آذربایجانایرانمقالات

صحنه سازی محرم ۱۴۰۱ در آزربایجان  اسماعیل جوادی

بالاخره عزاداری های ایام محرم ۱۴۰۱ به پایان رسید و تب و تاب آن فرو کش کرد تا بماند یک سال دیگر دکان داران و تاجران دین و‌مذهب باز تجارتخانه خود را به نام «محرم و ‌حسین» رونق دهند .

صرف نظر از سنت صدها ساله سوگواری های ایام محرم، امسال با صحنه و سکانس های جدیدی تحت لوای سوگواری در آزربایجان روبرو بودیم  که در نوع خود بی نظیر، اما بسیار تأمل و سوال برانگیز بود.

صحنه‌های محرم ۴۰۱ در آزربایجان جنوبی چنان با ادبیات و گفتمان سیاسی حرکت ملی خصوصاً، حول مسئله تروریسم در غرب آزربایجان و دریاچه اورمیه درآمیخت که برخی از فعالین آزربایجانی را ذوق زده و برخی دیگر را بهت زده کرد و به تأمل واداشت.

در شب های دهه اول محرم و تاسوعا و عاشورا سلسله وار شاهد ویدئوهایی از  نوحه سرایی و سینه زنی و زنجیرزنی در شهرهای آزربایجان بودیم که  بدون نگرانی از هرگونه برخورد امنیتی برای دریاچه اورمیه سوگواری می کردند و از امام حسین طلب تنبیه بانیان، آمران و عاملان خشک شدن دریاچه اورمیه را داشتند و این ویدئوها به سرعت در فضای مجازی منتشر و دست به دست میشد.

برای اولین بار ویدئویی از عزاداری هئیت سوگواری یک نهاد سیاسی، امنیتی و نظامی مانند سپاه پاسداران (لشکر عاشورا) منتشر شد که فردی کما بیش مسلط به زبان ادبی ترکی آزربایجانی و نزدیک به گفتمان حرکت ملی آزربایجان از میهن پرستی آزربایجانی ها حماسه سرایی می کرد.
از سوی دیگر برخی رسانه های وابسته به سپاه پاسداران که به تبعیت از جریان ایرانشهری دارای تمایلات ضد آزربایجانی هستند و همواره از عنوان جعلی «جمهوری باکو» استفاده می کردند با تغییر گفتمان «آزربایجان شمالی» را وارد ادبیات خود کردند.
برخی هئیتها به هواداری از سیده شهلاها فریاد وا آزربایجانا سردادند و شاخه تئوریک «پروژه محرم و عاشورای ۴۰۱» نیز بر عهده عناصر معلوم الحالی مانند رائفی پورها بود که به بهانه عاشورا و با زبان ترکی دولت جمهوری آزربایجان را هدف شدیدترین اهانت ها قرار دادند. اینانی که تا چند ماه پیش اصرار داشتند در ایران ترک وجود ندارد و آزربایجانی ها آذری هستند به یکباره شروع به ترکی سخن گفتن و خواندن اشعار ترکی کردند تا در کنگره چالدران به زعم خود صفوی گری را در مقابل عثمانی گری بگذارند. به بیان دقیقتر شیعه شعوبی و فاشیسم ایرانشهری را به رغم گذشته با زبان ترکی عرضه کردند.

با توجه به این رویدادها چند سوال اساسی  در ذهن  تداعی میشود؛

چگونه در نهاد عقیدتی، سیاسی، امنیتی، نظامی مانند سپاه پاسداران که  ساختار عقیدتی و سیاسی و عملکرد ۴۰ ساله آن بر همه روشن است، به یکباره چنین حماسه سرایی برای آزربایجان انجام می شود و ویدئو آن در فضای مجازی به یکباره ترند میشود؟

چرا رسانه های وابسته به سپاه پاسداران که اندیشه ارتجاعی و انحرافی «شیعه شعوبی» را نمایندگی می کنند و همصدا با جریان فاشیستی ایرانشهری دولت مستقل جمهوری آزربایجان را با اسامی «جمهوری آران و جمهوری باکو» نام می بردند به یکباره شروع به استفاده از عنوان «آزربایجان شمالی» کردند؟

میدانیم بعد انقلاب ۱۳۵۷ مساجد، منبرها، امام  جمعه ها و هئیت های مذهبی، حتی متون نوحه ها و خود نوحه سرایان توسط سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد، سازمان تبلیغات سپاه و …. تحت کنترل و مدیریت شدید بوده و صرفاً «ادبیاتی عاشورایی مد نظر نظام» اجازه نشر و پخش دارد. چگونه به یکباره صدای «مظلومیت خشک شدن دریاچه اورمیه» که خط قرمز امنیتی نظام محسوب و صدها نفر بخاطر اعتراضات دریاچه اورمیه زندانی ‌و سرکوب شده اند و شهرهای آزربایجان پادگانیزه می شوند، به یکباره از بلندگوی نوحه سرایان بلند می شود؟

همه این تحولات در حالی رخ می دهد که از آغاز ماه محرم حجم حملات تبلیغاتی تخریبی «ارتجاع شعوبیه» به بهانه پروژه «سیده شهلا» و بازداشت عناصر تروریست «حزب الله آزربایجان» از یک سو و هجمه فاشیسم ایرانشهری به بهانه پیشرفت ایجاد کریدور زنگه زور علیه دولت مستقل جمهوری آزربایجان بصورت جدی افزایش یافته و از طرفی رژیم جمهوری اسلامی در سکوت کامل در حال نقل و انتقالات نظامی به مرز نخجوان و نوردوز می باشد. و در همین حال سفارت جمهوری آزربایجان شمالی در لندن به بهانه محرم و عاشورا توسط جریانات افراطی شیعه اشغال می شود.

یعنی اگر به زبان صریح و شفاف بگوییم؛ رهبری، نهادهای سیاسی، اطلاعاتی، امنیتی و نظامی رژیم جمهوری اسلامی با توجه به گسترش و رشد اندیشه ها و مطالبات ملی در طبقات مختلف جامعه ترک آزربایجانی خصوصا بسط این اندیشه ها در بین افسران جوان و تحصیل‌کرده ترک شاغل در نیروهای مسلح ایران و همچنین تحولات پرسرعت منطقه قفقاز و نقش جمهوری آزربایجان و ترکیه در این تحولات، از یک سو با استفاده ارتجاع شیعه گری شعوبیه و تقویت روحیه ایرانشهری سعی در مقابله با ملل غیر فارس و تحکیم پایه مذهبی ترک های آزربایجان و تاجیک ها (فارس ها) هستند، از سوی دیگر با ابزار«شیعه گری شعوبی» در حال مهندسی معکوس جنبش مطالبات ملی آزربایجان بر علیه خود جنبش و در صورت لزوم استفاده از مذهبیون شیعه بر علیه دولت مستقل جمهوری آزربایجان و ملت های سنی مذهب جهان ترک را دارند.

کارشناسان رژیم جمهوری اسلامی (بخوانید حکومت ارتجاع شعوبیه و فاشیسم ایرانشهری) از رشد اندیشه های ملی در بین افسران جوان و تحصیل‌کرده شاغل نیروهای مسلح و سطح نارضایتی ترک های آزربایجان از تبعیض های نژادی و اقتصادی آگاهی دارند. لذا مهندسی معکوس و مدیریت روحیات مذهبی این پتانسیل بالقوه که در هر تحول منطقه ای توان «خیزش انقلابی جهت تعیین سرنوشت ملی ترک های آزربایجان» را دارد بهترین گزینه برای خنثی کردن و استفاده بر علیه بحران ها می باشد.

بنابراین پروژه محرم و عاشورای ۱۴۰۱ در سطح داخلی و منطقه ای به حالت اجرایی در آمده است. چنانکه «یگان هایی از نیروهای شیعه ترکمن حشدالشعبی عراق» مدت هاست به یکی از پایگاه های سپاه پاسداران در ماکو مستقر شده تا در صورت لزوم به نام «حزب الله آزربایجان» در نخجوان و منطقه قارص ترکیه وارد عملیات های تخریبی و ایذایی شوند و یگان هایی هم از عرب های حشدالشعبی به همراه تروریست های پ ک ک (شاخه کارایلان) پایگاه های ارتش ترکیه را در شمال عراق هدف قرار می دهند.

سخنی با فعالین حرکت ملی آزربایجان؛

دوستان و همرزمان، قرن ها هست که ملت ترک آزربایجان با اعتقاد به دین اسلام، دولتهای مختلفی را پایه ریزی کرده که همه اقلیت های مذهبی و ائتنیکی با آئین های خود در آن زندگی آرامی را سپری کرده اند. سوگواری های سنتی محرم و عاشورا در بین ملت آزربایجان جایگاه معنوی خاصی داشته و دارد، موضع گیری های علمای شیعه آزربایجانی همواره با فلسفه تساهل و اعتقادات مردمی بود، اما با ظهور ارتجاع شیعه شعوبی با محوریت هژمونی تاجیک (فارس) در گسترش و بسط خشونت بوده و مبلغان آن تحت لوای رژیم جمهوری اسلامی در عصر کنونی از ارتجاع شعوبی برای سرکوب ملل غیرفارس غیر شیعه و کنترل و همراه کردن ملت ترک آزربایجان، که مهلک ترین خطر برای «حیات و بقاء ملی» و «تعیین سرنوشت ملی » ملتمان می باشد، استفاده می کنند.

ترویج شعوبی گری در بین ترک های آزربایجان و استفاده ابزاری حاکمیت از اعتقادات مذهبی شیعیان آزربایجان خصوصا علیه دولت آزربایجان شمالی و جمهوری ترکیه و ملل غیر فارس و اندیشه های رو به رشد ملی در آزربایجان جنوبی توطئه ای خطرناک است که باید توسط نخبگان و عقلا و رسانه های جنبش ملی  خنثی شود.
رژیم حاکم ارتجاع شعوبی و فاشیسم ایرانشهری از رشد اندیشه های ملی خصوصا بعد از جنگ دوم قاراباغ در بین افسران جوان و تحصیل کرده شاغل در نیروهای مسلح ایران بسیار بیمناک است و تلاش دارد این پتانسیل را با ظاهراً شیعه گری ولی در اصل با شعوبی گری مهندسی کند. این افسران جوان و غیور ترک در نیروهای مسلح ایران در روند مبارزات ملی برای تعیین سرنوشت، دفاع از تمامیت ارضی آزربایجان جنوبی و فردای آزربایجان آزاد در تثبیت حکومت ملی نقش بسزا و بی بدیلی خواهند داشت، لذا جنبش ملی نباید این پتانسیل غنی را فراموش و باید این توطئه حکومتی در بین افسران جوان تورک را خنثی کند.

انتقال حوزه علمیه «نجف» به «قم» پروژه بسیار کلان ارتجاع شیعه شعوبی برای تسلط و مدیریت طبقه مذهبی در ایران بود. امروز ضرورت دارد که برای خنثی کردن ارتجاع خشونت گرای شیعه شعوبی در منطقه و سواستفاده از ابزار مذهب بر علیه آزربایجان و سایر ملل تحت ستم، حوزه علمیه شعیه به مرکزیت آزربایجان توسط مراجع ترک آزربایجانی ایجاد شود تا هژمونی تاجیکی (فارسی) حوزه قم شکسته شود. همچنانکه حوزه نجف در حال حاضر در این راستا حرکت میکند و به عنوان حافظ منافع ملی عربی و دولتمداری عراقی عمل می کند. حوزه علمیه مستقل آزربایجان می تواند به شیوه مرجع فقید آیت الله خویی و آیت الله شریعتمداری تساهل و تسامح شیعه اصیل تاریخی را دوباره احیا کند.

سخن پایانی اینکه؛
پیروزی مبارزات ملی در آزربایجان جنوبی بدون مد نظر قرار دادن اعتقادات مذهبی امکان پذیر نخواهد بود

تبیین اندیشه های ملی، اعتقادات مذهبی و اصول آزادی های سیاسی و اجتماعی و دمکراتیک بر عهده نیروها و نخبگان جنبش ملی می باشد که با بیانی درست  این سه رکن اساسی را تبیین کنند، که اقلیت های قومی و ائتنیکی نیز بدانند که در فردای آزربایجان آزاد دیگر فارغ از هر گونه ارتجاع و تحجری خواهند توانست به زندگی آزاد خود ادامه دهند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا