
در اطلاعیهای که اخیراً توسط سازمان جهاد کشاورزی خوزستان و شرکت آب و برق این استان صادر شده، آمده است که به دلیل تداوم خشکسالی و کاهش منابع آبی، کشت شلتوک برنج در حوضههای کرخه، دز، کارون، مارون، جراحی و زهره ممنوع خواهد بود. این در حالی است که این حوضهها از پرآبترین رودخانههای ایران محسوب میشوند و هزاران کشاورز عرب در این مناطق، دههها معیشت خود را از طریق کشت برنج تأمین میکردهاند.
اقدامی که از سوی نهادهای رسمی به دلایل محیطزیستی توجیه میشود، اما در بستر تاریخی و سیاسی آن، نشانههای روشنی از کویرسازی عمدی و تغییر بافت جمعیتی در الاحواز (خوزستان) دیده میشود. انتقال گسترده آب این منطقه به فلات کویر مرکزی ایران برای تغذیه صنایع آببر و کشت پرمصرف در استانهایی مانند اصفهان و یزد، در کنار ممنوعیت کشت سنتی برای مردم بومی، پرسشهای جدی درباره عدالت زیستمحیطی و سیاستهای تبعیضآمیز علیه خلق عرب ایجاد کرده است.
در سالهای اخیر، عربستیزی پنهان در قالب کلیشههایی چون “کویرنشین بودن عربها” نیز به عنوان ابزاری فرهنگی برای توجیه این سیاستها به کار رفته است. سیاستهایی که نهتنها به تخریب معیشت هزاران خانواده عرب انجامیده، بلکه چرخهای از فقر، مهاجرت اجباری و حاشیهنشینی را نیز در پی داشته است.
منتقدان میگویند زبان مدیرانی که امروز از بحران آب سخن میگویند، وقتی از مدیریت “جهادی” و طرحهای توسعهمحورشان در مناطق مرکزی کشور صحبت میکنند، نباید اینچنین دراز باشد؛ زیرا آنچه امروز در الاحواز میگذرد، نه نتیجه یک خشکسالی ناگهانی، که حاصل سالها سیاستگذاری آبی ناعادلانه و اولویتدادن به مرکز در برابر پیرامون است.