ایران

بهره‌کشی از زنان تحت شعار «ایجاد اشتغال از طریق کارگاه‌های کوچک و خانگی»

مسئولین حکومت ایران با شعار ایجاد اشتغال برای جوانان و زنان، به ایجاد و توسعه صنایع خرد و خانگی و کوچک و زودبازده روی آورده اند.

ماشین دلالی و سودجویی از نیروی کار زنان

رشته‌های شناسایی شده در گروه‌های اصلی شغلی مانند کشاورزی، صنعت، فناوری اطلاعات و همچنین فعالیت‌های اقتصادی فرهنگی قرار دارد.

 

در این میان صنایع دستی در صدر تولیدات زنان شاغل در منزل است و یکی از بخش‌های مهم تولید در ایران به شمار می‌رود. اما تولیدکنندگان از فروش این محصولات «سهم ناعادلانه‌ای» دارند.

 

برای مثال می‌توان از زنان بافنده فرش یاد کرد:

زنان الخصوص در روستاها فرش و گلیم‌های گرانقیمت با طرح‌های کاملا بومی می‌بافند. اما از میزان فروش آن مبلغ بسیار ناچیز و اندکی به زنان بافنده می‌رسد.

 

چون بازار فروش در اختیار آن‌ها نیست و دلالان فرش ها را با قیمت ناچیز پیش‌خرید می‌کنند و با قیمت گزاف به بازار عرضه می‌کنند.

 

«دولت آیت اله اعدام» عملا زمینه‌ساز دلالی و بهره‌کشی از زنان است:

زنان روستایی طبعا سرمایه‌ای از خودشان ندارند. یک فرش دستبافِ شش متری که با نخ طبیعی تهیه می‌شود بیش از دو ماه زمان نیاز دارد.

زنان با تلاش شبانه‌روزی و فعالیت بیش از ۱۸ ساعت در روز این محصول را تهیه می‌کنند اما دستمزد متوسطی که از سوی پیمانکاران پرداخت می‌شود ماهیانه ۳۸۰هزار تومان است.

به همین دلیل زنان کارکردن در کارگاه‌ها و کارخانه‌ها با ماهی ۹۵۰ هزار تومان را به اشتغالزایی در منزل ترجیح می‌دهند.

این حتی کمتر از حداقل حقوق وزارت کاراست.

از کل یک فرش ۶متری دستباف به زن بافنده ۷۶۰ هزار تومان می‌رسد. کل فرش اما نزدیک ۱۱میلیون به فروش می‌رسد.

 

بهمن آرمان، کارشناس مسائل اقتصادی در مصاحبه با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) می‌گوید مشاغل خانگیِ جزئی نمی‌توانند ایجاد اشتغال کنند:

«می‌توانیم زمین‌های کشاورزی دیم را به سیستم آبیاری زیرسطحی افزایش دهیم. اگر بتوانیم ده درصد از میزان مصرف آب در بخش کشاورزی کم کنیم، یک میلیارد و هشتصد میلیون متر مکعب آب صرفه‌جویی می‌کنیم و با آن ده‌ها هزار هکتار زمین را زیر کشت می‌بریم و از این طریق اشتغال ایجاد خواهیم کرد. این‌ها نمونه‌ای از اقدامات اساسی است که می‌تواند به حل مشکل اشتغال کمک کند. پس می‌توان مشکل را حل کرد به شرط آنکه اراده‌ای برای ایجاد کارِ درست و اساسی وجود داشته باشد.»

 

آلبرت بغازیان، استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی در مصاحبه با ایلنا می‌گوید:

«فعالیت‌های خُرد به سرنوشت همان بنگاه‌های زودبازده دچار می‌شود. این فعالیت‌ها بیشتر ضررده هستند و نهایتا ارمغانش برای صاحبان آن، بدهی‌های کوچک به بانک‌هاست. با جمع کردنِ همین سرمایه‌های خُرد و تبدیل آن به تعاونی می‌توانیم کار را بزرگ‌تر و تضمینِ پایداریِ آن را بالا ببریم و صرفه‌ی اقتصادی آن را نیز افزایش دهیم. در واقع دولت می‌تواند فعالیت‌های تعاونی و اقتصاد سهامی را تشویق و در این راه هزینه کند.»

 

به گفته‌ بغازیان تا وقتی که عوامل ایجاد‌کننده‌ بیکاری از بین نرفته‌اند، نمی‌توان انتظار داشت که مشاغل، پایدار و سودده باشند. در این صورت ضربه‌پذیریِ همه‌ی مشاغل به خصوص مشاغل خُرد بسیار بالاست. در واقع در چنین شرایطی احتمال ورشکست شدنِ تولیدکنندگان بزرگ هم زیاد است چه برسد به تولیدکنندگان خرد و مشاغل وابسته به سرمایه‌های پایین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا