آذربایجانایران

اکبر نعیمی در خصوص کمپین کمک به زلزله زدگان خوی؛ مردم آذربایجان حافظه خوبی از اقدامات و برنامه‌های دولت ندارند

اکبر نعیمی زندانی سیاسی آذربایجانی که اخیراً از زندان اوین آزاد شده است در خصوص کمپین «وطن آدینا بیرلیک یاراشار»؛ کمک به زلزله‌زدگان شهرستان خوی با شهرام افشار مصاحبه ای در وب سایت همه مون انجام داده که عین متن منتشر میشود.

در تاریخ ۸ بهمن‌ماه ۱۴۰۱ زلزله‌ شدیدی به بزرگی ۵.۹ ریشتر شهرستان خوی استان آذربایجان غربی را لرزاند. در این زلزله چندین نفر جان باختند، بیش از هزار نفر مصدوم شدند و دست‌کم به ده هزار خانه‌ در شهر خوی و روستاهای آن خسارت وارد شد. به دلیل کوتاهی دولت در امر امدادرسانی، زلزله‌زدگان در هوای سرد زمستان چندین روز بدون سرپناه و غذا در فضاهای باز و خیابانها ماندند که این موضوع اعتراضات گسترده‌ای را برانگیخت. در شهر خوی نیز تجمعاتی در اعتراض به عدم توزیع لوازم مورد نیاز اولیه مانند چادر، غذا و پتو شکل گرفت که در برخی موارد با سرکوب ماموران امنیتی مواجه شد.

کم‌کاری و بی‌توجهی نهادهای دولتی و نیاز مبرم زلزله‌زدگان به امدادرسانی فوری، سبب شد تا شهروندان آذربایجانی خود دست به کار شده و کمپین کمک به زلزله‌زدگان تحت عنوان «وطن آدینا بیرلیک یاراشار» (زینت وطن اتحاد است) را شکل دادند. بلافاصله هزاران نفر به آن پیوستند و در تمام شهرهای آذربایجان با ایجاد ایستگاه‌های جمع‌آوری کمک‌های مردمی به یاری زلزله‌زدگان خوی شتافتند. مرکز اصلی مدیریت این کمپین در شهر خوی قرار دارد.

ضرورت تشکیل کمپین:

«اکبر نعیمی» مهندس مکانیک و از فعالین آذربایجانی اهل خوی درباره ضرورت تشکیل این کمپین می‌گوید: «مردم آذربایجان حافظه خوبی از اقدامات و برنامه‌های دولت ندارند. نمونه عینی، مدیریت دولتی تحت عنوان “ستاد احیا دریاچه ارومیه” است. نتیجه ۱۰ سال اجرای این برنامه به خشک شدن بیش از ۹۵ درصد دریاچه ارومیه انجامید. یا مدیریت بحران زلزله ورزقان(سال ۱۳۹۱)، که اگر کمپین‌ها و کمک‌های مردمی نبود، حتی رسیدگی اولیه و اسکان اضطراری مردم هم با مشکل مواجه می‌شد. وسعت بحران در شهرستان خوی با توجه به بزرگی شهر، تعداد روستاهای درگیر و پراکندگی جمعیت، بسیار بزرگتر از بحران ورزقان بود. طبیعتا پیش فرض این بود، سیستمی که به هر روی نتوانسته بحرانی با وسعت کوچک را مدیریت کند در وسعت بزرگتر نمره قبولی نخواهد گرفت. کما اینکه در دمای ۵ درجه زیر صفر، تعداد چادرهای توزیعی توسط دولت آنهم با گذشت روزها و هفته‌ها، حتی با اعتراضات و فشار رسانه‌ها نتوانست بیش یک سوم جمعیت شهرستان را پوشش دهد.»

پیشینه کمپین:

این فعال آذربایجانی، تجربه کمک رسانی در زلزله ورزقان، کمپین ثبت نام برای اهدا عضو زمان مرگ مغزی، وجود سازمانهای غیر دولتی (سمن) در شهرهای آذربایجان، برگزاری نشست‌های آسیب‌های شهری، مسئولیت اجتماعی و توسعه پایدار، توزیع بسته‌های حمایتی در طول چندین سال توسط همین سمن ها برای حاشیه نشینان، به اضافه تجربه مشارکت‌ مستقل و سازماندهی انتخاباتی در سالهای گذشته در آذربایجان غربی را از عوامل تاثیرگذار در راه‌ندازی و موفقیت این کمپین برشمرد.

اهداف کمپین؛

مهندس اکبر نعیمی در خصوص اهداف کمپین می‌گوید:

-اولین هدف کمپین، سرپا نگه داشتن زلزله‌زدگان بود که دولت تنها بخشی از آن را تحت پوشش قرار داده بود.

-دومین هدف، موضوع فرهنگ‌سازی در کمک‌رسانی بود. سازماندهی، نیازسنجی و جلوگیری از ورود «خیّرهای قلدر» که فهم طبقاتی از بافت اجتماعی شهر نداشتند. اکبر نعیمی می‌گوید: «موضوعِ “قلدری خیریه‌ای و تحقیر تهیدستان” اصطلاحی بود که یکی از اساتید مردم‌شناسی آنرا مطرح کرد. این افراد شناخته‌شده گاها خارج از برنامه‌های کمپین، می‌خواستند کمک‌هایی که جمع کرده بودند را بین مردم تقسیم کنند. آنها فهم طبقاتی از مردم شهر نداشته و انتظار داشتند مضطرب‌ترین مردمان، صبورترین باشند. به همین خاطر درک درستی از بروز درگیری بین نیازمندان زمان توزیع اقلام نداشتند. این رفتارها باعث می‌شد حتی گروهی از مردمی که عادت به این نوع دریافت کمک نداشتند، علیرغم نیاز فوری، به جهت غرور شخصیتی و منزلت اجتماعی از دریافت کمک‌ها امتناع نمایند.»

-ایجاد کمپ‌ها در شهرها و روستاها، فاکتور «محاسبه‌گری» را در روند ارسال اقلام ضروری به این کمپ‌ها وارد کرد. این مسئله با آموزش غیرمستقیم به شهروندان به آنها اطمینان می‌داد که نظارت کافی از محل دپو تا محل توزیع روی نیازهای شهروندان صورت می‌گیرد. این متد نه تنها همکاری شهروندان با نمایندگان کمپین را تقویت می‌کرد بلکه همکاری و همزادپنداری بین خود شهروندان را نیز بالا می برد.

نحوه تشکیل و سازماندهی:

کمپین با اعلام حضور شخصیت‌های شناخته شده شهر خوی که از شان و منزلت اجتماعی برخوردار بودند شکل گرفت و سپس افراد زیادی به آن پیوستند. طبیعتا هسته محکم و قوی، زنجیره بزرگتری را ساخت و باعث یارگیری سریع و گسترده از دیگر شهرهای آذربایجان گردید.

با هماهنگی‌های صورت گرفته کمک‌های مردمی از شهرهای مختلف آذربایجان و دیگر شهرها به خوی ارسال می‌شد و توسط اعضای کمپین به انبارها هدایت می‌شد. در انبارها با توجه به نیازهای هر منطقه، اقلام دسته‌بندی و توزیع می شدند.

مهندس نعیمی می‌گوید: «کمپین در مرحله اول توانست بخش عمده‌ای از بحث اسکان اضطراری زلزله‌زدگان را حل کند. مسئله بعدی موضوع اسکان موقت بود. دولت اعلام کرده بود جهت توزیع کانکس که از حداقل‌های اسکان موقت است، هیچ برنامه‌ای ندارد. بحث کانکس برای کلیه زلزله‌زدگان، از توان مشارکت مردمی و خیرین خارج بود ولی شانس‌آزمایی پوشش خانواده‌هایی که اعضایشان دچار بیماری‌های سخت و یا معلولیت بوده و یا خانواده‌هایی که خانه‌هایشان ریخته و هیچ پشتوانه مالی نداشتند، باعث فراخوان خرید کانکس برای این خانوارها گردید که خوشبختانه نتایج خوبی به همراه آورد.

کمپین در ابتدا با حساسیت نهادهای امنیتی روبرو بود ولی ایستادگی دست‌اندرکاران کمپین و پوشش رسانه‌ای لحظه به لحظه در شبکه‌های اجتماعی و بازنشر وسیع ویدیوهای مرتبط با درخواست زلزله‌زدگان از مردم برای ارسال کمک‌های عمومی و رضایت مردم از نحوه کمک‌رسانی‌های کمپین باعث شد مسئولین و نهادهای امنیتی سیاست مداخله‌گرانه‌ در این کمپین را کنار بگذارند.»

راهبردها و تاکتیکهای کمپین:

-بهره گیری از ظرفیت صفحات مجازی: بویژه اینستاگرام و تلگرام جهت معرفی و تبلیغ کمپین

-بهره گیری از پتانسیل معتمدین و افراد خوشنام شهر

-بهره گیری از پتانسیل‌های حرکت ملی آذربایجان و فعالین مدنی آذربایجان: شمار زیادی از فعالین مدنی و مورد اعتماد آذربایجان در شهرهای مختلف به این کمپین پیوستند و به دنبال آنان هزاران نفر فعالانه در این کمپین مشارکت کردند.

-تعیین شماره حساب‌های مردمی توسط اشخاص مورد اعتماد برای ارسال کمک‌های نقدی مردم

-اعتمادسازی و اطلاع‌رسانی شفاف: دست‌اندرکاران کمپین با اطلاع‌رسانی‌های مکرر از طریق صفحات مجازی، باعث اعتمادسازی و تداوم ارسال کمک‌های مردمی شدند.

زمانبندی کمپین:

این کمپین در بهمن‌ماه ۱۴۰۱ از اولین روزهای وقوع زلزله شکل گرفت و همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد. طبق برنامه‌ریزی اعضای کمپین، این طرح تا بازسازی کامل شهرها و روستاهای زلزله‌زده ادامه خواهد داشت.

دستاوردهای کمپین:

-تامین نیازهای اولیه شمار زیادی از زلزله‌زدگان خوی و روستاهای اطراف (شامل چادر، کانکس، پوشاک، آب و غذا، وسایل گرمایشی و…)

-ورود داوطلبین متخصص در حوزه نحوه توزیع اقلام و برپایی کمپ‌های تخصصی همچون کمپ‌های زنان باردار که مستلزم رسیدگی‌های ویژه بود.

– خلق محیط‌های شادی‌بخش همچو خلق فضای کودکانه برای نقاشی کشیدن آنها، یا مراسمات رقص و موسیقی در داخل کمپ‌ها. به عنوان مثال؛ در یک مورد روزِ قبلِ سال نو، دانشجویان متشکل از شهرهای آذربایجان که در کار تئاتر و عروسک‌گردانی بودند با حضور در روستاها و هماهنگی با بزرگان روستا برای کودکان، تئاتر عروسکی با موضوع اهمیت مسواک زدن اجرا کردند و در پایان نیز تحت قالب “جایزه دهی”، بین کودکان مسواک، خمیردندان و البسه توزیع کردند. نکته امید بخش همراهی بی‌نظیر اهالی روستا با این موضوع بود. هم فضای مناسب جهت این کار در اختیار می‌گذاشتند، هم تمام بچه‌ها و دانش‌آموزان پایه ابتدایی و راهنمایی را جهت مشارکت در این اقدام تشویق می‌کردند.

-توزیع کتابهای ترکی در بین کودکان زلزله‌زده همزمان با روز جهانی زبان مادری

-ایجاد اعتماد به نفس در مشارکت برای مدیریت بحرانها بین اعضای کمپی

-آموزش شهروندان و کمک به تکثیر نوع‌دوستی در بین شهروندان

-باور و پذیرش نهادهای حکومتی به حضور مٶثر و مثمرثمر این کمپین‌ها در زمان بحران. (به رسمیت شناخته شدن چنین کمپین‌هایی توسط نهادهای حکومتی بالاخص حکومتی که سرمایه اجتماعی آن به شدت پایین آمده است.)

مشکلات و چالشهای کمپین‌:

چالشهای درونی؛ به دلیل اینکه اعضای کمپین در این باره به صورت حرفه‌ای و طبق الگوهای استاندارد آموزش ندیده‌اند، در مقاطعی ناهماهنگی‌هایی بین اعضا ایجاد می‌شد. مثلا برخی از دوستان جهت پیشبرد اهداف کمپین، منتظر مهر تایید دوستان یا فعالین مدنی باسابقه و شناخته‌شده می‌ماندند که این درست نبود. چرا که این مسئله دانش و تجربه و در کل تخصص می‌طلبید.

چالش‌های بیرونی:

-یکی از اساسی ترین مشکلات، شایعات و پیش‌بینی‌های زلزله توسط کانال‌های تلگرامی و اعلام تاریخ‌هایی برای وقوع زلزله در آینده بود که موجب نگرانی شهروندان می‌شد و آنها را از بازگشت به خانه‌هایشان باز می‌داشت. تحقق نسبی شایعات و عدم تکذیب قاطع توسط مسئولینی که خود بخشی از مدیریت بحران شهر بودند، بخش عمده‌ای از انرژی دست‌اندرکاران کمپین را هدر می‌داد.

-تهدیدهای امنیتی: این تهدیدات نه بصورت عریان بلکه از طریق حضور در مجاورت کمپین، تلقین فضای امنیتی و گاها تماس‌های تلفنی انجام می‌شد که بعدها به خاطر عملکرد قابل قبول و قدرت گرفتن کمپین رفع گردید.

-در بحث توزیع و انبارداری اقلام دریافتی هم تشکیک‌هایی صورت گرفت که با توجه به جایگاه اجتماعی بالای هسته اصلی کمپین و وضعیت مالی آنها که از شهروندان نسبتا مرفه و خوش‌نام مالی بودند تشکیک‌ها خریدار نداشت.

نقاط قوت کمپین:

ماندگاری کمپین، جلب اعتماد مردمی و بالا رفتن سرمایه اجتماعی، شناسایی و معرفی افراد با ظرفیت‌های بالا و کشف فرمول همگرایی مردم در زمان وقوع بحرانها.

نقاط ضعف کمپین:

-عدم آموزش و برنامه‌ریزی دقیق: اکبر نعیمی می‌گوید: «مدیریت بحران ترکیبی از دهها موضوع ریز و درشت است که اهم و مهم آن در این کمپین با گذشت زمان بدست آمد. تجمیع نظرات افراد و گروه‌های درگیر، فرمول عملیاتی کم خطا در آینده را موجب خواهد شد.»

-اعتماد به نفس بیش از حد برخی اعضا و هواداران کمپین و طرح بحث آلترناتیو برای دولت بودن با توجه به عملکرد ضعیف دولت: مهندس نعیمی می‌گوید: «اینگونه موارد، به اعضای کمپین یا هواداران آن بیش از حد اعتماد به نفس بخشیده که این مثل شمشیر دو لبه می‌ماند. یادمان نرود که مدیریت بحران در خدمت مردم محل آزمون و خطا نیست. آنچنانکه می‌خواهیم متعهدانه یاری‌رسان مردم شویم، مهارت و تخصص در این امر را پیش‌شرط ورود مٶثر به آن نیز بدانیم. ضعیف عمل کردن دولت خوب عمل کردن ما را اثبات نمی‌کند. ما نیاز به آموزش و مهارت داریم.»

راهکارهای پیشنهادی:

تشویق سمن ها جهت ایجاد کارگروه مدیریت بحران و سازماندهی داوطلبین ذیل آن از طریق برگزاری انتخابات دموکراتیک و شفاف.

برگزاری نشست‌های تخصصی در خصوص کمک‌رسانی به آسیب‌دیدگان بلایای طبیعی و گره زدن آن به آگاهی افکار عمومی از طریق تبلیغات رسانه‌ای.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا