آذربایجانایرانمقالات

خواستند فرهنگ ما را حذف کنند اما نشد… ✍️افشار عباسی

قرائت و تعریف آزربايجان از فرهنگ، تمدن، آداب و رسوم همیشه متفاوت از قرائت های صد ساله پان فارس ها بوده است.

عصبانیت پان فارس ها از تاکید به هویت تورکی در آزربايجان و متعاقب آن جمع کردن تخم مرغ های منقش به ائلمان ها و اسطوره ها و تمغا های تورک در تبریز جای خود را دارد. این عصبانیت همیشه بوده و خواهد بود.

اما حکایت دیگری هم در این میان هست!

آنها سال هاست برای یک دست کردن زبان، فرهنگ و عادت های ائتنیک ها در ایران تلاش می‌کنند. از هیچ فرصتی برای تک صدایی و تک فرهنگی در ایران دریغ نکردند. بجای تنوع فرهنگی در ایران نسخه فرهنگ و زبان واحد پیچیدند و می پپیچند.

اما امسال یومورتا، با هنرمندی فاطمه داداش زاده، در سفرهِ بایرام آزربايجان، بیشتر از هر زمان دیگر خود را برجسته کرده بود.

دماغ خود را به سفره های بایرام هم دراز کردند و خواستند “یومورتانی گؤیچک گؤلو بویاردیق” را از فرهنک و سفره بایرامِ تورک ها بردارند و برای هفت سینِ دزدی خود، جای پایی در آزربايجان باز کنند.

سال هاست آنها هفت سین می گویند و ما می گوییم این همان برکت لرین یئدی سی است که ناشیانه آن را ترجمه کردید و امیر بهاءالدین خجندی در سفر به تبریز آن برکت ها را یاد گرفت و ترجمه آنها را در اشعار خود آورد. آنها می گویند همه این هفت برکت باید فارسی و با حرف “سین” شروع بشود، اما یومورتا معادل فارسی با سین نداشت. یومورو یومورتا با “ی” یورد و یؤروک شروع می شود که ائلقار به ایل و تبار تورکی را تداعی می‌کند. در یومورتایی که فاطمه داداش زاده به تصویر کشیده است، تمام تمغاهای روی آن، تمثیل کننده حوض ژنتیکی تاریخ پر افتخار اجدادمان است و این در گلوی چرک کرده آنها گیر می‌کرد. باید از شر این یومورتا خلاص می شدند.

اما مگر یومورتا خلاص شدنی است؟ شاید شما آن را برای مدت کوتاهی در یک جایی! پنهان اش کنید اما یومورتا برای تداوم حیات خود به مانند خورشید از پشت ابر ظلمت و سیاهی بیرون خواهد آمد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا