آذربایجانایرانمقالات

دریاچه ارومیه؛ بی‌تفاوتی، فرافکنی وسیاست‌های ناکارآمد آبی/رضا طالبی

بحران دریاچه ارومیه ناشی از سیاست‌های اشتباه آبی، عدم استفاده از دیدگاه‌های کارشناسانه و تجربیات بین‌المللی از سویی و فرافکنی و بی‌تفاوتی مسئولین ایران نسبت به این کلان‌بحران ملی از سوی دیگر است.

بحران دریاچه ارومیه و راهکارهای بی‌حاصلی که برای نجات آن ارائه شده، بی‌تفاوتی مسئولین و حتی جامعه ایران را اثبات کرده است؛ از یک‌سو، جامعه دچار بی‌تفاوتی سیاسی نسبت به اکوسیستم شده است و از سوی دیگر، نخبگان به‌جای ایجاد راه‌حل در قبال سیستم ناکارآمد دولتی به رفع تکلیف سیاسی روی می‌آورند و به انتشار چند عکس، آهنگ، دردنامه، مرثیه و سپس حواله این امر به مردم دچار بی‌تفاوتی سیاسی اکتفا می‌کنند.

بیگانگی از دیدگاه کارل مارکس به وضعی اطلاق می‌شود که در آن انسان‌ها تحت چیرگی نیروهای خودآفریده‌ قرار می‌گیرند و این نیروها همچون قدرت‌های بیگانه در برابرشان می‌ایستند. در این وضعیت، نهادهای عمده جامعه سرمایه‌داری؛ از دین گرفته تا اقتصاد سیاسی همگی دچار ازخودبیگانگی می‌شوند. نتایج این بیگانگی، بی‌اهمیتی و بی‌اعتمادی و در نهایت انواع آسیب‌های اجتماعی و ارتکاب جرم‌های سنگین و جنایت است. بی‌تفاوتی را می‌توان از نتایج نهایی بیگانگی مد نظر اندیشمندانی مانند مارکس، وبر و لوکاچ دانست.

– معضل دریاچه ارومیه

متاسفانه علی‌رغم حیاتی بودن مسئله دریاچه ارومیه، با سیاسی شدن آن، دفاع ساختار حاکم از این وضعیت بغرنج، رفته‌رفته جدی‌تر نیز می‌شود. عدم اصلاح ساختار کشاورزی، آبیاری، حقابه اراضی و آب شرب از سوی حکومت و ادامه این روند توسط مردم به علت نبود آلترناتیو اقتصادی وضعیت را وخیم‌تر کرده است. شوهای سیاسی در مورد انتقال آب از زاب و ارس و یا روایات تصویری از فعالیت‌های بوروکرات‌های آبی و اکوژولیک، جز ترویج همین بی‌تفاوتی سیاسی و رفع تکلیف‌ها، حاصلی ندارد.

مسئولین ایرانی به اصلاح روش‌ها نمی‌پردازند و حتی به مزارع و باغات و حفر چاه‌های عمیق کمک نیز می‌کنند. مردم نیز به اشتباه خود در مورد تصرف آبی و کاهش کاشت میوه‌ها و جالیزات آب خور ادامه می‌دهند و زمین‌های دولتی و شخصی به کارفرمایان خارج از استان آذربایجان غربی جهت کاهش فرازمین هندوانه و خربزه کرایه داده می‌شود.

در چنین شرایطی، درخواست پاسخ از نمایندگان مجلس و شورای شهر ارومیه که با وعده‌های حفظ دریاچه رای آورده‌اند، شاید بی‌‌نتیجه باشد، اما اصلاح الگوی مصرف شرکت‌های خصوصی و خانوارها می‌تواند اندکی از بحران بی‌آبی بکاهد. اساسی‌ترین راهکار درک مردم نسبت به وضعیت بسیار بد آبی در شمال‌غرب ایران است.

– اعتراضات مدنی

مطالبات خیابانی شاید بتواند راهکاری موقت برای مقابله با این معضل باشد، ولی تصمیم نهایی منوط به اصلاح کلان در ساختار سیاسی و آبی ایران است، اما حکومت اصلا اهمیتی به این مسئله نمی‌دهد. ستاد احیای دریاچه ارومیه با بودجه ناچیز آن، دلیل گویای این ادعاست. بیگانگی رایج از سوی دولت، بی‌تفاوتی سیاسی را به بار آورده و این خود موجب رفع تکلیف سیاسی روشنفکران شده است. در این سیکل خطا، متضرر اصلی زیست‌بوم مردم است.

چه بسا گفته شود، اگر این بی‌تفاوتی هم نبود، حکومت تغییر روش نمی‌داد و در این شرایط سخت اقتصادی با سرکوب اعتراضات، به‌جای جواب، صورت مسئله را پاک می‌کرد. به هر حال، بحران دریاچه ارومیه با نوعی نگاه بیگانه‌سازی به مسئله منطقه‌ای تبدیل شده و حکومت را از حل آن عاجز کرده است. اگر حجم فاجعه این معضل درک می‌شد، احتمالا مهم‌تر از سوژه سلبریتی‌های وطنی به نظر می‌رسید. لب کلام؛ تنها راه‌حل این بحران، بودجه و اصلاح ساختار نظام کشاورزی است که این هم گویا، شدنی نیست و برای معترضان چاره‌‌ای جز حضور فیزیکی در خیابان را باقی نمی‌گذارد.

– مسئله ترکیه و عراق

ایران علاوه بر بی‌تفاوتی می‌کوشد با فرافکنی مسئله را به ترکیه معطوف کند. برخی از کارشناسان و بروکرات‌های ایرانی با توسل به اختلافات فرهنگی و اتنیکی عامل اصلی خشکسالی و ریزگردها را ترکیه می‌دانند. برخی گروه‌های ایرانی نیز همانند سایر مسایل، معترضان به بحران دریاچه ارومیه را دارای انگیزه‌های قومی و طرفدار ترکیه توصیف می‌کنند. درحالی‌که سدسازی‌های ترکیه نقشی در کاهش آب دریاچه ارومیه ندارد، بلکه ایران خود با تونل‌سازی مقابل رود زاب، عدم لایروبی رود مرزی نازلوچای، دریاچه مارمیشو در مسئله حقابه ارومیه دخیل بوده و حتی در مورد حقابه ساری‌سو و قره‌سو نیز دسترسی بیشتری داشته است.

مخالفت ایران در زمینه سدسازی ترکیه بیش از اینکه اکوسیستماتیک باشد، سیاسی و در جهت منافع بشار اسد و تامین آبی یگان‌های تروریستی در شمال شرق سوریه است. ایران و عراق 36 رود مرزی مشترک دارند، که اروندرود، معروفترین آنهاست. چند رودخانه از ایلام در ایران سرچشمه می‌گیرند که به سمت عراق نیز انشعاب دارند. می‌توان به رود‌های دویرج، چنگوله، کنجان چم، گاوی، کانی شیخ، ترساق، گنگیر، گدار خوش و تلخاب اشاره کرد. البته خود عراق هم به عدم تامین حقابه دجله و فرات از سوی ایران شکایت دارد. ایران به‌جای قبول ورشکستگی آبی با فرافکنی، بحران آب خود را ناشی از عملکرد کشورهای مانند آذربایجان، ترکیه، عراق و افغانستان می‌داند.

– انتقال آب خزر به دریاچه ارومیه

حجم دریای خزر 86 هزار میلیارد مترمکعب، و برداشت آب از آن در سال حداکثر 200 میلیون مترمکعب است که قرار بود به سمت دریاچه ارومیه هدایت شود. طبق بررسی‌ها اگر این حجم آب در سال برداشت شود، 2.6 میلیون تن نمک به دریای خزر برمی‌گردد. از دیدگاه برخی کارشناسان، برای اجرای چنین پروژه‌ای، باید تمام ابعاد محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی را لحاظ کرد که حداقل به شش سال زمان نیاز دارد. با انتقال هر تن آب، سه تن نمک بازگردانده می‌شود. بنابراین باید تمام جنبه‌های محیط زیستی برای اجرای این طرح مورد توجه قرار گیرد. انتقال آب موجب نابودی حیات وحش و جنگل‌ها می‌شود.

از سوی دیگر، خود دریای خزر نیز دچار بحران آبی است. پمپاژ آب در ارتفاع 2700 متری هزینه‌بر است و برای پمپاژ 5 مترمکعب آب از خزر به دریاچه ارومیه حدود نیم دلار هزینه لازم است. املاح آب دریای خزر از نظر شیمیایی سولفاته و املاح دریاچه کلرات است. ساختار این دو آب به لحاظ شیمیایی با یکدیگر همخوانی ندارد و این کار شدنی نیست.

ستاد احیای دریاچه ارومیه زمانی که آن را با 1.9 میلیارد‌ مترمکعب آب تحویل گرفت، قول داد حجم آن را به 15.5 میلیارد‌ مترمکعب برساند. مشاوران «ستاد احیا» روی عدد مذکور توافق و آن را به‌عنوان تراز اکولوژیک دریاچه ارومیه یا نماد احیای آن معرفی کردند. وقتی این ستاد ماموریت خود را در سال گذشته به پایان رساند، حداقل 12 میلیارد مترمکعب با آن عدد فاصله داشت.

– احداث سد و حفر چاه

بیش از 40 سد در حوضه دریاچه ارومیه احداث شده است و هنوز هم ساخت سدهای جدید با هدف توسعه کشاورزی ادامه دارد. بیش از 80 هزار حلقه چاه در حوضه آبی دریاچه ارومیه حفر شده و هنوز هم زمین‌های بیشتری زیر کشت می‌رود. وعده افتتاح پروژه تونل انتقال آب از رودخانه زاب به دریاچه ارومیه به‌عنوان شاخص‌ترین پروژه احیای آن، از بهار سال 1399 با بیش از 3 هزار میلیارد تومان هزینه شروع و از آن زمان تا کنون بارها وعده افتتاح آن از سوی مسئولان مختلف کشوری و استانی اعلام و سپس به دلیل آماده نبودن پروژه، مراسم بهره برداری به زمانی دیگر موکول شده است و هر بار بر هزینه‌های احداث این پروژه کلان افزوده می‌شود.

پروژه «تونل انتقال آب سد کانی سیو» به طول 36 کیلومتر و در عمق 145 متری زمین توسط قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا احداث شده و تاکنون به دلیل مشکلات متعدد بهره‌برداری و انتقال آب به پیکره دریاچه ارومیه میسر نشده است. پروژه مذکور که از آن به‌عنوان پرهزینه‌ترین طرح احیای دریاچه ارومیه هم یاد می‌شود تنها امید مسئولان به احیای آن است. ستاد احیا هر چه در چنته داشته، از سال 1392 تا کنون رو کرده است.

تیر آخر ستاد احیا، انتقال 600 میلیون مترمکعب سالانه آب رودخانه زاب به دریاچه ارومیه و 172 میلیون مترمکعب از خطوط انتقال پساب است که از مدول دوم تصفیه‌خانه فاضلاب شهر تبریز (ظرفیت سالانه 121 میلیون مترمکعب) و خط انتقال پساب مدول سوم تصفیه‌خانه فاضلاب ارومیه (ظرفیت سالانه 51 میلیون متر مکعب) قرار است به دریاچه راه یابد. این میزان در مجموع به 772 میلیون مترمکعب در سال می‌رسد. درحالی‌که دریاچه ارومیه سالانه نیازمند 3 هزار و 426 میلیون مترمکعب آب برای رسیدن به تراز اکولوژیک خود است.

– چاره اساسی و نهایی

مسئولین و کارشناسان ایرانی به‌جای فرافکنی منطقه‌ای، اتهام‌زنی به کشورهای مختلف و معترضان و عوامل جوی و خاکی، باید برای کاهش سطح تبخیر در بخش حیاتی دریاچه، اصلاح سیستم بسیار سنتی اطراف آن، ممنوعیت کاشت بادام، هندوانه، برنج، چغندر قند و پلمپ هزاران چاه غیرمجاز، کنترل سدها، بازیافت پسماند صنعتی و کشاورزی، گشودن موقت سدها، تاخیر در حفر تونل‌های کمکی، اصلاح سیستم مصرف بودجه و استفاده از تجربیات بین‌المللی اقدام کنند.

در همان زمان آغاز به کار ستاد احیا، دانشگاهیان انتقال آب را پرهزینه و غلط دانستند. آنها همچنین بر توقف گسترش اراضی کشاورزی، تعیین تکلیف و پلمپ چاه‌های غیرمجاز، تدوین و اجرای الگوی کشت مناسب برای منطقه، توقف تمام طرح‌های سدسازی و تمرکز روی عملیات آبخیزداری جهت تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی تاکید کردند، اما تمام این هشدارها و پیشنهادها نادیده گرفته شد و بحران دریاچه ارومیه به‌جای یک مسئله اکولوژیک به موضوع منطقه‌ای تقلیل یافت. قطعا، بدون انجام این اقدامات، شاهد مرگ زودهنگام دریاچه ارومیه و کوچ بسیاری از اهالی منطقه و پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اقلیمی آن خواهیم بود.

 

 

خبرگزاري آناتولي

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا