سلامتی و زندگیمقالات

تأثیرى که ویروس کرونا در شتاب بخشیدن به روند سکولار شدن جامعه ایران دارد.

گویی اپیدمی یا بیماری همه‌گیر تدبیل می‌شود به آینه‌ای در دست جامعه برای نگریستن به خود با چشم‌هایی که شسته شده است.

پس از نزدیک به یک ماه از شیوع ویروس کرونا در ایران، متولیان اماکن مذهبی مجبور به بستن این مراکز شدند

بیماری‌های همه‌گیر و حوادث طبیعی بزرگ با پیامدهای هولناک خود می‌توانند به تحلیلگر یک جامعه هم تبدیل شوند و لایه‌های پنهان و حقایق گفته و ناگفته جامعه را با وضوع بیشتری آشکار سازند.

جامعه و افکار عمومی گاه نیاز به تکان‌هایی دارد تا آنچه را که در درون آن غرق بوده‌اند ولی به‌خوبی نمی‌دیده‌اند، به‌گونه‌ای دیگر بنگرند. گویی اپیدمی یا بیماری همه‌گیر تدبیل می‌شود به آینه‌ای در دست جامعه برای نگریستن به خود با چشم‌هایی که شسته شده است.

«ویروس کرونا و باورهای دینی»

به نظر می‌رسد آنچه امروز در جامعه ایران می‌گذرد مصداق واقعی نقشی باشد که یک اپیدمی در مورد درک و تخیل اجتماعی ایفا می‌کند. کافی است سری به شبکه‌های اجتماعی ایرانیان زد تا شمار فراوان پرسش‌ها و نکاتی را دید که برای مثال پیرامون باورهای دینی، دین و گسترش ویروس کرونا در شهر قم، جنگ میان علم و خرافات و یا نوع واکنش روحانیون مطرح می‌شود.

پرشمارند مطالب طنزگونه درباره روحانیونی که زیارت عاشورا، سوره حمد، آیت‌الکرسی و این یا آن نماز و دعا، طب اسلامی، و یا خوردن تربت امام حسین را راه‌حل مبارزه با ویروس کرونا قلمداد می‌کردند و می‌کنند.

خبرها، تصاویر و ویدئوهای مربوط به فرار گروه گروه از روحانیون از شهر قم، که می‌بایست بر اساس روایات «هنگام نزول بلا» به آن پناه برد، بازنشر می‌شود و یا متن خبر چند سال پیش مربوط به امضای تفاهم‌نامه رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با حوزه‌های علمیه برای کاهش بلایای طبیعی دوباره دست‌به‌دست می‌شود.

«حلال شدن» استفاده از الکل برای ضدعفونی کردن اماکن عمومی و یا مراکز مذهبی، تسهیل قوانین تولید الکل و یا کنار گذاشتن آداب دینی برای دفن کسانی که بر اثر بیماری جان خود را از دست داده‌اند هم موضوع بحث‌های فراوانی در شبکه‌های اجتماعی و حتا در میان دینداران متعصب است.

وضعیت شهرهایی مانند قم و مشهد و اماکن و مراسم مذهبی که به محلی برای گسترش بیماری همه‌گیر تبدیل شده‌اندند هم دستاویز بسیاری از بحث‌های مجازی و رسانه‌ای شده است.

یکی با طنز به روایت مذهبی «بهشت دارای هشت در است و سه در از این هشت در به سوی قم باز می‌شود» اشاره می‌کند و کس دیگری می‌نویسد «نمازجمعه‌ای که در طول چهل سال برای همه دنیا آرزوی مرگ می‌کرد، از ترس مرگ تعطیل شد».

اگر بخشی از مردم تا کنون بر پایه باورهای دینی برای درمان بیماری دست‌به‌دامان اماکن مذهبی می‌شدند، این روزها همه‌چیز گویا وارونه شده و برای بیمار نشدن باید از رفتن به چنین جاهایی خودداری کرد.

این تناقض‌ها به‌ویژه دامن حکومتی دینی را گرفته که ۴۰ سال پیوسته به اشکال گوناگون بر طبل چنین باورهایی کوبیده است. مقاومت بخش‌هایی از روحانیت و سپاه برای جلوگیری از قرنطینه قم و تعطیل نشدن مراکز و مراسم مذهبی بخشی از این باور‌ها بود و یا تلاش برای خدشه‌دار نشدن وجه قدسی مکان‌ها و آئین‌های دینی.

آیت‌الله سعیدی، نماینده ولایت فقیه در قم، در دفاع از قرنطینه نکردن قم و اماکن دینی گفته بود «ما این حرم مقدس را دارالشفا می‌دانیم. دارالشفا یعنی مردم بیان اینجا از امراض روحی و جسمی شفا بگیرند. بنابراین باید اینجا باز باشه. باید با قوت مردم بیایند. البته ما احتیاط رو هم شرط می‌دانیم. مسائل بهداشتی رو هم رعایت بکنیم» (۸ اسفند۹۸).

«حکومت دینی و پرسش‌های جامعه»

همه این رفتارها و تناقض‌ها از نگاه تیزبین جامعهٔ نگران پنهان نمانده است و ده‌ها و ده‌ها متن و پیام طنز یا جدی و انتقادی که همه‌جا پخش شده‌ حکایت از پرسش‌ها و اعتراضات و خشم و سرخوردگی عمیق مردمی دارد که از این‌همه گرفتاری و شوربختی، خرافات، سطحی‌نگری و بی تدبیری به ستوه آمده‌اند.

بسیاری از آن‌ها مشکلات پرشماری را که در جریان مقابله با ویروس کرونا پیش آمده، این بار فقط نتیجه ناتوانی، بی‌کفایتی، شفاف نبودن، سردرگمی و هرج و مرج مدیریتی دست‌اندرکاران نمی‌دانند. نوع دخالت دین و روحانیون در هفته‌های اخیر، تقابل خرافات و علم و یا دینی بودن حکومت هم در بحث‌های انتقادی مردم جای مهمی را به خود اختصاص داده است.

تجربه تلخ شیوع ویروس کرونا یک بار دیگر نشان می‌دهد که برخلاف ادعای مسئولان جمهوری اسلامی و روحانیون، دینی بودن حکومت، مقدس بودن یک مکان بر پایه باورهای دینی و صاحب مقام و مرتبه مذهبی بودن این یا آن فرد و گروه هیچ تأثیری بر جلوگیری از گسترش یک بیماری همه‌گیر ندارد و همان اتفاقی که در چین با رهبری حزب کمونیست، در کره جنوبی بی‌باور به خدای آسمانی، و در ایتالیای مسیحی می‌افتد، در ایران با حکومت شیعه هم به وقوع می‌پیوندد.

سرنوشت خداناباور و بودایی، مسیحی و یهودی، و شیعه و سنی، در برابر کرونا، نه به باورهای آن‌ها که به نوع برخوردشان با نکات ایمنی، علم و عقلانیت گره خورده است. هیچ معجزه‌ای در کار نیست و دیگر نمی‌توان به همان توجیهات سنتی مانند ارتکاب «گناه» و یا «عذاب الهی» و چیزهایی شبیه آن متوسل شد.

چنین وضعیتی کمتر در گذشته‌های دور و نزدیک و در حوادث طبیعی سال‌های اخیر مانند زلزله و سیل با چنین شدت و دامنه‌ای به چشم می‌خورد. شروع بیماری از شهر قم و نوع واکنش شماری از رهبران دینی از قم تا مشهد و یا شهرهای دیگر، نقش مهمی در شکل دادن به موج واکنش منفی نسبت به خوانش دینی پدیده‌ها و دخالت دین و رهبران دینی در امور کشور داشت.

برای مقابله با ویروس، همهٔ دنیا دست‌به‌دامان علم و راه‌حل‌های عقلانی شده‌اند. خشم افکار عمومی در ایران از جمله متوجه کسانی است که تلقی خرافی و ضد علمی، باورها و تعصب دینی را در برابر علم و عقلانیت قرار می‌دهند.

چنین بحث‌ها و برخوردهایی در کشور‌های دیگر هم گاه دیده می‌شود. تفاوت مورد ایران با دیگر کشورها اما به نوع حکومت مربوط می‌شود که خود را دینی می‌داند و روحانیون در آن قدرتی گسترده دارند. دینی بودن حکومت نه تنها به گرایش‌های غیرعقلانی، ضدعلمی و خرافی میدان داده است که سیاست‌های دولتی را هم گاه با تنش‌های بزرگی همراه کرده که در کشورهای دیگر کمتر اثری از آن دیده می‌شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا