسی تحولات توسط سازمانهای سیاسی آزربایجان از نزدیک رصد میشود و جوانان آزربایجانی برای فریاد آزادیخواهی و دموکراسی و مطالبات ملی در کف خیابانهای آزربایجان خواهند بود.
• تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان –دیرنیش
• جنبش دانشجویی آزربایجان- آزوح
• حزب دمکرات آزربایجان جنوبی
• حزب لیبرال دموکرات آزربایجان جنوبی-گالدپ
• حزب مرکزی آزربایجان-آ م پ