جهانمقالات

روز جهانی زن و نگرش جنسیتی در ایران ! ✍ آراز ماراغالی

تقدیم به زنان آزربایجان بلاخص همسر عزیزم که در این سالها در تمام شرایط  در کنارم بوده است .

زن و مرد

دو واژه ای متفاوت که تعاریف بشری به آنها معنا بخشیده است .
هر دوی این واژگان از یک وجود واحد یعنی انسان شکل گرفته اند و در واقع ذات وجود آنها یکی و عین هم می باشد و خود انسان یا بعبارتی اشرف مخلوقات است که مبنای تفاوت و افتراق را پایه گذاری نموده است .
شاید واژه زن و مرد مبنای جنسیتی داشته باشد و نمادهایی جهت تشخیص تفاوت جنسیت در موجودات باشد که نحوه نامگذاری آن از انسان به سایر جانداران نیز بسط داده شده است .
اما این نامگذاری جنسیتی در جوامع بشری امروزی به یک نگرش و حتی تفکر تبدیل گردیده است .
با نگاهی اجمالی به جوامع مختلف بر اساس معیار مرسوم حاکم ، به راحتی متوجه می گردیم که نظام حاکم بر جهان، نظامی مرد سالار می باشد .
اما میزان این نگرش و تفکر در جوامع مختلف بسته به معیار فرهنگی کشورها و حتی درون کشورها مابین ملل و اقوام ساکن در آنها متفاوت می باشد .
از آنرو که پیشتر نیز عرض گردید به دلیل آنکه تفکر غالب بر جوامع بشری مردسالارانه می باشد ، لذا در این مقاله سعی خواهم نمود بیشتر بر واژه زن یعنی واژه غیر حاکم متمرکز گردم .
جهت بررسی دقیقتر این موضوع لازم است نگاهی گذرا به گذشته و نحوه نگرش نیاکان خویش بیندازیم .
در کشور ایران علی رغم تعریف نگرش واحد به معنای نزدیک به هم در مورد مسائل مختلف اما ذاتا بدلیل سکونت اقوام و ملل مختلف در این کشور نگاه ها و باورهای متفاوتی نسبت به مسائل وجود دارد .
مثلا در مورد همین واژه زن مابین دو فرهنگ غالب یعنی فرهنگ حاکم فارس با حداقل جمعیت و فرهنگ غیر حاکم ترک با حداکثر جمعیت ساکن در ایران دیدگاههای متفاوتی وجود دارد .
با نگاهی گذارا اما دقیق دو نگرش متفاوت را در بین دو ملت فارس و ترک نسبت به واژه زن مشاهده می نماییم .
دو نگرشی که بر گرفته از دو فرهنگ متفاوت می باشد.
نگرش غالب در فرهنگ فارسی نسبت به زن ، نگرشی مردسالارانه و نگاه از بالا به یک موجود محکوم و ضعیف می باشد و از اینرو در فرهنگ پارسی از زن با واژه ای چون ضعیفه یاد می گردیده است .
حتی در ضرب المثل ها و عبارات مصطلح این طرز نگرش را به وضوح می توان مشاهده نمود .
قول مردانه ، موی سبیل به گرو گذاشتن ،  غرور مردانه ، نامردی در وجود ما نیست ، یک مرد با تو صحبت می کنه و هزاران مثال دیگر .
یا در ابیات اشعار شاعران معروفی چون فردوسی در شاهنامه به دفعات  این موارد را شاهد می باشیم .
زنان را ستایی ،  سگان را ستای
که یک سگ به از ، صد زن پارسای
یا
زن و اژدها هر دو در خاک به
جهان پاک از این هر دو ناپاک به
یا
چو فرزند شایسته آمد پدید
ز مهر زنان دل بباید برید
یا
زنان را نباشد بجز یک هنر
نشینند و زایند شیران نر
یا
به اختر کسی دان که دخترش نیست
چو دختر بود روشن اخترش نیست

و بسیاری ابیات دیگر !
همانگونه که مشاهده می نمایید نگرش غالب در این سطور نگرشی تحقیر آمیز و زن ستیزانه می باشد .
نگرشی که زن را عامل نگون بختی و بد ذاتی می داند .
این نگرش زن را چون موجودی مطیع که وظیفه اش صرفا اطاعت نمودن و فرزند آوری می باشد ، تعریف می نماید .
حتی زمانیکه این زن فرزند دختر بدنیا می آورد آنرا بد اختر و شیطان صفت می داند و به دنیا آوردن فرزندان پسر چون شیر را وظیفه این ناپاک می داند

اما در فرهنگ ملت ترک نگرش به زن کاملا متفاوت بوده است .
برسنگ نوشته ترکی ” یئنی سی”، چنین نوشته شده است: ” تانری تورک میللتی یوخ اولماسین دئیه، آتام خاقان ایله آنام خاتونی یوکسلتدی” ( خداوند ملت تورک نابود نشود گفته، پدرم خاقان و مادرم خاتون را خلق کرد).
در کتاب دده قورقود در جای جای داستانهای آن از زن بعنوان نماد جسارت ، عشق، و فاداری ، ذکاوت و مدیریت اوبا یا طایفه یاد گردیده است و جایگاه زن یا قادین در بین ترکان به قدری والا و محترم بوده است که آنرا با واژه خانیم  می خوانده اند .
خانیم یعنی خان من
خان در زبان ترکی به معنی بزرگ ایل و قبیله و شخص قابل احترام می باشد .
یا در داستان آفرینش (یارادیلیش داستانی) در میان ترکان قدیم ” آق بانو ” زنی است که الهام بخش خدا در آفرینش کاینات و انسان بوده است.
زن اول اوغوز خان از نوری آبی رنگ و با شکافتن تاریکی از آسمان فرود آمد ؛ زن دوم او نیز از درون یک درخت زاده شد و هر دوی این زنان موجوداتی فوق بشری بودند.
در میان ترکان یاقوت (یاکوتسک) ، ” آق اوْغلان ” توسط زنی نورانی  که از درون درخت بیرون آمده بود، شیر داده شد.
در میان ترکان جایگاه زن بقدری والا و قابل احترام و اعتماد بوده است که حتی زن به مقام فرماندهی و فرمانروایی نیز می رسد و نمونه آنرا می توان در تومروس آنا فرمانروایی که پادشاه خونخوار هخامنشیان یعنی کوروش را کشته و سر از تنش جدا می نماید ، مشاهده نمود  و یا زینب پاشا و بالا زر خانیم نمونه های دیگری از این زنان هستند که به هنگام حمله دشمنان دوشا دوش مردان نه ، بلکه جلو تر از آنان حتی بعنوان فرمانده ، غیرت والای زنانه خویش را به رخ دشمنان کشیده اند .
چنانکه می بینید وقتی صحبت از غیرت و شجاعت می شود ، زنان ترک در اول صف قرار دارند و وقتی صحبت از عشق و وفاداری می گردد ، امثال سارای در فرهنگ و داستانهای قدیمی ملت ترک بسیارند .
زنان آزربایجان حتی گاها بر فرهنگ و غنای زبان فارسی نیز غنا بخشیده اند که بانو پروین اعتصامی از نمونه آنهاست .
به هر حال چه زیبا گفته اند که مرد از دامان زن به معراج می رسد .
اینجانب بر این گفته اعتقاد قلبی دارم که در پشت هر مرد موفقی قطعا یک زن فداکار می باشد .
سخنان خویش را با این جمله به پایان می رسانم که زنان نه تنها مکمل مردان هستند بلکه معنا و اصالت بخش وجودی مردان می باشند .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا