Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
آذربایجانایرانمقالات

 نقاب فارس گرایی، تکرار یک تراژدی تاریخی✍️افشار عباسی

رضا پهلوی می‌گوید جمهوری اسلامی زیر نقاب «ایران‌گرایی» (بخوانید: #فارس_گرایی) پنهان‌شده است. این نقاب برای ما غریبه نیست؛ پیش از آنکه جمهوری اسلامی آن را بر چهره زند، پدر ایشان با همین نقاب وارد میدان شد. به نام «وحدت ملی» زبان‌ ما را ممنوع کرد، تاریخمان را نادیده گرفت و فرهنگمان را تحقیر کرد.

آنچه «ایران‌گرایی» نام گرفت، در عمل به سیاستی تبدیل شد که تنوع زبانی، فرهنگی و تاریخی را تهدیدی علیه انسجام ملی تلقی می‌کرد و تنها یک‌زبان و روایت رسمی را مجاز می‌شمرد.

آزربایجان در برابر این سیاست‌ها خاموش نماند. حافظه‌ی تاریخی‌اش زنده بود و فراموش نکرد که چگونه زبان، فرهنگ و هویتش به حاشیه رانده شد. مردمش از داشته‌های خود دفاع کردند و در برابر پروژه‌ی یکسان‌سازی فرهنگی ایستادند. این مقاومت صرفاً نمادین نبود؛ آنگاه‌که پایه‌های سلطنت لرزید، #آزربایجان از نخستین خاستگاه‌های «نه» به سلطه‌ی پهلوی بود و آن «نه»، آغازی شد بر پایان نظامی که پدر ایشان پی‌ریزی کرده بود.

چندین سال است که جمهوری اسلامی نیز، با زبانی متفاوت و ظاهری نو، همان مسیر ملی‌گرایی فارس محور را ادامه می‌دهد؛ و ما از تکرار شعارهای فرسوده عبور کرده‌ایم و به ژرفای تجربه‌ی تاریخی خود بازگشته‌ایم. می‌دانیم کجا ایستاده‌ایم و چه چیزهایی برایمان غیرقابل مصالحه‌اند.

تاریخ بارها نشان داده است که بدون تکیه‌بر مرکز و روایت رسمی آن، می‌توان هویت را پاس داشت، مسیر را تغییر داد و صدای دیگری را به تاریخ تحمیل کرد.

هیچ‌چیز الزاماً از مرکز آغاز نمی‌شود؛ گاه تنها صدایی از آزربایجان کافی است تا معادلات مرکز را به چالش بکشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا