آذربایجان

امروز ۷ فوریه سالروز تولد قهرمان ملی آذربایجان «مبارز ابراهیم اف» است

شهید مبارز ابراهیم اف در ۷ فوریه ۱۹۸۸ در روستای علی آباد بیله سوار متولد شد. او سال ۲۰۰۵ برای خدمت سربازی رفت و سال ۲۰۰۷ خدمت سربازی را با درجه گروهبان به پایان رساند.

در آگوست سال ۲۰۰۹ مجددا وارد ارتش شد و پس از مدتی برای رسیدن به آرزوی خود به خط مقدم رفت. در نیمه شب ۱۹ ژوئن سال ۲۰۱۰ ساعت ۲۳:۳۰ دست به کاری زد که جهان را شگفت زده کرد.

مبارز ابراهیم اف در آن شب یک تنه به اراضی آزربایجان که تحت کنترل نیروهای ارمنستان می باشد وارد شده و در یک شب ۱۳۵ نفر از افسران و سربازان ارمنی را به هلاکت می رساند.

او نیمه شب به تنهایی فاصله یک کیلومتری بین دو لشگر خودی و ارمنی های اشغالگر را با عبور از میدان مین، به لشگر دشمن رساند و سربازان ارامنی را غافلگیر کرد و با سلاح خود تعداد زیادی از آنان را کشت، سپس با دسترسی به تسلیحات دشمن و با استفاده از آنها ۵ ساعت با دشمن مبارزه کرد و در این چند ساعت ۱۳۵ سرباز و نظامی ارمنی را به هلاکت رساند و سرانجام خود نیز در ساعات نزدیک به صبح قهرمانانه به شهادت رسید.

نیروهای آزربایجان که از این اقدام شجاعانه مبارز بی خبر بوده اند، در آن شب فقط شاهد صدای شلیک گلوله از طرف نیروهای ارمنی بوده اند. فردای آن روز فرمانده نیروهای آزربایجان در خط مقدم از نبود مبارز ابراهیم اف در بین نیروهای خودی خبردار شده و به گمان اینکه مبارز ابراهیم اف از جبهه فرار کرده است طی تماس تلفنی به خانواده او خبر میدهد. پدر مبارز ابراهیم اف در جواب به فرمانده نیروهای آزربایجان در خط مقدم می گوید که اگر پسر من در بین شما نباشد مطمئن باشید به قاراباغ رفته است و اینگونه نیز شد.

ارتش ارمنستان ابتدا این موضوع را به کل انکار و از تحویل جسد امتناع می کرد تا اینکه عکسهایی از پیکر وی در اینترنت منتشر شد با این وضع ارمنی ها مجبور شدند پیکر مبارز ابراهیم اف را در تاریخ ۶ نوامبر ۲۰۱۰ به آزربایجان تحویل دهند. پس از انتقال پیکر مطهر وی به آزربایجان طی مراسمی از سوی ارتش و دولت آزربایجان شمالی به مبارز ابراهیم اف لقب قهرمان ملی داده شد.

مبارز قبل از این عمل جسورانه وصیت نامه ای به خانوادش نوشته و گفته که داوطلبانه دست به این کار می زند. قسمتی از وصیت نامه شهید: پدر و مادر عزیزم! نگران من نباشید. انشاءالله در بهشت همدیگر را ملاقات خواهیم کرد. برایم خیلی دعا کنید. در روزهایی که وطنم در تنگنا قرار گرفته، آرام و قرار ندارم. من بخاطر رضای خدا دست به این کار می زنم، حداقل با این کار احساس آرامش میکنم. من به جنگ با این بی شرف ها ادامه خواهم داد تا شهید شوم. اگر شهید شدم گریه نکنید، برعکس از خدا ممنون باشید که به این مقام نائل شده ام. زنده باد وطن! پسرتان مبارز، حلالم کنید!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا