همانطور که پیشتر گفتیم دهههای ۶۰ و ۷۰ شمسی اوج مخالفت سازمان ثبت احوال با اسامی ترکی بود. در این دوران ادارات ثبت احوال کشور بنا بر بخشنامههایی که از سوی سازمان ثبت احوال دریافت کرده بودند، آشکارا دلیل عدم صدور شناسنامه برای اسامی ترکی را «ترکی بودن نام» اعلام میکردند. «کمونیستی بودن»، «اسلامی نبودن اسم»، «مرسوم نبودن در ایران»، و «موجود نبودن در لیست اسامی منتخب سازمان» از دیگر بهانههای مسئولان برای عدم صدور شناسنامه برای اسامی ترکی بود.
در دهه شصت تحت تاثیر وقوع انقلاب، جنگ با عراق و شرایط کشور، بسیاری از والدین در ایران نامهای ایدئولوژیک و اسلامی بر فرزندان خود میگذاشتند. اما غالب این نامها با تغییر شرایط و تحولات اجتماعی پس از آن رنگ باختند. در این میان به واسطه رشد جریان هویتطلبی در آذربایجان و بازگشـت بـه خویشـتن در میان شهروندان ترک، گرایش والدین برای انتخاب اسامی ترکی برای کودکان به شدت افزایش یافت. سازمان ثبت احوال نیز با هدف مقابله با این روند و اعمال نفوذ در نامگذاری نوزادان از دهه ۸۰ پروژههای سختگیرانهتری را اجرایی کرد که یکی از آنها انتشار کتاب «فرهنگ نام و نامگزینی» بود.
کتاب «فرهنگ نام و نامگزینی» را سازمان ثبت احوال در سال ۱۳۸۴ چاپ و به ادارات ثبت احوال کلیه شهرهای کشور ارسال کرد. این کتاب که در سالهای بعد نیز چندین بار تجدید چاپ شد، شامل نامهایی بود که توسط سازمان ثبت احوال دستچین شده و «اسامی مجاز» نامیده میشدند. اما شمار زیادی از اسامی ترکی در این کتاب گنجانده نشده بودند و از نظر مسئولان ثبت احوال «غیرمجاز» محسوب میشدند.
در این دوره، در صورتی که نام ترکی انتخابی والدین در این کتاب موجود نبود، امکان انتخاب آن نام نیز یا وجود نداشت یا به سختی انجام میشد. در واقع انتشار کتاب «فرهنگ نام و نامگزینی»، نزد مسئولان ثبت احوال به دستاویزی برای مخالفت بیشتر با اسامی ترکی کودکان و مشروعیتبخشی به اینگونه مخالفتها بدل شد.
تا پیش از چاپ کتاب «فرهنگ نام و نامگزینی» اگر اداره ثبت احوال با یک نام ترکی مخالفت میکرد، والدین میتوانستند اسناد و کتابهای چاپ شده با مجوز وزارت ارشاد که نام موردنظر در آن وجود داشت را به عنوان سندی برای دریافت نام به اداره ثبت احوال ارائه دهند. اما چاپ کتاب «فرهنگ نام و نامگزینی» توسط سازمان ثبت احوال در سال ۱۳۸۴ در واقع دستاویزی برای کارکنان این اداره شد تا با استناد به آن، حق انتخاب بسیاری از اسامی ترکی را از والدین سلب کنند.
برای نمونه، خانواده فیضالهنژاد شهروند اهل ماکو در سال ۱۳۸۰ برای فرزندشان نام ترکی «داملا» را انتخاب کردند. اما اداره ثبت احوال ماکو در ابتدا این نام را «غیر ایرانی» دانسته و از صدور شناسنامه برای آن خودداری کرد. خانواده فیضالهنژاد مستندات مختلفی از منابع چاپی دال بر ترکی بودن این اسم و معنی آن را جمع آوری و به اداره ثبت احوال ماکو تحویل دادند و این اداره را پس از چندین هفته معطلی، ملزم به صدور شناسنامه با نام مذکور کردند. این خانواده در سال ۱۳۸۵ برای دومین کودکشان نام باشتورک (Baştürk) را بر گزیدند اما اداره ثبت احوال ماکو ۱۱ ماه از صدور شناسنامه با این نام خودداری کرد و در نهایت خانواده مجبور به انتخاب نام دیگری شدند.
در سال ۱۳۹۳ نیز «منصور طبری» شاعر و نویسنده سرشناس ترکمن و مسئول بزرگترین تشکل فرهنگی فعال در ترکمنصحرا یعنی «انجمن شعر و ادب ترکمنی میراث گنبد» نام ترکی «سارسماز» را برای کودکش انتخاب کرد اما کارمندان اداره ثبت احوال شهر گنبد گفتند چون نام سارسماز در کتاب «فرهنگ نام و نامگزینی» موجود نیست برای این نام شناسنامه صادر نمیکنند.
با اینکه این خبر در آن زمان در رسانههای ترکمن صحرا انعکاس گستردهای یافت اما «سیفالله ابوترابی» مدیركل ثبت احوال استان گلستان به شدت با این نام ترکی مخالفت میکرد و حتی زمانی که جایش را به فردی دیگری داده بود، امضایش را پس نمیگرفت تا برای سارسماز شناسنامه صادر شود. در نهایت با پیگیریهای خانواده طبری، بعد از ۵۰ روز برای این کودک با نام ترکی «سارسماز» شناسنامه صادر شد.
لازم به ذکر است «سیف الله ابوترابی» از مخالفان سرسخت صدور شناسنامه برای اسامی ترکی است. او در ۱۳۹۵ نیز به عنوان سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور انتخاب شد و سالها در این سمت باقی ماند.
مخالفت سازمان ثبت احوال با اسامی ترکی پس از چاپ کتاب «فرهنگ نام و نامگزینی» چنان افزایش یافت که «نازمحمد پقه»، شاعر سرشناس ترکمن در مقالهای تحت عنوان «من و ثبت احوال و دختری بینام» در نشریه «زن» نوشت: «در این گوشه از سرزمین ما، قوم ترکمن هنوز هم برای به دست آوردن حقوق مشروع و قانونی با سازمان ثبت احوال درگیر است. چرا که این سازمان با تدوین کتابچهای از نامها، امکان گسترش فرهنگ نامگذاری بین این قوم را سلب نموده است.»
در این مقاله به سرنوشت یک شهروند ترکمن اشاره میشود که به دلیل انتخاب نام ترکی «آیسودا»، مسئولان ثبت احوال ۳ سال است برای دخترش شناسنامه صادر نمیکنند. این نشریه در پایان مینویسد: «این مسئله بحث همهروزهی قوم ترکمن است با سازمان ثبت احوال و ادارات متبوع آن در منطقه ترکمننشین.»
«حکیم قارقی» از فعالین فرهنگی ترکمن نیز با اشاره به عدم صدور شناسنامه برای فرزند «منصور طبری» شاعر سرشناس ترکمن با نام ترکی «سارسماز» مینویسد: «وقتی در مقابل چنین شخصیتهایی که افتخار و “یاشولی” ما هستند سنگاندازی میکنند، ببینید در مقابل دیگران چه برخوردی دارند و چه نامهایی که رد شده و چه نامهایی که علیرغم میل باطنی والدین آنها (که مکلف به انتخاب نام نیکو بر فرزندان خویش هستند) بر آنها تحمیل شده است.»
در این دهه به دلیل تشدید مخالفت ثبت احوال با اسامی ترکی و تحمیل اسامی غیرترکی به والدین ترک، در سال ۱۳۸۶ نمایندگان ترکمنصحرا با نگارش نامهای اعتراضی به رئیس سازمان ثبت احوال خواستار پایان دادن به مخالفت با اسامی ترکی شدند. آنها نوشتند: «از سوی موکلین و مردم عزیز منطقه شکوائیههایی به اینجانبان واصل می شود مبنی بر اینکه کارمندان واحدهای صدور شناسنامه در استانهای فوقالذکر اعمال سلیقه مینمایند و از درج نام و نام خانوادگی ترکمن که نشاندهنده اصالت و ریشه آباء و اجدادی آنهاست خودداری میورزند و بالاجبار اسامی دیگری را تحمیل میکنند.»