آذربایجانایران

وضعیت بحرانی زندانی سیاسی سابق اکبر لکستانی

اکبر لکستانی زندانی سیاسی سابق در اثر عوارض شکنجه دربیمارستان بستری گردید

اینجانب اکبر لکستانی، در سال ۲۰۱۹ در ایران بازداشت شده و رژیم ج.ا. شکنجه های روحی و جسمی را بر من روا داشت.  به سب ب این بازداش ت برای مدت ی دسترسی به داروهایم متوقف شد و این امر وضع سلامتی ام را با مشکلات جدی از جمله درگیری عفونت در پا به سبب شکنجه ، عدم دسترسی به دارو و درمان مواجه ساخت.

 

چند ماه قبل با مراجعه ب ه بخ ش اورژانس بیمارستانی در شهر مودستو ایالت کالیفرنیا، بدون توجه به وخامت عفونت پایم مرخص شدم  و  این بی توجهی تبعات سنگین تری را بر من تحمیل نمو د. پ س از گذشت ما ه ها، در اوایل ماه مارس به دلیل تب شدید و عفونت پیشرفته در پایم ،مجدد به اورژانس مراجعه کرده  این بار به علت شدت عفون ت اعلام شد که ملزم به قطع انگش ت هستم.

سپس اظهار داشتند که میتوان با طی پروسه درمان شش هفته ای و مصرف آنتی بیوتیک از قطع شدن انگشت جلوگیری کرد.

 

البته کادر پزشک ی نگران بودند در صورت  پیشرفت عفونت وضعیت وخیم تر گردد  و منجر به قطع پا از ناحیه مچ شوم؛  به هر حال نهایت ا تصمیم بر آغاز دوره درمانی گرفته شد.

 

اکنون دوره درمانی یاد شده با مصرف آنتی بیوتی ک به اتمام رسیده است، ام ا هنوز نمیدانم چه در انتظارم هست و هر روز که میگذرد احتمال پیشرفت عفونت پای من و قطع شدن پایم از مچ بیشتر میشود.

 

دکتر قصد دارد برای تشخی ص دقیق تر، عکسبرداری با دستگاه X_ray اتمی از پای من داشته باشد اما نوبت دهی این دستگاه بیش از یک ماه است. به دلیل شرایط اضطراری که در آن هست م نمیتوانم این مدت را صبر کنم زیرا ممکن است عفونت در این مدت پیشرفت دوباره داشته باشد و پای خود را از دست بدهم.

هیچکس کمکی نمیکند و پاسخگو نیستند که چرا باید در این شرایط سخت ،تعیین تکلیف وضعیت عمل جراحی ام به تاخیر انداخته شود.

 

سیست م درمانی و اداری که این وضعیت را برای من رقم زده است و عفونت جزئی را با اهمال کاری و تعلل به جایی میرساند که در آستانه قطع انگشت و شاید قطع از مچ پا منجر می شود، تفاوتش با سیستم شکنجه گر رژیم جنایتکار ایران چیست ؟

 

هر چند در زمان دستگیری و شکنجه ام در ایران نیز وزارت امور خارجه آمریکا هیچ حمایتی از من نداشت و برخلاف رویه معمول، بیانیه ای مبنی بر آزادی من از رژیم ایران صادر نکرد و آزادی مرا خواستار نشد. در حالی که برای دیگر دو تابعیتی ها همواره این اتفاق افتاده است. در مورد پرونده پزشکی پیش آمده نیز اهمال در روند اداری و درمانی مشاهده میشود.

 

مگر ممکن است بیماری نیازمند تصمیم گیری فوری برای جراح ی قطع عضو باشد و مدت طولانی پشت بروکراسی زائد ادار ی مانده تا عفونت، پایش را از او بگیرد؟

 

مسئولیت این اهمال با چی کسی است؟ چرا  نباید در چنین شرایطی سریعا تحت درمان قرار بگیرم و پای خود را به دلیل این تعلل از دست دهم ؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا