آذربایجانایرانمقالات

آیا در گفتگویی دمکراتیک میتوان طرف مقابل را به «خیانت» متهم کرد و طلب رواداری سیاسی داشت؟ ✍آلپ سلجوق

فرض کنیم شما در موضوعی خاص طرز فکرو راهکاری متفاوت با افراد و جریانهای مختلف داخل حرکت ملی آذربایجان, دارید. در هر جامعه ای این اختلافها طبیعی است. در سیستمهایی که با مبنای دموکراسی اداره میشوند، احزاب مخالفت خود را با طرز حکمرانی و سیاستهای حزب دیگر مطرح میکنند و به بیان دلایل مخالفتشان بسنده میکنند اما هیچگاه حزب مخالفت خود را با کلماتی همچون «خیانت» که بار معنایی منفی سنگینی دارد متهم نمیکنند.اصولا شهروندی مسئولیت پذیر، بنای ایجاد و دلیل بقای این دمکراسیها است. شهروندی ای که از مدرسه به عنوان اصلیترین محل آموزش به افراد آموخته میشود که چگونه رفتار کنند. علاوه از مدرسه، رسانه ها، خانواده و روشنفکران نیز این آموزش را تکمیل میکنند.

در جوامع غربی سیاستمداران در قبال گفته ها و اعمال خود مسئولیت پذیرند و اگر اشتباهی مرتکب شدند عذر میخواهند.
اما در جوامع توسعه نیافته همچون جامعه آذربایجان جنوبی وضع به این منوال نیست!
افراد به خود این اجازه را میدهند وکیلی را که از حقوق زندانیان سیاسی در مقابل جمهوری اسلامی دفاع کرده و مدتی زندانی سیاسی بوده را صرفا با این توجیه که با راه و نگاه این افراد در سیاست ورزی همراه نیست خائن بنامند.
این افراد صرفا با استناد به اینکه یک آذربایجانی در جایی با کردها نشسته و یا در تلویزیونی کردی مرتبط با جریانات معتدل کردی حضور یافته و از موضع یک آذربایجانی در موضوعی اظهار نظر کرده او را به خیانت به آذربایجان و به زمین فروشی(توپراقی ساتماق) متهم میکنند.
اما مگر زمین فروشی(توپراقی ساتماق) به لحاظ عملی ممکن است؟
هیچ جریان آذربایجانی یا کردی به دلیل اینکه هیچ رأیی از طرف مردم کسب نکرده نمیتواند ملت کرد یا ملت آذربایجان را نمایندگی کند و صرف جمع شدن زیر یک سقف هیچ نوع سندیتی به ادعاهای واهی افراد یا گروههای توسعه طلب نداده و نخواهد داد. این افراد و احزاب دولت نیستند و عاملیتی برای تصمیم گیری در مورد حدود مرزها ندارند. طبیعی است که میتوان از اقبال عمومی نسبت به یک حزب سخن به میان آورد اما این اقبال عمومی وظیفه و سندیتی بر عهده آن حزب نمیگذارد و هر نوع تصمیم گیری در مورد مرزهای سرزمینی کردستان و آذربایجان به آینده و تشکیل حکومتهای منطقه ای آذربایجان و کردستان موکول است. اگر ساده تر بگویم کسی در این احزاب و افراد بنگاه فروش زمین باز نکرده و سندی دست این افرادی که عین شما نمی اندیشند نیست
آذربایجان و اپوزیسیون ایران
آذربایجان چه بخواهیم و چه نخواهیم در جغرافیای ایران است و تحولات ایران بر سرنوشت آذربایجانیها تاثیر مستقیم دارد. در این میان همکاری ملتهای غیرفارس برای رسیدن به حقوق ملیشان یکی از همکاریهای کلیدی است. دوستانی که دیگران را به زمین فروشی متهم میکنند بر این عقیده اند که لازم است آذربایجانیها در هر جمعی که حضور دارند شرط بگذارند که اگر کردها باشند ما نیستیم. این موضع فرای اینکه نژادپرستانه است علیرغم رادیکالیسم موضعی غیر عقلانی است زیرا احزاب کردی در این ائتلافها بوده اند و خواهند بود و این شرط تنها با عدم شرکت طرف آذربایجانی به پایان خواهد رسید و عرصه را هر چه بیشتر برای رساندن صدای مردم آذربایجان در مجامع بین المللی تنگ خواهد کرد. این دوستان که دیگران را به خیانت متهم میکنند معتقدند که آذربایجان نباید با سازمان مجاهدین خلق همکاری کند. ایران دارای اپوزیسیونی غیر منسجم است و بدون انسجام اپوزیسیون ایران حکومت جمهوری اسلامی خواهد ماند و به ظلمش ادامه خواهد داد. آذربایجانیها باید با اپوزیسیون ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی همکاری کنند. در این اپوزیسیون کرد، فارس، مجاهد، بهایی، عرب، بلوچ، جمهوریخواه، کمونیست، چپ، راستش، فمنیست، کوئیر، گی، لزبین و ترنس حضور دارند و ما باید قادر باشیم با همه مخالفان جمهوری اسلامی به غیر از پهلوی، که ملت آذربایجان را قتل عام کرده و حتی یک عذرخواهی ساده در فضای عمومی نکرده همکاری کنیم تا بتوانیم دولت ملی آذربایجان را برپا کنیم.
علیرغم شناخت اکثر فعالین آذربایجانی به این حقیقتها، گروهی از فعالین ملی با استفاده از این چماق و اتهام زنیهای زرد همچون «زمین فروشی به کردها» سعی در از میدان به در بردن حریف دارند. آنها به خوبی آگاهند ایکس و ایگرگ حتی اگر بخواهند نمیتوانند نیم متر زمین را به ملتی همسایه واگذار کنند و این امری غیر قابل اجرا است اما آنها با سواستفاده از احساسات عمومی بر ضد توسعه طلبی اتنیکهای همسایه و با گمراه کردن افکار عمومی سعی در قلب واقعیت و حذف مخالفان سیاسی به شیوه ای ماکیاولی و به دور از اخلاق دمکراتیک از طریق پوپولیسم دارند.

گروهی که دیگران را به زمین فروشی متهم میکند سعی دارند با هوچیگری سوشیال مدیایی، جمع کردن دسته های حیدری-نعمتی طرف متقابل را مرعوب کنند تا از روش آنها پیروی کند. پس از ماهها تلاش بی ثمر این گروه، آنها تصمیم به «خائن» نامیدن طرف مقابل گرفتند. عملی که با هیچ یک از پرنسیپهای دمکراتیک در جوامع دمکراتیک نمیخواند. در این جوامع هر گروهی که دیگران را خائن بنامد باید خیانت این افراد را در دادگاه صالحه ثابت کند یا در فضای عمومی عذرخواهی کند.
این گروه اتهام زن، که دیگران را خائن مینامد، زمانی که دیگران از بحث با آنها امتناع میکند میگویند “پس تلورانستان کجا رفت؟” “خرد جمعیتان چی شد؟”
این دوستان باید بدانند که فهمشان از دمکراسی در حد برنامه های لمپنی و پوپولیستی یا وراجیهای روزنامه های اصلاح طلب خلاصه شده و ناقص، ضد دمکراسی و اخلاق است. آنها ابتدا باید شهروندی مسئولیت پذیر را بیاموزند! آنها باید بدانند اشخاص در مقابل کلماتی که استفاده میکنند مسئولند. در جوامع مدرن سیاستمداران در پارلمانها شدید ترین و مخالفترین نظرات را مطرح میکنند اما هیچگاه از کلمات با بار معنایی بسیار منفی استفاده نمیکنند. شما نمیتوانید کسی یا گروهی را خائن، ساتقین … بنامید انتظار ماندن در گفتگوی دمکراتیک را داشته باشید. شما نمیتوانید چند روز بعد انتظار داشته باشید که فرد یا گروه با شما به منوال گذشته گفتگو کند. شما نمیتوانید مانند کودکی پُررو دیگران را با بدترین الفاظ متهم کنید و بعدا خواهان تلورانس نشان دادن طرف مقابل باشید.
دوستان غزیز
دمکراسی را یاد بگیرید.
آنچه شما آموخته اید دئم قارپیزی است و فرسنگها به دور از استانداردهای دمکراسی است
گروههایی که چنین قواعدی را رعایت نمیکنند طبیعتا باید از سوی جامعه مدنی طرد و به کناری گذاشته شوند.
*منظورم از داخل حرکت ملی افرادی است که برای خواسته هایی همچون حقوق ملی و زبانی و محیط زیستی آذربایجانیها مبارزه کرده و تا پای زندان، اخراج از کار و بعضا صدمات جسمی پیش رفته اند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا