ایرانجهانمقالات

توضیحی مختصر در باب ضرورت داشتن حزب و فعالیتهای جمعی و تشکیلاتی *روح الله مرادی قشقایی دبیر کل سازمان (حزب) قایی – سوئیس

چرا باید حزب یا تشکل سیاسی داشت؟
از زمان پیدایش اتحاد ( کنفدراسیون ) قشقایی تا پیش از کودتای 28 مرداد 1332 و تبعید سران قشقایی به خارج از ایران ، قشقایی ها در قالب یک ایل دارای سازمان سیاسی ، اداری ، مالیاتی و تا حدودی قضایی خاص خود بودند و این سازمان اقتدار سیاسی اداری خود را از طریق سلسله مراتب خود در سطوح طایفه ، تیره و بنکو اعمال می کرد . در طول دوره مذکور هیچ نهاد یا سازمان رسمی یا غیر رسمی موازی یا مزاحم دستگاه ایل خانی در میان قشقایی ها وجود نداشت . پس از تبعید خوانین قشقایی بالاترین سطح سلسله مراتب سیاسی اداری قشقایی ها ( ایل خانی ) از بین رفت ولی سلسله مراتب اداری در سطح طایفه و تیره و بنکو بر جای خود باقی ماند و بنا به مقتضیات زمانی تعاملاتی با نهادهای دولتی برقرار کرد . در این دوره هم سازمان و تشکیلات مردم نهاد سیاسی یا غیر سیاسی در میان قشقایی ها وجود نداشت و در مواردی شورش های مسلحانه نا منظمی توسط افرادی از قشقایی ها علیه حکومت پهلوی صورت می گرفت و پس از مدت کوتاه یا طولانی سرکوب می شد .
در دوره پهلوی هیچ تشکیلات سیاسی به نام قشقایی ها وجود نداشت اما عده ای از قشقایی ها به عنوان فرد خودشان در سازمان های سیاسی مطرح آن زمان از جمله حزب توده ، فدائیان خلق و مجاهدین خلق حضور و فعالیت داشتند .
پس از انقلاب 57 هم در دوران آزادی دو ساله نخستین ، قشقایی ها سازمانی به نام خود نداشتند و در قالب سازمان های سیاسی دیگر فعالیت می کردند . تعداد زیادی از جوانان فعال قشقایی که عمدتا عضو گروه های چپ بودند در دهه شصت به زندان افتاده و اعدام شدند .
از سال 1360 تا کنون قشقایی ها هیچ گونه سازمان سیاسی به نام خودشان نداشته اند و افراد قشقایی هم به لحاظ فعالیت سیاسی در چهار گروه جای گرفته و می گیرند : نخست ، بخشی از قشقایی ها که از ابتدا جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن را قبول نداشتند و فضایی برای فعالیت آنان وجود نداشت . دوم ، بخشی از قشقایی ها که نظام جمهوری اسلامی را قبول داشته اند و از آن با وضعیت موجود دفاع کرده اند که در قالب سازمان ها و احزاب اصول گرا فعالیت سیاسی کرده اند . سوم ، بخشی از قشقایی ها که معتقد بوده اند برای احقاق حقوق قومیت ها و اقلیت ها بهتر است در چارچوب سازمان ها و احزاب سیاسی اصلاح طلب فعالیت نمایند . چهارم ، بخش عمده مردم قشقایی که فعال سیاسی نبوده اند اما در ایام انتخابات به دلیل تعصب تورکی خود صرف نظر از تعلق سیاسی افراد از کاندیداهای قشقایی حمایت کرده اند .
پس از آن که در سال 1375 چهار نفر از قشقایی ها به مجلس شورای اسلامی راه یافتند و یک سال بعد هم خاتمی به ریاست جمهوری رسید ، قشقایی ها فضا را مناسب دیدند و تقاضای ثبت یک تسکیلات سیاسی با نام و برای قشقایی کردند . این تشکیلات مراحل اولیه اداری خود را در شیراز و استان فارس با موافقت مقامات محلی طی کرد اما کمیسیون ماده ده قانون احزاب با این استدلال که مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت سیاسی تحت عنوان اقوام و اقلیت ها را ممنوع نموده از دادن مجوز فعالیت به این سازمان قشقایی خودداری کرد .
در مورد خارج از کشور ، در طول دوران پهلوی و جمهوری اسلامی هم قشقایی ها در خارج از ایران سازمان سیاسی به نام خود نداشته اند و به عنوان فرد مستقلا یا در قالب سازمان های دیگر فعالیت هایی کرده اند .
به نظر می رسد در مقطع فعلی داشتن سازمان یا سازمان هایی برای هم گرایی و سازماندهی فعالان سیاسی قشقایی بسیار ضروری است تا بتوانیم سهم شایسته ای در تحولات مهم پیش رو داشته باشیم .
حزب “قایی” به عنوان نخستین تشیکلات سیاسی قشقایی آمادگی خود برای هرگونه مشارکت و‌ همیاری با نیروها و فعالین ملی قشقایی در تاسیس احزاب و تشکل های ملی قشقایی را صمیمانه بیان داشته و در این راستا تجربه خود را در اختیار آنان قرار خواهد داد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا