مقالات

«چرا آذربایجانی ها به کلاب هاووس ترکی نمی آیند ولی هزاران نفرشان در اتاق کلاب هاووس فارسها حاضر می‌شوند!؟»

آذربایجانی ها بیشتر از هر ملت دیگر در ایران تحت فشار فرهنگی و تحقیر واقع شده‌اند و از همه بیشتر تسلیم فرهنگ حاکم فارس شده و آقایی فارس را پذیرفته اند! و در طول یکصد سال دارای ذهنیت ملت مستعمره زده گشته اند.

ملل استعمار زده چگونه مللی هستند؟!

– ملت استعمار زده معمولا آقایی و برتری یک ملت حاکم بر خود را میپذیرند!؟ و در عین حال خود و فرهنگ و زبان خود را کمتر از فرهنگ حاکم میشمارند!؟ به یکنوع خود کم بینی ملی دچار میشوند. اعتماد به نفس ندارند و خود را کمتر و بدرد نخور می انگارند ! لباس ملی و رنگ و پوست و قیافه خود را زشت میدانند و بر عکس را ملت حاکم را خوش تیپ و زیبا و با فرهنگ بالا حساب میکنند. ناشنال اینفریا کمپلکس روانی به ملت حاکم است. مرض روانی خود کم بینی ملی.
– اساسا ملت استعمار زده یک ملت شکست خورده است و سرمایه ها از آنجا به ملت حاکم فرار میکنند، فرار سرمایه آذربایجان بعد از پیشه‌وری به تهران و اصفهان از آن جمله است!؟
– ملت اسیمیله شده و اسیر، یک ملت افسرده هم است. و چنین ملتی خیلی زمینگیر و پسیو و غیر دینامیک است. و قدرت تصمیم گیری و خلاقیت ندارد و منتظر دستور و راهبری از ملت حاکم و مرکز است!
– به تجمعات، گرد همایی، حزب و سازمان و مهمانی خودی و فرهنگ خود علاقه نشان نمی‌دهد چون حس بدی نسبت به خود دارد و خود را کوچک میشمارد.
– ملت مستعمره شده مثل ترک ایران اصلا اعتقادی به پروژه خودی ندارد و آنرا از اول بیهوده و شکست خورده میشمارد!؟ (به همین خاطر در اتاق کلاب هاووس و یا جشن و مجلس فارس که او را مدام تحقیر میکند، فراوان هست ولی در تجمع خودی که احترام میبیند، نیست!؟ )
– ملت ترک تحت استعمار (داخلی فارس) دایم استرس دارد و از آرامش درونی برخوردار نیست و نگران آن است که ««اگر ملت حاکم نباشد، او چگونه خود را اداره خواهد کرد» است!!؟
– ملت تحت استعمار از خود متنفر است و از نگاه کردن بخود حتی در آینه هم متنفر است!
– ایده‌آل و اماج و آرزو های ملت تحت استیلا، شبیه شدن هر چه بیشتر به ملت حاکم است! مثلا در مورد ترکان ایران شباهت هر چه بیشتر به فارسها، برای نمونه، نداشتن لهجه ترکی موقع تکلم به فارسی است! حتی بیشتر از خود فارس زبان، فارس تر و به فردوسی بیش از فارس تعصب نشان میدهد!
– ملت مستعمره از خود نفی هویت میکند هویت خود را قبول ندارد و خود را بزور به هویت ملت حاکم منصوب میکند که خیلی مسخره و در عین حال غم انگیز است!؟ نمونه: آریایی قلمداد کردن ترکان آذربایجانی!؟
– ملت استعمار زده ذهنیت و اخلاق نوکرماب دارد و در وجنات او غرور و بزرگی نیست و همه حقارت و کوچکی است. چنین ملت در بند، درجه دومی و نوکری را پذیرفته است.
– ملت گرفتار استعمار، در یک جهنم واقعی بسر برده و زندانی است ولی متأسفانه از زندانی بودن خود بی خبر است !
✍نادر خویلو

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا