منظور از ضرورت اتحاد سهگانه یاد شده چیست؟!
آزربایجان، گرجستان و ارمنستان در قفقاز از نظر استراتژیکی و جغرافیایی یک موقعیت واحدی هستند. در طول تاریخ و نظر جهانگشایان و حاکمان کشورهای همسایه آن، نیز تصرف کامل این جغرافیا مد نظر بوده است.
بعد از فروپاشی شوروی در قفقاز جنوبی این سه کشور بوجود آمد. با اینکه در حال حاضر در این حوزه سه کشور مستقل ایجاد شده است و اینها، کشورهای مجزایی به شمار میروند اما در تبیین سیاستهای کلان منطقهای، برای حصول منافع سیاسی و اقتصادی این کشورها و کشورهای پیرامون و فرامنطقهای بین سه کشور یاد شده یک صلح پایدار و یک هماهنگی دراز مدت باید وجود داشته باشد. پیشبرد سیاست سه به علاوه سه، نمودی از این سیاست میتواند باشد.
بعد از استقلال، روابط میان آزربایجان و گرجستان چندان تنشآمیز نبود. اما میان آزربایجان و ارمنستان یک مناقشه سابقهدار ۳۰ ساله به خاطر اشغال اراضی آزربایجان توسط ارتش ارمنستان، سبب شد تا توجه برخی کشورهای فرامنطقهای نیز به این منطقه جلب شود و آنان نیز برای پیدا کردن جای پایی به میدان آمدند.
از سوی دیگر از همان ابتدای استقلال گرجستان، روسیه و عوامل آن تلاشی را جهت جدا سازی مناطق شمالی گرجستان در دستور کار خود داشتند. اوستیای شمالی و بخشی از آبخازیا، که این مناقشه نیز تاکنون به نوعی حل نشده باقی مانده است.
در این میان اروپا و آمریکا و ناتو سعی در گسترش حوزه نفوذ خود در قفقاز جنوبی داشته و دارند و سعی میکنند دولتهای غربگرا را در ارمنستان و گرجستان سر کار بیاورند. هر چند انقلاب مخملی در گرجستان با روی کار آمد ساکاشویلی مدتی درخشید اما در حال حاضر او در زندان است.
اخیراً اخبار تأیید نشدهای وجود دارد که در آن پوتین که درگیر جنگ در اوکرایین است، یک پلان و سیاست تازهای را در قبال گرجستان اتخاذ کرده است آن هم گفته میشود در صورت دریافت تضمینهایی از سوی دولت گرجستان و دریافت برخی امتیازات، مناطق آبخازیا و اوستیای به گرجستان بازگردانده شود. اما خواسته اصلی پوتین: ماندن گرجستان تحت نفوذ روسیه !!! این امتیاز دهی بیشتر به خاطر فریب و نگه داشتن گرجستان در حوزه نفوذ روسیه صورت میگیرد!
وضع آزربایجان تا حدودی مشخص است. سیاست آزربایجان توازن میان غرب و شرق را تا حدودی حفظ کرده است.
پاشینیان به لحاظ اتخاذ سیاست رویکرد به غرب، وضع نگران کنندهای دارد.
اما فضای سیاسی و مؤقعیت اقتصادی خاص حوزه قفقاز اقتضاء میکند: روسیه، ایران، تورکیه، غرب و آمریکا و اروپا برای تأمین منافع دراز مدت خود باید به حفظ روابط متعادل و منطقی با سه کشور یاد شده فکر کنند و آنان را یک حوزه واحد سیاسی با سه دولت مجزا در نظر گیرند. حمایت از یکی و دشمنی با آن دیگری موجب ایجاد بحران و تنش در منطقه شده و شاید مناقشات ادامهداری در منطقه تولید کند. باید بالانس سیاسی سیاست خارجی کشورهای همسایه و فرامنطقه این تعادل را در برخورد خود با این سه کشور، به نوعی حفظ کنند.
وجود منافع سیاسی و اقتصادی و حتی نظامی آتی کشورهای جهان، در دیدن واقعیتهای تاریخی، اقتصادی و استراتژیکی فعلی منطقه قفقاز است.