
مقدمه
دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین و فعلی آمریکا، در بسیاری از سخنرانیها و مواضع سیاسی خود را بهعنوان مدافع آزادی بیان و مخالف سرکوب دیدگاههای مخالف معرفی کرده است. با این حال، تحلیلهای عملی از دوران نخستین ریاستجمهوری و همچنین دوره کنونیاش، نشان میدهند که این شعارها بیشتر ابزاری برای مشروعیتبخشی به سیاستهای خاص و قدرتطلبانهاش بودهاند تا اصول بنیادین آزادیهای مدنی. در این میان، دانشگاههای معتبر آمریکا، که همواره بهعنوان مراکز رشد اندیشه و پذیرش دیدگاههای مختلف شناخته میشدند، در دوران ترامپ با چالشهای جدی در زمینه حفظ استقلال آکادمیک و دفاع از آزادی بیان مواجه شدند.
هاروارد: مقاومت در برابر فشارهای سیاسی
دانشگاه هاروارد، به عنوان نماد روشنفکری و استقلال علمی در ایالات متحده، در دوران ریاستجمهوری ترامپ تحت فشارهای بیسابقهای قرار گرفت. این فشارها بهویژه ناشی از مخالفت هاروارد با سیاستهای مهاجرتی، عدالت نژادی و حقوق اقلیتها بود. ترامپ با تهدید به قطع بودجههای فدرال، سعی داشت این دانشگاه را به پذیرش سیاستهای خود وادار کند. ریاست هاروارد با انتشار بیانیهای اعلام کرد که دانشگاهها باید مکانهایی برای نقد، تفکر و پرسشگری باشند و نه ابزار سلطه سیاسی. این موضعگیری نهتنها از طرف هاروارد، بلکه از سوی بسیاری از دانشگاهها به الگویی برای ایستادگی در برابر فشارهای سیاسی تبدیل شد. دانشگاه هاروارد نشان داد که همچنان در برابر اقتدارگرایی ایستاده است و از اصول بنیادین خود دفاع میکند.
کلمبیا: تعادلجویی در مواجهه با تهدیدات سیاسی
دانشگاه کلمبیا، که سابقهای طولانی در حمایت از آزادی بیان دارد، در دوران ریاستجمهوری ترامپ با فشارهای سنگینی روبهرو شد. برخی از برنامههای آموزشی این دانشگاه، بهویژه در حوزههای نژاد، جنسیت و مهاجرت، تحت بازبینی و محدودیت قرار گرفتند. همچنین، برخی از اساتید برجسته بهطور ناگهانی از مسئولیتهای اجرایی کنار گذاشته شدند که باعث ایجاد نگرانی در میان جامعه دانشگاهی شد. یکی از اساتید برجسته جامعهشناسی سیاسی در مقالهای نوشت: «کلمبیا دیگر نمیتواند بهطور کامل از آرمانهای آکادمیک خود دفاع کند و مجبور است به فشارهای سیاسی تن دهد.» این روند نشاندهنده شکنندگی استقلال آکادمیک در برابر مداخله سیاسی است. این فشارها همچنان دانشگاه کلمبیا را در معرض تهدید قرار میدهند و پرسشی را در ذهن بسیاری از نهادهای آکادمیک ایالات متحده بهوجود میآورد: آیا دانشگاهها میتوانند همچنان بهعنوان پناهگاههایی برای آزادی اندیشه باقی بمانند؟
برکلی: پایداری در برابر حملات سیاسی
دانشگاه برکلی، که همواره بهعنوان یکی از پایگاههای اصلی اعتراضات دانشجویی شناخته میشود، در دوران ترامپ بارها مورد هدف قرار گرفت. ترامپ این دانشگاه را متهم به میزبانی افراطیون چپگرا کرد و تهدید به قطع بودجههای فدرال کرد. با این حال، برکلی موضعی قاطعانه اتخاذ کرد. در بیانیهای رسمی، این دانشگاه اعلام کرد که همچنان بهعنوان فضایی برای گفتوگو، نقد و دفاع از حقیقت باقی خواهد ماند و در برابر فشارهای سیاسی تسلیم نخواهد شد. برکلی نهتنها در برابر تهدیدات سیاسی ایستاد، بلکه بهعنوان الگویی برای دیگر دانشگاهها در سطح کشور عمل کرد که نشان دادند استقلال آکادمیک و آزادی بیان باید در اولویت قرار گیرند.
دانشگاههای دیگر: فشارها و چالشها
همزمان با این سه دانشگاه برجسته، دیگر نهادهای آموزشی مانند دانشگاه ییل، دانشگاه پرینستون و دانشگاه استنفورد نیز در دوران ترامپ با چالشهای مشابهی روبهرو شدند. این دانشگاهها علیرغم تهدیدات و فشارهای مالی، همچنان به تلاش برای حفظ آزادیهای آکادمیک و بیان ادامه دادند. هرچند که آنها بهاندازه هاروارد، کلمبیا و برکلی در معرض توجه رسانهای قرار نگرفتند، اما سهم بزرگی در مقاومت در برابر فشارهای سیاسی ایفا کردند. این دانشگاهها نهتنها از استقلال خود دفاع کردند، بلکه نقش مهمی در حفاظت از اصول دموکراتیک در سطح آکادمیک ایفا نمودند.
جمعبندی: وقتی آزادی بیان به ابزاری برای قدرت تبدیل میشود
مواضع متناقض ترامپ در قبال آزادی بیان، بهویژه در محیطهای دانشگاهی، بهوضوح نشاندهنده این است که شعارهای وی در حمایت از نظرات مخالف، در نهایت بیشتر به ابزاری سیاسی برای تثبیت قدرت تبدیل شدهاند تا اصولی بنیادین. فشارهای واردشده به دانشگاههایی همچون هاروارد، کلمبیا، برکلی و دیگر نهادهای علمی ایالات متحده، تنها نمونههایی از تلاش برای محدود کردن تنوع فکری و علمی در جامعه دانشگاهی هستند. اگر دانشگاهها نتوانند از استقلال خود در برابر مداخلههای سیاسی محافظت کنند، آینده آزادیهای مدنی و فکری در آمریکا و حتی در سطح جهانی با تهدیدات جدی روبهرو خواهد شد.
پاسخ به این سؤال، نه در سخنرانیها و شعارها، بلکه در کنش عملی و پایبندی به اصول دموکراتیک نهفته است. در نهایت، اگر دانشگاهها و نهادهای علمی نتوانند از مرزهای اندیشه و آزادی دفاع کنند، باید از خود بپرسیم: کدام نهاد دیگر توان ایستادگی در برابر اقتدارگرایی را خواهد داشت؟