آذربایجانایرانمقالات

مكتب فيوضات در ادبيات نوين آذربايجان و نقش ميرزاسعيد سلماسي در آن مكتب – دکتر توحید ملک زاده

همزمان با آغاز قرن بيستم تحولات شگرف اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي منطقه، ادبيات كلاسيك آذربايجان وارد مرحله نوين خود شد. همسايگي آذربايجان با روسيه و عثماني و رفت و آمدهاي تجار و فرهنگيان آذربايجان جنوبي به محافل علمي و ادبي باكو و استانبول به اين روند كمك شايان توجه ميكرد به طوري كه تنها در محدوده آذربايجان شمالي يعني شهرهاي باكو، تفليس و ايروان چندين روزنامه و هفتهنامه و چاپخانه و محل ارائه هنرهاي نوين از جمله تئاتر و موسيقي و حتي مدرسه دخترانه به همت سرمايهداران مشهور و فرهنگي نظير حاجي زينالعابدين تقييوفها تاسيس شد كه در تنوير افكار عمومي و تسهيل گذر جامعه سنتي آذربايجان به جامعه قرن بيستم نقش اساسي داشت. در همين زمان مرحله نوين ادبيات در آذربايجان خود نيز به دو مكتب بزرگ تقسيم شد كه هر دو مكتب طرفداران جدي و قوي به همراه داشت. اين دو مكتب به نام نشريه ناشر آثارشان به ترتيب «مكتب فيوضات» و «مكتب ملانصرالدين» ناميده شد.

1)مكتب فيوضات:

اين مكتب كه نام خود را از نام مجله مشهور «فيوضات» گرفته با كمكهاي حاج زينالعابدين تقييف و سردبيري دكتر علي بيگ حسينزاده در سال 1906 به مدت يكسال و چند ماه منتشر شد. اين مكتب معتقد به حفظ بافت و هويت فرهنگ تمام مسلمانان در قالب داشتن زبان و ادبيات تركي بود و در اين ميان زبان تركي عثماني ميتوانست به عنوان نماد و تمثيل و زبان ادبي تمام مسلمانان و تركان جهان بكار رود زيرا كه:

الف)امپراطوري عثماني به عنوان خلافت اسلامي در جهان نقش والايي داشته و سلاطين عثماني همواره عنوان «خليفه مسلمانان» را داشتند.

ب)امپراطوري عثماني وارث فرهنگ و ادبيات يك هزار ساله دوران اسلامي تركان بودند و دهها هزار جلد كتاب مختلف در علوم و فنون وادبيات و تاريخ و جغرافيا و علوم ديني و فلسفه به اين زبان نوشته شده بود و در مدارس و دانشكدهها و دانشگاههاي عثماني به زبان تركي تدريس ميشد.

ج)امپراطوري عثماني جمع كثيري از مسلمانان جهان به جز مسلمانان ساكن ايران دوره قاجار و هند و روسيه را دربرداشت.

در ادبيات نوين آذربايجان نويسندگان و شاعران بزرگي چون حسين جاويد، محمد هادي و سعيد سلماسي با اين مكتب همكاري ميكردند و سعيد سلماسي نماينده مكتب فيوضات در آذربايجان جنوب ارس بود و عمدهترين اشعار وي در اين مجله به چاپ ميرسيد و ميرزا سعيد پيرو اين مكتب و اشعار و گويش او در اين راستا قرار دارد.

2)مكتب ملانصرالدين :

اين مكتب نيز كه از نام مجله مشهور و ساتيريك آذربايجان به نام «ملانصرالدين» به سرپرستي جليل محمدقليزاده اخذ شده معتقد بود براي رساندن پيامهاي فرهنگي و  اجتماعي-سياسي مردم بايد به زبان خود مردم صحبت و پيامرساني كرد بنابراين لازم است روزنامهها و نشريات به زباني ساده (تركي آذربايجاني) به چاپ برسند نه زبان غليظ و ادبي عثماني. با اين حال موسس مكتب يعني جليل محمدقليزاده به هيچ وجه معتقد نبود كه زبان عوام آذربايجان، زبان ادبي نشريات باشد بلكه به نظر وي مكتب ملانصرالدين اولويت را در تنوير افكار عمومي ميداند نه زبان و ادبيات.

ملانصرالدين توانست با اين تز در ميان توده مردم آذربايجاني و بلكه كل تركان جهان نفوذ پيدا كند به طوري كه اين مجله ساتيريك با زبان تركي آذربايجاني در سمرقند و بخارا و قازان و تهران و استانبول به راحتي خوانده ميشد و دهخدا و سيداشرف الدين قزويني (نسيم شمال) اشعار آن را به فارسي ترجمه و در تهران چاپ ميكردند. نفوذ اين مجله در ميان مردم آذربايجان مرهون سبك ساتيريك و ساده آن ميباشد به طوري كه در انقلاب مشروطيت آذربايجان نيز فعالانه شركت نمود و باكاريكاتورها و اشعار طنزآلود خويش به حمايت معنوي از مشروطهخواهان برخاست.

با تصرف شمال آذربايجان توسط كمونيستها و اعمال محدوديتهاي فرهنگي از سوي روسها، مكتب فيوضات تعطيل و تمام دستاندركاران آن به سيبري تبعيد يا كشته شدند و بدين ترتيب زبان ادبي معاصر آذربايجان در قالب مكتب ملانصرالدين بوجود آمد.

21 خرداد 1402

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا