همرزمان خط مقدم، حمایت و مراقبت این دو برادر از همدیگر در منطقه جنگ که پدر و مادرشان را از نیز دست داده اند تحسین می کنند.
ایلکین شبی زاده می گوید در نبردهای شوشا زخمی شد ولی زخم برادرش چنان شدید بود که او را بر دوش گرفت و از میدان جنگ دور شد:
“اگرچه مجروح بودم، اما چون فکر و ذکرم پیش برادرم بود، از زخمهای خودم هیچ چیزی حس نمیکردم. به خودرو رسیدیم و آنها ما را به بیمارستان رساندند. گوشت پای برادرم آویزان بود. او خون زیادی از دست داده بود، سردش بود و صورتش سفید سفید شده بود.
یک روز آنجا ماندیم. برادرم بود، من بودم و خدایی که بالاتر از ما است، بود. اگر هزار جان داشتم، فدای برادرم و سربازانمان می کردم. خداوند شهدایمان را بیامرزد.”
لازم به ذکر است که اِلمین شبیزاده که چندین عمل جراحی انجام داده است، هم اکنون در بیمارستان تحت معالجه است.