![](https://www.aznews.tv/wp-content/uploads/2024/02/msg1819095975-111891-1-720x470.jpg)
وی به دلیل اعتقاد به مبارزه با تفکر ولایت فقیه و شخص علی خامنهای، بارها توسط نهادهای ضدامنیتی سازمان تروریستی سپاه بازداشت و مورد شکنجه قرار گرفته است.
قطع داروهای مورد نیاز لکستانی در دوران حبس، به وخامت حال وی منجر شده بود. با این وجود، شکنجهها و فشارهای جسمی و روحی نتوانسته است اراده او را در مبارزه با “ظلم و ستم” درهم بشکند.
منوچهر محمدی، فعال سیاسی، در یادداشتی به مناسبت مرخص شدن لکستانی از بیمارستان، به محبوبیت او در میان مردم استان آذربایجان اشاره کرده و از شجاعت و استقامت وی در برابر شکنجهها تقدیر کرده است.
محمدی در این یادداشت مینویسد: “رژیم به اشتباه فکر میکند که با شکنجه و حبس میتواند از گسترش افکار آزادیخواهانه جلوگیری کند. غافل از اینکه این افکار در میان مردم ریشه دوانده و سرکوبها تنها باعث شعلهورتر شدن آنها خواهد شد.”عکس و فیلمی از اکبر لکستانی قبل از مرخص شدن از بیمارستان،اکبر لکستانی دو دوره رئیس شورای شهر شوط در آذربایجان بود. لکستانی بیشترین رأی مردم را در رقابتهای انتخاباتی شورای شهر از آن خود نموده بود، اما او در عوض خدمات عملی بزرگ و ارزنده ای برای مردم آن شهر به ارمغان آورده بود که حق آن مردم بود و به همین خاطر او محبوب دل نه تنها مردم آن شهر بلکه محبوب دلهای مردم آذربایجان شده بود. او معتقد شده بود که اساس مشکل مردم و کشور، خلق چیز خرافی و من در آورده ای بنام ولایت فقیه، بویژه ولایت مذهبی و سیاسی شخصی چون خامنه ای است و لذا چاره ای جز این نیست که هم با این تفکر و هم با این شخص بیمار مبارزه جدی کرد و هر چه زودتر هم، اساس و بنیاد ایندو را در هم پیچید، چراکه در غیر اینصورت باید هر روز شاهد قتل هر چه بیشتر مردم و خسارت هر چه بیشتر کشور بود. اکبر لکستانی بخاطر این نگاه سیاسی بود که بارها از سوی نهادهای امنیتی سپاه دستگیر شده بود و هر بار نیز ماهها در سلول های انفرادی همراه با بازجویی ها و شکنجه های قرون وسطایی به بند کشیده میشد و همزمان نیز داروهای مورد نیاز هم بر روی او قطع میشد. رژیم به اشتباه فکر میکرد که با اینکار میتواند از یکسو ، مقاومت را به سرعت در او سرکوب کند و از دیگر سو ، جسم او را به تدریج بکشد، اما رژیم غافل بوده و است که در آنصورت با فکر اکبر لکستانی که در میان بسیاری از مردم آذربایجان ریشه دوانده، چه خواهد کرد !”