مقالات

شباهت کشتار بوچا با روش‌های پیشین پوتین در جنگ چیست؟

روزنامه بریتانیایی گاردین در مقاله‌ای به این پرسش پرداخته که تاکتیک پوتین برای رسیدن به اهدافش چیست؟

انتشار تصاویر و روایت‌های دلخراش از کشتار غیرنظامیان در بوچا، شهری در ۵۶ کیلومتری کی‌یف، این احتمال را هرچه قوی‌تر می‌‌کند که پوتین همان تاکتیک قدیمی خود که در کشورهای دیگر مانند چچن به کار برده را در شمال اوکراین نیز به کار گرفته است.

این تاکتیک قدیمی دهه‌ها به خوبی به پوتین برای رسیدن به اهدافش کمک کرده است؛ هرچند هزینه زیادی را بر ارتش روسیه تحمیل کرده است.

روزنامه بریتانیایی گاردین در مقاله‌ای به این پرسش پرداخته که تاکتیک پوتین برای رسیدن به اهدافش چیست؟

در جنگ‌های اخیر روسیه مانند چچن و اوکراین در ابتدا اشتباهاتی مانند دست‌کم گرفتن دشمن در عملکرد پوتین دیده می‌شود. حمله پوتین به گروزنی، پایتخت چچن، در سال ۱۹۹۹ میلادی به همان اندازه ناموفق بود که تلاش او برای درهم شکستن قدرت رهبری اوکراین در کی‌یف در روزهای اولیه تهاجم در ۲۴ فوریه ناموفق بود.

چه به دلیل غرور بیش از حد پوتین و یا ناتوانی حلقه درونی او در صریح بودن با رهبر خود در مورد توانایی‌های محدود روسیه، یک اعتقاد راسخ در مورد برتری نیروهای مسلح روسیه در جنگ‌های چچن و اوکراین وجود داشته است؛ امری که باعث شد نیروهای نظامی روسیه تلاش کنند لشکر زرهی خود ​​را مستقیما به سمت اهداف مورد نظر خود و در کمین‌‌های دشمنان زیرک خود ببرند.

به گفته مردم محلی، زمانی که چتربازان روسی وارد فرودگاه هوستومل در حومه بوچا شدند، در ابتدا از دید مردم پنهان شدند.این نیروها قرار بود به‌عنوان بخشی از تلاش‌ها برای از بین بردن دولت ولودیمیر زلنسکی و تشکیل یک دولت دست‌نشانده وابسته به مسکو، به سرعت در کی‌یف پیشروی کنند.

اما نیروهای روسی با مقاومت شدید نیروهای اوکراین در این مناطق روبه‌رو و مجبور شدند در بوچا و مناطق دیگر مانند شمال و شمال شرق کی‌یف، به سختی بجنگند تا همان بخش‌های اولیه‌ای را که به دست آورده بودند را حفظ کنند.

ساکنان این مناطق می‌گویند نیروهای روسی پس از چند روز دوباره ظاهر شدند اما متحمل تلفات زیادی شدند.

مقاومت دور از انتظار نیروهای چچن و اوکراین نیروهای روسی را واداشت تا اقدام‌هایی وحشیانه در چچن و اکنون در مناطقی از اوکراین انجام دهند. نیروهای روسی در این جنگ‌ها باور داشتند استفاده بی‌حد و حصر از سلاح و بستن شهرها به توپخانه برای ویرانی کامل آنها در نهایت مردم را به زانو درمی‌آورد.

ویرانی شهر گروزنی در چچن به حدی بود که سازمان ملل در سال ۲۰۰۳ این شهر را ویران‌ترین شهر روی زمین نامید که بین ۵ تا ۸ هزار غیرنظامی در جریان محاصره آن کشته شدند.

در جریان نبرد حلب در سال ۲۰۱۶ نیز روسیه مناطق تحت کنترل شورشیان این شهر را با بمباران هوایی یک ماهه و کشتار غیرنظامیان پس گرفت و به بشار اسد، رئیس جمهور سوریه تحویل داد.

حمله وحشیانه و کشتار غیرنظامیان در بوچا جدیدترین مورد از این‌گونه حملات است اما پیشتر از آن شهرهای چرنیهف، ماریوپل و خار‌‌کیف حملات مشابهی را تجربه کردند.

در این شهرها ابتدا ارتباطات و بعد خدمات ضروری مانند برق، گاز و آب قطع شدند. پس از آن بمباران گسترده اهداف غیرنظامی در کنار پیشنهاد دروغین راهروهای بشردوستانه برای خروج غیرنظامیان بود که اندکی امیدوار‌کننده بود اما به زودی همه امیدها را ظالمانه‌ از بین برد. در حملات نیروهای روسیه زیرساخت‌ها تخریب شد، بیمارستان‌ها، پناهگاه‌ها و مدارس مورد هدف قرار گرفتند.

دولت اوکراین مدعی شده که روسیه در حال اخراج اجباری مردم از ماریوپل به روسیه است. بسیاری از مسافرانی که سوار اتوبوس‌ها به مقصد روسیه می‌شوند ممکن است در ابتدا اهمیتی ندهند به کجا می‌روند، آنها فقط می‌خواهند از جهنم این شهر بندری دورشوند.

اعتقاد بر این است که در مواجهه با چنین عذابی، اراده مردم برای مبارزه فرو می‌ریزد و دولت جایگزین مورد حمایت روسیه پذیرفته می‌شود.

به باور نویسنده مقاله گاردین، بی‌خیالی و ضعف غرب باعث شده است پوتین مدت‌ها فکر کند یک بانکدار است: آمریکا و اتحادیه اروپا چشمان خود را بر آنچه اتفاق افتاده می‌بندند.

اما در مورد اوکراین، به هیچ وجه مشخص نیست که شیوه پوتین در ایجاد ترس و وحشت غلبه پیدا کند، زیرا سازماندهی اجباری مجدد نیروهای پوتین در شرق نشان می‌دهد که او شاید از بلندپروازی اولیه خود یعنی تسلیم کامل اوکراین منصرف کشیده باشد.

شاید اکنون پوتین تنها به دنبال این باشد که اگر بتواند مقاومت در شرق اوکراین را بشکند، خود را در این مناطق تثبیت کند. اما این هدف تنها در صورتی عملی خواهد شد که اقتصاد روسیه در اثر تحریم‌های غرب بتواند سرپا بماند.

مانع دیگر سر راه پوتین این است که شاید غرب این بار واقعا به ادعای همبستگی خود با کی‌یف وفادار بماند و تحریم‌های خود را علیه روسیه تشدید کند و در این میان نام بوچا، ماریوپل و خارکیف [و جنایاتی که در این شهرها اعمال شده] ممکن است به فریادی برای رسیدن زلنسکی به این هدف تبدیل شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا