روستای گردشگری ائلداغی (گاوازنگ) که فاصله بسیار اندک با مرکز شهر زنجان دارد فاقد هر گونه امکانات دولتی از قبیل آب شرب، گاز، تلفن ثابت و حتی بهداشت است و روستائیان در این روزها در وضعیت بسیار اسفباری زندگی میکنند.
ائلداغی یا گاوازنگ واژهای آشنا برای هر شهروند زنجانی بوده و یادآور یک منطقه تفریحی است که در شمال شهر زنجان قرار گرفته و با فاصله کوتاه کمتر از دو کیلومتری به شهر متصل شده است.
موقعیت قرارگیری این روستا، چشمه سرچشمه گرفته از ارتفاعات و سایر جاذبههای دیگر همچون کوه مشرف به روستا و سد گاوازنگ سبب شده تا در طول سالهای اخیر این منطقه بیشتر مورد توجه گردشگران قرار گیرد. بنابراین همین موقعیت روستا سبب شده تا علاوه بر علاقه گردشگران به این منطقه، مسئولان امر استانی نیز علاقه شدید به عدم ارائه حداقل امکانات دولتی همچون آب شرب، گاز شهری، تلفن ثابت، شبکه آب و فاضلاب و خانه بهداشت به این روستا داشته باشند و این روستا را وادار به مرگ تدریجی نمایند.
علاوه بر این در این روستا بهداشت، در حد غیرقابل تصوری پایین است. کوچه و خیابانها پر از زبالههایی بوده که هیچ عزمی در طول این سالها برای جمعآوری آنها وجود نداشته است، در این راستا فاضلاب هر خانه در کوچه و خیابان پخش و کوچهها محلی برای تخلیه فضولات دامی شده که با همراهی زبالهها این محل را تبدیل به مامن و زندگی حیوانات موزی کرده است.
روستای ائلداغی که بیخ گوش شهر زنجان قرار دارد هنوز که هنوز است آبی برای آشامیدن ندارد و شبکه آبرسانی به این روستا همانند وعدههای بسیاری از مسئولان در حل مشکلات در حد سخنان پوچ و تو خالی است.
خبرگزاری تسنیم در گزارشی نوشت، شیر آب را که باز میکنیم حتی قطره آبی داخل آن نیست که در زمان عطش برای لحظهای هم که شده تشنگی را رفع کند.
به نوشته تسنیم، اما تاسفبار تر این است که در داخل حیاط هر خانه چاه آبی حفر کنده شده که فاصله بسیار کوتاهی با چاه فاضلاب خانه دارد و طبق اذعان کارشناسان آب با نفوذ عمقی در بین چاهها در حال تبادل است. بنابراین درک آشامیدن چنین آبی برای بسیاری از ما غیرقابل تصور بوده و هضم چنین موضوعی بسیار سنگین است.
این در حالی است که روستائیان به دلیل نبود آب شرب در روستا مجبور هستند هر روز چندین وعده از این آب که شاید آلودگی میکروبی هم داشته باشد برای شرب استفاده کنند که بنابر اذعان آنان این آبها حتی برای آزمایش ارسال شده اما سالم بودن آن مورد تأیید نبوده است، بر این اساس همین مسئله سبب شده تا بیماریهایی به سراغ اهالی این روستا بیاید.
روستائیان معتقدند مصرف آب غیربهداشتی از چاه، چشمه و سد گاوازنگ به عنوان شرب دلیلی شده تا در این روزها بروز بیماری دهان بین روستانشینان رواج یابد اما دریغ از اینکه مسئولان بهداشتی توجهی به این مسئله که میتواند بحرانی برای روستاییان باشد، نداشته است.
حال اگر این چاههای حفر شده در حیاط منازل نیز همسو با مسئولان استان شوند و روی خوش به اهالی خانه نشان ندهند، افراد مجبور میشوند در سرما و گرما قریب به یک کیلومتر مسیر سپری کنند و آب خود را با دبه از چشمهای که از دل کوه مشرف به روستا بیرون میآید تهیه کنند.
به این معضلات باید عدم تأمین آب برای استحمام هم اضافه شود که مردم همانند چند دهه قبل، از چاه منازل یا سد ائلداغی آب تهیه کنند و در نهایت با گرم کردن آن در بشکه اقدام به استحمام کنند. نکته غیر قابل تصورتر این است که مشکل تأمین آب سبب میشود گاها تعدادی از اهالی خصوصا آنانی که بیماری داشته و توانایی برای تأمین آب ندارند حتی تا روزها بدون استحمام سپری کنند.
به مشکلات این روستا که در حال حاضر جامعه این منطقه را بکر و مخصوص گردشگری میداند باید نبود گازرسانی و بیتوجهی در عملکرد مسئولان این حوزه نیز اضافه شود، مردم این روستا به دلیل نبود گاز شهری ماهانه یک بشکه نفت و چهار عدد کپسول گاز مایع از شرکت نفت دریافت میکنند و بنا بر اذعان آنان نفت که به عنوان سوخت برای گرمارسانی استفاده میشود با گذشت ۲۵ روز از ماه، تمام میشود و روستاییان پنج روز باقی مانده یا باید در سرما سپری کنند و یا اینکه همانند کوهنشینان به جای استفاده از گاز و نفت از چوب و هیزم برای گرم کردن خانه و کاشانه که هر لحظه احتمال ریزش و آوار بر سرشان وجود دارد، استفاده نمایند.
موقعیت بکر قرارگیری این روستا سبب شده عوامل و ادارات مختلف دست به دست هم دهند و علاوه بر ممانعت از ارائه حداقل امکانات به این منطقه، اهالی روستا را از استحکام منازل خود نیز محروم کنند. بنا بر اذعان اهالی مردم این روستا حتی اجازه این را ندارند که به ترمیم سقفی که هر لحظه احتمال آوار شدن آن وجود دارد اقدام نمایند چرا که اگر آجری روی آجر گذاشته شود عوامل همیاری شهرداری سریعا خود را به روستا رسانده و با فردی که قصد حفظ جان خود و خانوادهاش را دارد به شدت برخورد میکنند که در این راستا در درگیری که در طول سالهای اخیر بین اهالی روستا و عوامل دستگاههای دولتی رخ داده، کودکی در این بین در اثر ترس و ایست قلبی جان خود را از دست داده است.
همین منع ساخت و ساز سبب شده تا بیشتر منازل این روستا روز به روز به سمت تخریب تدریجی برود و اهالی نتوانند برای استحکام آن و حتی برای ممانعت از ورود سارقان دیوارهای منازل و حیاط خود را بلندتر کنند که همین مسئله نیز سبب شده تا در طول هفتههای گذشته دار و ندار برخی از اهالی با ورود سارقان به یغما برود و هیچ راه چارهای برای آنان نماند.
بنا بر اذعان اهالی این روستا مناطق شهرک کارمندان، جاده ائلداغی، محل کارخانه کبریت، دانشگاه پیام نور، دارالقرآن، مصلی، علومپایه و کوچمشکی از جمله مناطقی است که تحت مالکیت اهالی روستای ائلداغی بوده که در نهایت در طول زمان به تصرف دولت در آمده و دولت سعی دارد در اینروزها منطقه کوچک باقی مانده و محل سکونت اهالی را از تصرف روستائیان خارج کرده و آنان را آواره شهر زنجان و اجاره نشینی کند که اتفاقاً بسیاری از اهالی روستا در طول این سالها با فشاری که بر آنها تحمیل شده و امکاناتی که وجود نداشته به اجبار به شهر رفته و در نقاط پایین شهر مجبور به اجاره نشینی شدهاند، مردم این منطقه اذعان دارند که روستائیان حق فروش ملک خود را در این روستا نیز ندارد و اگر هم اقدام به این امر کنند خریدار جرات خرید آن ملک را ندارد.
با تمام اینها نکتهای که مسئولان باید به آن پاسخگو باشند این است که چرا تمام مجموعههای همجوار با روستای ائلداغی که حتی فاصله ۱۰۰ متری با برخی خانههای روستا ندارند، دارای تمام امکانات آب شرب، گاز شهری و تلفن ثابت هستند اما اهالی این روستا باید محروم از این امکانات باشند؟ مسئولان ارگانهای دولتی چگونه میتوانند این عدم عدالت در بهرهمندی از امکانات را توجیه کنند؟ چرا نباید اهالی این روستا به دلیل بیدرایتی یا چشم طمع به اراضی آن توسط مسئولان امنیت جانی و مالی داشته باشند؟
طبق گفته اهالی، بارها و بارها مسائل و مشکلات روستا به گوش مسئولان امر استانی و کشوری رسیده اما تاکنون نتیجهای از آن حاصل نشده است. بنا به گفته آنان استاندار زنجان سال گذشته به ائلداغی مراجعه کرده و در دهگردشیهای خود در اطلاع کامل از مشکلات این روستا قرار گرفته اما هیچ قدم مؤثری تا حال حاضر برای حل مشکلات روستا برنداشته است.
تسنیم در پایان گزارش خود تاکید کرده که مشکلات در روستای ائلداغی به حدی شدید است که زبان از گفتن آن عاجز است.