ایران

احمد فروزنده فرماندهی که شبکه قاسم سلیمانی در عراق را هدایت می‌کرد

قاسم سلیمانی، فرمانده کشته‌شده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران، از طریق نقش‌آفرینی در عملیات خشونت‌آمیز مخفیانه علیه آمریکا در عراق که جان صدها نظامی آمریکایی را گرفت، به سوژه خبری رسانه‌های غربی تبدیل شد.

با این وجود، عملیات ایران در عراق را شبکه‌ای از فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران اداره می‌کردند، که سلیمانی تنها یکی از آنها و شناخته‌شده‌ترین‌شان بود. برای دوره‌ای در اواسط دهه 2000، سرتیپ احمد فروزنده، از فرماندهان «قرارگاه رمضان»، نقش مهمی در خشونت‌پراکنی سپاه پاسداران در عراق بازی کرد.

اسناد طبقه‌بندی‌شدهٔ تازه آزادشدهٔ ایالات متحده که به نظر وبگاه «دیلی بیست» رسیده است، جزئیات جدیدی از حرکات خشونت‌بار فروزنده در عراق در اواخر دهه 2000 ارائه می‌دهد. این اسناد نشان می‌دهند که فروزنده و سپاه پاسداران تسلیحات، پول و جاسوسان خود را به عراق گسیل می‌داشتند تا آمریکایی‌ها و عراقی‌ها را ترور کنند.

قرارگاه رمضان واحد برون‌مرزی نیروی قدس سپاه پاسداران است، و مسئولیت ایجاد هرج و مرج در عراق را بر عهده دارد. قدمت این قرارگاه به دوران جنگ ایران و عراق می‌رسد، و نیروهای آن میان چند فرماندهی‌ فرعی در امتداد مرز عراق تقسیم می‌شدند. فروزنده در «مقر فجر» مستقر در اهواز، که مسئول عملیات در بصره و جنوب عراق بود، فعالیت می‌کرد تا به جانشینی فرمانده قرارگاه رمضان رسید.

در آن مقام، او به یکی از مهره‌های اصلی پشت «جوخه مرگ طلایی» تبدیل شد، که کار ترور «عناصر نامطلوب» در عراق از نظر رژیم ایران را بر عهده داشت. در این باره در اسناد طبقه‌بندی‌شدهٔ دولت آمریکا آمده است: «این واحد تشکیل شده از مقامات امنیتی ایران، که کارش سازماندهی و تامین مالی نیروهای تروریستی است که توسط جیش‌المهدی، سپاه بدر، حزب الفضیله، و دیگر احزاب و شبه‌نظامیان شیعه عراقی استخدام می‌شوند. وظیفه آن ترور اعضای سابق حزب بعث، عراقی‌هایی که با نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا همکاری می‌کنند، و عراقی‌هایی که به نفوذ رژیم ایران در عراق معترض هستند، می‌باشد.»

افسران سپاه قدس اعضای عراقی تیم‌های ترور را برای آموزش به مقر فجر قرارگاه رمضان در اهواز می‌فرستادند. طی یک دوره ده روزه، این تروریست‌ها برای جمع‌آوری اطلاعات به منظور هدف قرار دادن نیروهای ائتلاف در عراق، و استفاده از سیستم‌های آتش غیرمستقیم مانند راکت، خمپاره و کاتیوشا دوره می‌دیدند.

مطابق اسناد، رژیم ایران همچنین نیروهای نیابتی خود را برای استفاده از «آنچه به عنوان مواد منفجره بسیار پیچیده توصیف می‌شود که می‌تواند به واحدهای زره‌‌پوش نیروهای ائتلاف نفوذ کند» آموزش می‌داد، که اشاره‌ای آشکار به «بمب‌های کنارجاده‌ای» بدنام ساخت ایران است که صدها سرباز آمریکایی را کشته و معلول کرده است.

افسران نیروی قدس فرآیندی برای انتخاب اهداف ترور طرح‌ریزی کردند که به متحدان عراقی‌شان اجازه نقش‌آفرینی می‌داد. عراقی‌هایی که مأمور رژیم ایران‌ بودند، اجازه داشتند فهرستی از عراقی‌هایی که باید ترور شوند، تهیه کنند. بر اساس اسناد آمریکا، اکثر عراقی‌هایی که مجاز به تصمیم‌گیری درباره ترور توسط جوخه طلایی بودند، «اعضای دولت و نیروهای امنیتی عراق» بودند. جلسات جوخه ترور در دفتر فرماندار بصره، «با حضور مداوم اعضای اطلاعات پلیس بصره»، برگزار می‌شد.

افسران امنیتی سپاه قدس نیز اهداف خود را برای ترور معرفی می‌کردند. اسامی افراد مورد نظر آنها به یکی از اعضای نیروی شبه‌نظامی سپاه بدر تحویل داده می‌شد. افسر ایرانی که به عنوان رابط میان فرماندهان سپاه قدس و شبه‌نظامیان عراقی عمل می‌کرد، و نامش از اسناد آمریکا حذف شده است، به عنوان «یک ایرانی فارسی‌زبان که به عربی عراقی مسلط است، و به دلیل اینکه سال‌ها در جنوب عراق حضور داشته لهجه جنوبی دارد» توصیف شده است.

این اسناد نشان می‌دهد که یکی از افسران نیروی قدس که به فرماندهی مقر فجر قرارگاه رمضان در جنوب عراق منصوب شده بود، یک مامور عراقی را اداره می‌کرد که کارش تصویربرداری از خبرچین‌های ائتلاف بود. افسر ناشناس نیروی قدس سپس تصاویر را به شبه‌نظامیان عراقی‌ ارائه می‌کرد، و آنها را برای قتل اهداف مورد نظر توجیه، تامین مالی و تجهیز می‌کرد.

بر اساس اسناد آمریکایی، قرارگاه رمضان تحت هدایت فروزنده سازمانی پیچیده شامل تسلیحات، اطلاعات، پول، و پرسنل ایرانی بود که سفر خود را از اهواز آغاز می‌کردند و در مرز عراق به قاچاقچیان سپرده می‌شدند تا در مقصد تحویل داده شوند. ماموران سپاه قدس از طریق محفظه‌های مخفی در مخازن سوخت قایق‌های ماهیگیری، تسلیحات ساخت ایران را به دست نیروهای نیابتی شبه‌نظامی خود در در بنادر جنوب عراق می‌رساندند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا