ولی این دو کلمه کارکردها،منافع و معنای غیر قابل چشم پوشیی برای حاکمین و گروهای متمتع ایرانی اعم از نحله حاکم رسمی و غیر رسمی دارد .هرچند بر همه آگاهان معلوم شده است که این اصطلاح در مقام عمل واقعی خالی از قدرت حقیقی است ولی ابزار مهمی برای تحمیق ،استمرار و تحمیل وضعیت استعماری موجود مخصوصا در داخل و تا حدودی در منطقه برای حاکمان قدرت ،سیاست و اقتصاد در ایران می باشد .لیست این خط قرمز ها بسیار بلند بالا است که از رسمیت انحصاری زبان فارسی ،خلیج همیشه فارس !،حق مسلم تکنولوژی هسته ای و موشکی و …گرفته تا برتری ایدئولوژی شیعی و ولایت فقیه امتداد می یابد .یکی از این خط قرمزهای ایجادی جدید خط قرمز (مرز ۴۰ کیلومتری ایران -ارمنستان)و یا به عبارت دیگر حفظ تمامیت ارضی کشور هم خون و همنژاد ارمنستان !می باشد .وقتی خط قرمزی در ارتباط با ارتباطات بینالمللی توسط کشوری کشیده می شود حفظ آن خط هم منطقا جز منافع حیاتی آن کشور محسوب می شود و نقض آن منافع حیاتی عکس العمل های متناسب برای حفظ آن را ایجاب می کند .بنابراین اگر جمهوری آذربایجان و ارمنستان در خصوص باز شدن کریدور زنگه زور توافق کرده و راه اندازی این دالان عملا مرز ۴۵ کیلومتری را از بین ببرد ایران چه واکنشی نشان خواهد دهد ؟اگر اظهارات رسمی مقامات مختلف رسمی جمهوری اسلامی ایران را ملاک عمل قرار دهیم چنین استنباط می شود که اصولا ایران واکنش های حقوقی ،اقتصادی و نهایتا نظامی را باید مورد عمل قرار بدهد .در این صورت تمام اقدامات ایران نقض منشور سازمان ملل ،قطعنامه تعریف تجاوز بین الملی و به طور کلی حقوق بینالملل خواهد شد .چرا که ایران هیچ عهد نامه و قرارداد استراتژیک امنیتی و نظامی برای حمایت از تمامیت ارضی ارمنستان با این کشور ندارد و خود ارمنستان هم تاکنون ادعایی مبنی بر نقض تمامیت ارضی خود از طرف جمهوری آذربایجان مطرح نکرده و جمهوری آذربایجان هم نه چنین عملکردی تاکنون نسبت به تمامیت ارضی ارمنستان داشته و نه قصد اجرای چنین سیاستی را دارد .بنابراین ترسیم چنین خط قرمزی از طرف ایران خود نافض صلح و امنیت منطقه ای و بین الملی است و تهدیدی عملی بر علیه استقلال سیاسی آذربایجان می باشد .
از اینکه ایران همچون سایر تهدید های خط قرمزی خود توان و امکانات عملی اجرایی کردن این تهدید هارا ندارد .ایران با اتکا به کدام توان اقتصادی می تواند با اعمال تحریم های اقتصادی آذربایجان را وادار به اعمال سیاست های مورد نظر خود نماید ؟سطح مبادلات تجاری پایین ایران با آذربایجان بلاموضوع بودن چنین ابزاری را از پیش آشکار می سازد .استقاده از ابزار نظامی هم مصداق بارز تجاوز و نقض صلح بین المللی خواهد بود که با لحاظ حمایت روسیه ،انگلیس ،چین و عدم مخالفت آشکار ایالات متحده آمریکا با گشایش کریدور زنگه زور به عنوان اعضای ثابت شورای امنیت سازمان ملل و نیز حمایت سایر متحدان آذربایجان از جمله تورکیه و اسراییل و نیز حمایت اکثریت غالب مردم آذربایجان جنوبی از گشایش کریدور عملا استفاده از گزینه نظامی هم برای ایران ویران کننده خواهد بود .تتها ابزار ممکن و معقول برای ایران استفاده از امکانات دیپلماسی و مذاکرات سیاسی با لحاظ اصل منافع متقابل و رعایت اصل حسن همجواری است که می تواند امکان استفاده ایران از مزیت ها و امکانات ارتباطات حمل ونقلی کریدور را فراهم نماید .