آذربایجان

خاک بی تدبیری بر شناسنامه تبریز

مقبرة الشعرای تبریز، شناسنامه شهر است. هر چند این روزها، آبرویش پشت حصارها، زیر تلی از خاک بی تدبیری حراج گذاشته شده است.

اینکه کدام دست ها، خواسته یا ناخواسته به این روز نشاندَنَش، شاید دردی را دوا نکند، مهم این بی تدبیری است که تا سال‌ها لکه اش بر تن نه تنها مقبرة الشعرا، که شهر و مردمانش خواهد ماند.

این روزها نگاه گردشگران از هر سخن و اعتراضی گویا است، وقتی که به آوازهٔ مقبرة الشعرا، راهی تبریز شده اند و حالا باید حصار‌ها را دور بزنند، تا روزنه‌ای برای ورود به مجموعه پیدا کنند.

آیا برازندهٔ شهر تبریز هست؟!
در دالانی آهنی که با بارش برف اتفاقاً لغزنده شده است، سنگینی نگاه پر سوال و قفل شده یک گردشگر را بر روی خودم احساس می‌کنم.
شانه هایش را بالا می‌اندازد و می‌گوید: ۷ سال پیش هم که اینجا آمدم، همین طور بود؛ فقط حصار‌ها نونوارتر بودند.

در ادامه صحبت هایش من را مخاطب قرار می‌دهد و می‌پرسد: این صحنه برازندهٔ شهری مثل تبریز هست؟
و من پاسخ قانع کننده‌ای ندارم که بدهم، چون نه تنها من، که یک شهر سوالشان این است آیا وضعیت فعلی مقبرة الشعرا برازندهٔ شهر تبریز هست؟

بر سر در این وردی تنگ که بر روی تکه کاغذی نوشته شده است : “ورودی مقبرة الشعرا” و امتداد مسیر را نشان می‌دهد، عبور می‌کنم؛ دالانی آهنی به غایت سرد و باریک، که قرار است مرا برای ساعاتی میهمان این خفتگان تاریخ کند.

ادیبان را سکه یک پول کردند
زمستان است و هوای داخل مجموعه، سردتر از بیرون مجموعه است، از درب که وارد می‌شوم، نجوای ۲ بازدید کننده بر دلم سنگینی می‌کند.
“با این وضعیت اسفناک، شهریار و دیگر ادیبان آرمیده در مقبرة الشعرا را سکه یک پول کردند”.

به خودم که می‌آیم می‌بینم راست می‌گوید. آن از فضای رقّت بار بیرون مجموعه، و این فضای داخلی که حتی برای گرم شدن حداقلی دما هم، از دنیا عقب افتاده است.

صدر محمدی مسئول مجموعه مقبرة الشعرا می‌گوید: از وقتی که هوا سرد شده است، وضعیت همین طور است، از صبح تا عصر که اینجا هستیم، سرما تا مغز استخوانمان را می‌سوزاند و شب ها، تا صبح مُسکن مصرف می‌کنیم.
اما درد مقبرة الشعرا سرمای استخوان سوز نیست، درد اینجا بی کفایتی است ک بر دلش چنبره زده است.

مقبرة الشعرا، کم قدمتی ندارد، اینجا ادیبان و عرفا نقاب خاک بر چهره کشیده اند.
به روایت تاریخ، اینجا ۴۱۰ عارف و شاعر از جمله بزرگانی همچون اسدی طوسی، خاقانی شروانی، همام تبریزی، قطران تبریزی، ظهیرالدین شیرازی، فاریابی، ثقة الاسلام، قائم مقام فراهانی و خانواده اش و شهریار ملک سخن، آرام گرفته اند.

اینجا قدمتی هزار ساله دارد و اگر به سوابق تاریخی اش عمیق‌تر شویم، بخشی از گورستان تاریخی سرخاب بود.
گورستان تاریخی “سرخاب”، همان گورستانی است که در بیشتر سفرنامه‌های داخلی و خارجی از جمله در سفرنامه “کلاویخو” و “مارکوپولو” و کتب تاریخی از جمله در کتاب “نزهه القلوب” حمدالله مستوفی به آن اشاره شده است.

گورستانی که مولانا، به هوادارانش از تبریز سفارش می‌کرد که برای دیدار با او مشتی از خاک سرخاب را برایش هدیه ببرند، و دست آخر هم در این خاک‌هایی که برایش رسیده بود، آرام گرفت.

سهمش از دنیای معاصر، زنجیر‌های زنگ زده است
اما خیلی وقت است سهمش از دنیای معاصر، حصار‌های آهنی با زنجیر‌های زنگ زده است.
پیشتر گردشگران زیادی دورش حلقه می‌زدند، اما از وقتی که سر و کله کرونا پیدا شده است، نفسش دیگر با همراهی گردشگران گرم نمی‌شود، چرا که زنجیر‌هایی که حصارش کرده اند در مجاورت باد و باران و برف و تابش بی وقفه خورشید زنگ زده اند.
تعرض‌ها به حریمش را می‌بیند، حالا با زخم‌هایی که بر پیکرش زده اند، آن هم به بهانه تعمیرات و اصلاحات خو گرفته است.

مرمت مقبرة الشعرا، طرحی ۱۱ ساله
۱۱ سال از آن تصمیم می‌گذرد، تصمیمی که قرار بود، خانه اش را آباد کند، حالا خانه خرابش کرده است.
اهالی می‌گویند: نمی‌دانیم کِی بود، ولی خیلی وقت می‌شود، که با حفاری در حریم ائلمان مقبرة تا عمق جانش نفوذ کردند، بعد از آن زخم‌های سر بازش را همسایه‌ها به نظاره نشسته اند.

برای ورود به کارگاه مرمت مقبرة الشعرا، از خیابان عارف راهی باز کرده اند، بین آن فنس ها، یک باریکه راهی قرار داده اند با برشی از آلومینیم، که به عنوان درب آن استفاده شده است.

عمق جفا بر پیکره مقبره
عمق حفاری‌ها تا ۱۲ متر می‌رسد، تا پی‌های نماد طرح رسیده اند؛ در این سال‌ها چه اتفاقاتی بر این خاک گذشته را، باستان شناسان بهتر معنی می‌کنند.
در عمق همان حفاری‌ها و از لابلای آجر‌های برجای مانده بر دیوارها، اتاقکی مشخص است که می‌گویند مقبره خانوادگی قائم مقام فراهانی است.
در سینه این حفاری ها، چند مقبره هم که با ورقی آلومینیومی پوشیده شده اند، وجود دارند.

امین بخش یکی از مهندسان حاضر در کارگاه می‌گوید: از ۹ قبر موجود در زیر این صفحه آلومینیومی، یکی از آن‌ها به ثقة الاسلام تعلق دارد که در این حفاری‌ها با حفظ اصول و ضوابط جا به جایی قبور، به پایین انتقال داده شده اند.

 

ارشاد: به نقشه‌ها دست برده اند
سازمان عمران: نقشه‌های ارشاد را اجرا می‌کنیم

برای مصاحبه با ناظمی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هماهنگ شده ام، قرار است در محل مقبره صحبت کنیم.
با دوربین و سه پایه نیم ساعتی گشتیم تا مگر نمایی مناسب برای مصاحبه پیدا کنیم، تا هم نماد مقبرة الشعرا مشخص باشد و هم عمق جفایی که بر مجموعه گذشته است.

ناظمی صحبت هایش را با این جمله شروع می‌کند: پیدا کردن چند و، چون وضعیت امروز مقبره در یک گزارش چند دقیقه‌ای نمی‌گنجد و قطعا گره گشای مشکلات این طرح هم نخواهد بود.

شاید راست می‌گوید؛ مجموعه‌ای که قرار بود در عرصه ۹ هزار متر مربع، در زیربنای ۱۲ هزار متر مربع کار شود، بیشتر در نقشه‌های معماری، ابنیه، مکانیک و برق خودنمایی می‌کند.
در این زیربنا قدمگاه، نظرگاه، تالار و رستوران تعریف شده است، اما پارکینگ را از قلم انداخته اند و احتمال دارد، بعد از پایان طرح، در محدوده طرح لحاظ شود.

ناظمی با انتقاد از ضعف نظارت دقیق و مناسبی بر اجرای طرح‌ها در سال‌های گذشته و تحمیل آشفتگی بر بنا می‌گوید: به نقشه‌ها دست برده اند، اگر هم دست نبرده باشند، این طرحی نبود که ما ارائه دادیم، موادی که هر پیمانکار استفاده کرده با جنس بنای اصلی مطابقت ندارد، بیشتر به وصله می‌ماند.

کامرانی معاون سازمان عمران شهرداری تبریز هم که در محل حاضر است می‌گوید: نقشه اولیه از طرف اداره کل فرهنگ و ارشاد بود که توسط مشاور تهیه شده بود، بعد از اینکه طرح به شهرداری داده شد، شهردار با مشاور قبلی قرار داد بست و به بازنگری و تکمیل نقشه‌ها اقدام کرد و بر اساس همان نقشه‌ها تاکنون این طرح اجرا شده است.

یک بنا و ۲ مشاور؟!
صحبت‌ها ضد و نقیض است، این بار ناظمی می‌گوید: چه معنی دارد، یک بنا ۲ مشاور داشته باشد، یکی به نمایندگی از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و یک مشاور به نمایندگی از شهرداری تبریز، نتیجه این دوگانگی مشاور به وضوح مشخص است، بنایی که یک دست و همسان نیست.

کامرانی در مقام دفاع یادآور می‌شود: طرح احیای ممقبرة الشعرا قبل از اینکه به شهرداری تبریز تحویل داده شود، از طریق پیمانکار اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خاکبرداری شده بود.

معاون سازمان عمران شهرداری تبریز تاریخ دقیقی از زمان شروع حفاری‌ها ندارد، همین قدر اشاره می‌کند که این طرح در سال ۹۳ به شهرداری تبریز تحویل داده شد، و آن زمان شهرداری، از طریق پیمانکار منطقه به تکمیل خاکبرداری و اجرای دیوار حائل و قسمتی از اجرای بلوک شمالی دست به کار شده بود.

به گفته کامرانی سال ۹۴ این طرح به سازمان عمران تحویل داده شده است و سازمان عمران تاکنون با ۶ پیمانکار قرار داد بسته که ۲ مورد از قرارداد‌ها از جمله ساختمان نگارستان و تکمیل اسکلت به اتمام رسیده است.
هم اکنون ۴ قرار داد جاری با پیمانکاران وجود دارد که یکی از پیمانکاران ساختمان کافه هنر را بدون کار‌های جنبی، به بهره بردار داده است ۳ پیمانکار دیگر نیز در بلوک‌های اطراف نماد مقبرة الشعرا مشغول به فعالیت هستند.

مدیر طرح سکوت می‌کند
اما شواهد چیز دیگری نشان می‌دهد، در محل کارگاه، حتی یک بیل و کلنگ نیز به چشم نمی‌خورد، حتی دریغ از حضور کارگری که سایه ایش بر محیط سنگینی کند.
نقی بهاری مدیر طرح ترجیح می‌دهد، سکوت کند، یک و نیم سالی است که طرح را تحویل گرفته است، او می‌گوید: وقتی این طرح را تحویل گرفتم، امید داشتم که می‌توانم سر و سامانی به وضعیت بدهم، اما شرایط پیچیده‌تر از آن است که بتوان به راحتی از پس کار‌ها برآمد.

 

 

تعلل شهرداری و افزایش قیمت مصالح، عامل دلسردی پیمانکاران
کامرانی می‌گوید: شرایط فعلی طرح بستگی به عوامل زیادی دارد؛ یکی اینکه با یکی از پیمانکاران به اختلاف برخورد کردیم و اکنون در ماده ۳۸ حل اختلاف در حال بررسی است.

او می‌گوید: علت وقفه در کار ۳ پیمانکار دیگر نیز به تعلل شهرداری برمی گردد، چرا که صورت وضعیت پیمانکاران را به موقع پرداخت نکرده است، البته افزایش روزافزون قیمت مصالح هم در این پرداخت نشدن صورت وضعیت‌ها بی تاثیر نبوده است.

حالا امید پیمانکاران به شاخص‌های تعدیل است، هرچند شاخص‌های ۳ ماهه اول، دوم و سوم سال ۱۴۰۰ تاکنون ابلاغ نشده است و پیمانکاران نگران هستند که حتی تعدیل هزینه شاخص نیز ضرر و زیان را جبران نکند و به همین علت پروژه با کندی پیش می‌رود.

مقبرة الشعرا، زیر سایه سنگین همسایه‌های ناخواسته
هر چقدر که روند اجرای این طرح به کندی پیش می‌رود، ساختمان‌های مجاور بدون اینکه رعایت حال حریمش را بکنند، رشدی قارچ گونه دارند و روز به روز قدعَلَم می‌کنند.
با این سنگ اندازی‌ها در اجرای طرح، مقبرة الشعرا مانده همسایگی اش با عناصری ناخواسته را تحمل کند، یا دست‌های آشکار و پنهان که دستی در آتش دارند.

ناظمی می‌گوید: مقبرة الشعرای تبریز به علت موقعیتی که قرار گرفته است و به لحاظ عقبهٔ تاریخی اش، منحصر به فردترین مجموعه‌های تاریخی و فرهنگی در کشور است، اما با این همه اصالت، طی سالیان سال به علت مشکلاتی که در تامین منابع و امکانات وجود دارد، دست خوش مداخلاتی بوده است و اکنون هم وضعیت شایسته‌ای ندارد.

او ادامه می‌دهد: نهاد‌های مختلفی از جمله اداره کل اوقاف و امور خیریه، اداره کل فرهنگ و هنر و ارشاد اسلامی، شهرداری تبریز، سازمان میراث فرهنگی، سازمان عمران شهرداری تبریز و حتی اشخاص حقیقی که زمانی مالک شخصی زمین‌های اطراف مقبره بودند، با مداخلات بی مورد در دوره‌های مختلف، باعث بروز این آشفتگی‌ها شده اند.

گودبرداری‌ها اصولی نبوده است
رد صحبت‌هایی از این دست و انتقاد از روند سامان‌دهی مجموعه تاریخی مقبرة‌الشعرای را می‌توان در اظهار نظر‌های رحمتی معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار آذربایجان شرقی نیز پیدا کرد.
رحمتی معتقد است زمانی که تصمیم به بازسازی و مرمت این مجموعه تاریخی گرفته شد به جای اینکه میراث فرهنگی متولی امور شود دستگاه‌های متعددی بدون تعهد خاصی، پای کار آمدند.

جواد رحمتی انتقادات خود را در جلسه شورای فنی استان مطرح کرده است، آن هم با زیر ذره بین قرار دادن نحوه خاکبرداری در محوطه سازی این ابنیه تاریخی.
او معتقد است: گودبرداری اشتباه موجب آسیب جدی به بنا و نفوذ آب به یادمان مقبرة‌الشعرا شده است.
رحمتی یادآور می‌شود: ساخت هتل، ایجاد خیابان در شرق یادمان و صدور مجوز ایجاد دو برج در مجاورت این مجموعه نشان از عملکرد ضعیف شهرداری در پیرامون این مجموعه دارد.

مقبرة الشعرا چوب بی مسئولیتی اداره میراث فرهنگی و شهرداری را می‌خورد
روح الله رشیدی، رئیس کمیسیون عمران، حمل و نقل و ترافیک شهری شورای شهر تبریز که همزمان ریاست مرکز پژوهش‌های شورای اسلامی شهر تبریز را نیز بر عهده دارد می‌گوید: ساختمان‌های قد علم کرده در حریم مقبره، سندی بر بی مسئولیتی اداره میراث فرهنگی و شهرداری تبریز در قبال این مجموعه فاخر است.

او که اجرای برنامه تلویزیونی “مطالبه” را نیز در کارنامه خود دارد می‌گوید: در سال ۹۷ و در قالب این برنامه، آقایان آبدار، مدیر کل وقت میراث فرهنگی و گردشگری استان و موسایی قائم مقام وقت شهردار تبریز صحبت‌های ضد و نقیضی داشتند و هیچ یک مسئولیت این ساخت و ساز‌ها را برعهده نگرفتند.

او می‌افزاید: اولا اداره کل میراث فرهنگی نباید اجازه می‌داد این ساخت و ساز‌ها صورت گیرد؛ حالا هم شهرداری اگر بخواهد این ساختمان‌ها را تخریب کند، معادل هزینه ساخت و ساز مجموعه مقبره باید هزینه کند.

از طرفی رشیدی معتقد است: قبول این طرح سنگین از سوی شهرداری در سال ۹۳، کار کاملا نسنجیده‌ای بود؛ چرا که وقتی طرحی دولتی به شهرداری واگذار می‌شود، شهرداری موظف است از منابع خود هزینه کند، اما این هزینه برای شهرداری منطقه ۱۰ تبریز که به لحاظ مادی ضعیف است، کمر شکن است.

ادامه کار، رقم‌های نجومی می‌خواهد
حالا سوال این است، گودی ۱۲ متری که شهرداری با مشارکت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، ایجاد کرده است، قرار است با چه منابعی پر شود، اصلا آیا ایجاد این گودی ضرورت داشت.
اگر قرار به حساب و کتاب سرانگشتی باشد، تا اینجای کار و با لحاظ ۷ قرارداد، ۲۵ میلیارد تومان هزینه شده است، برای اتمام مفاد ۴ قرارداد جاری نیز، حدود ۱۰ میلیارد تومان بودجه نیاز است؛ اما برای ادامه کار صحبت از رقم‌ها نجومی است.

کامرانی می‌گوید: با توجه به زیربنای ۱۲ هزار متر مربع احداثی در این مجموعه، براساس برآوردی که از طرف مشاور انجام شده است برای تکمیل پروژه از جمله انجام سفت کاری، نازک کاری و تاسیساتی حدودا ۲۵۰ میلیارد تومان بودجه نیاز است.

ناظمی این رقم را ۳۰۰ میلیارد تومان برآورد می‌کند، رقمی که خارج از دخل و خرج شهرداری تبریز است.
کامرانی یادآور می‌شود: در این ۶ سالی که پروژه را شهرداری تحویل گرفته است، سالانه ۵ الی ۱۰ میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته شده است.

با تزریق قطره چکانی بودجه، ۳۰ سال زمان لازم است
او می‌گوید: در حالت خوشبینانه با فرض اینکه سالانه سقف ۱۰ میلیارد تومان هم محقق شود، آنچه که برای کل طرح برآورد شده است ۳۰۰ میلیارد تومان است.
معاون مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان در تکمیل صحبت‌های ناظمی و کامرانی در خصوص تخصیص بودجه می‌گوید: با این تزریق قطره چکانی اعتبار از سوی شهرداری تبریز، بعید است این پروژه تا ۳۰ سال آینده نتیجه بدهد.

قوچی با بیان اینکه ما امانت دار خوبی برای این شهر و این مجموعه تاریخی نبودیم، باز امیدوار است دست اندکاران، استاندار، نمایندگان مجلس و شهرداری بتوانند این بنای تاریخی بین المللی مهجور مانده را که به مشکلات اجرایی برخورد کرده است با اعتبارات ملی و با دید بین المللی مورد تفقد خود قرار دهند.

طرح را در حد استانی کوچک نکنیم
وی با ابراز تاسف از اینکه دید کلی به این پروژه در حد استانی و منطقه‌ای است می‌گوید: این محوطه و محدوده تاریخی گورستان سرخاب و مقبرة الشعرا، باید به عنوان یک رویداد جهانی و بین المللی دیده شود، تا در اسرع وقت نجات پیدا کند.

پیشنهاد ناظمی نیز به اعضای شورا این است که با نمایندگان شهر صحبت کنند تا مشکلات گریبانگیر این طرح را به مرکز انتقال دهند تا برایش بودجه‌ی خارج از استانی در نظر گرفته شود.
وقتی صحبت از دخل و خرج شهرداری پیش می‌آید، سراغ روح الله دهقان نژاد عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی شهر تبریز را می‌گیرم.

او می‌گوید: این موضوع از طرف کمیسیون سرمایه گذاری شورا در حال پیگیری است، تا ضمن بررسی خلاء‌های قانونی در شهرداری تبریز مبنی بر ساخت و ساز‌ها در حریم این یادمان، موضوع تامین بودجه نیز تعیین تکلیف شود.

به گفته وی قطعا تامین ۳۰۰ میلیارد تومان برای سرپاماندن طرح، از قدرت مدیریت شهر تبریز خارج است و نیازمند عزم عمومی نمایندگان برای جلب بودجه از پایتخت است.

 

نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در  مجلس شورای اسلامی نیز با تائید این نکته نظرات می‌گوید: قرار بر این است که با توجه به نزدیکی سفر رئیس جمهور به استان، نامه‌ای با امضای نمایندگان آذربایجان شرقی در مجلس، استاندار، اعضای شورای شهر تبریز و شهردار به دست آیت الله دکتر رئیسی برسد.

روح الله متفکرآزاد ادامه داد: متن نامه از این قرار است که برای تکمیل مقبرة الشعرا، به ۳۰۰ میلیارد تومان بودجه نیاز است، که تامین این رقم نیز از توان استان خارج است و باید از محل ملی، بودجه‌ای برای این مهم در نظر گرفته شود.

این موضوع به قدری برای استان حیثیتی شده است که استاندار آذربایجان شرقی موضع صریح خود را در گفتگو با خبرگزاری صدا و سیما بیان می‌کند.
عابدین خرم می‌گوید: با توجه به اراده جدی دولت سیزدهم برای تکمیل و بهره برداری از طرح‌های ناتمام و مهم، موضوع بهسازی مجموعه فرهنگی تاریخی مقبرة الشعرا جزء طرح‌های اولویت دار استان است.

وی با اشاره به سفر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به استان یادآور می‌شود: برای پیش بینی و تخصیص اعتبار لازم در بودجه ۱۴۰۱ رایزنی‌هایی با وزیر صورت گرفته است.
استاندار نیز تائید می‌کند که این طرح جزء موارد احصا شدهٔ بخش فرهنگ، برای طرح به عنوان خواسته‌های استان است.

مقبرة الشعرا در حسرت غبار کفش میهمانان
با این تفاسیر، وضعیت موجود عریان‌ترین تعریف را از مدیریت بر مجموعه دارد، ما امانت دار خوبی نبودیم.
وقتی سازه‌ای که ارزش موزه‌ای دارد و در برنامه‌ی احیا و مرمت قرار گرفته است، باید در وضعیت مطلوب تری سازمان دهی می‌شد؛ نه با این آشفتگی معماری و بصری که بر مجموعه تحمیل شده است و پاسخگویی به افکار عمومی را سخت کرده است.

حالا باید برای این کلان پروژه حوزه فرهنگ و هنر، که تاریخ آذربایجان شرقی و تبریز است، یک تصمیم کاربردی و عملیاتی گرفته شود و در حال حاضر غیر از اینکه نهاد‌های مختلف در یک هدف مشترک کنار هم قرار بگیرند، مسیر دیگری برای حل مشکلات اینجا وجود ندارد؛ تا بیش از این طرح از هستی ساقط نشود.

هر چند ورود رسانه به عنوان مدعی العموم برای پیگیری موضوع، کار شایسته‌ای است تا به شکل مطالبه گرانه، وضعیت موجود را به شکل شفاف، روشن و آینده نگرانه به مردم و مخاطبان گزارش کند، اما واقعیت این است که با این، اما و اگرها، با این دست دست کردن ها، بعید است، مقبرة الشعرا به این زودی‌ها بتواند، غبار کفش میهمانان را سرمهٔ چشم کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا