آذربایجانمقالات

وجه تسمیه بوکانBökan (منطقه آختاجی) شهری در آذربایجان – دکتر توحید ملک زاده

در منطقه وسیع و حاصلخیز بوکان فعلی در ازمنه قدیم شهری وجود نداشت بلکه این منطقه از آذربایجان موطن اقوام و طوافی بوده که مانناهای پروتوتورک از مهمترین اینها بودند. مانناها 4000 سال قبل از دشت سولدوز تا اطراف رودهای طاطائو (در نوشته های دیوانی: سیمینه رود) و جغاتی (در نوشته های دیوانی: زرینه رود) و سقز (دژ زیویه) در جنوب آذربایجان حکمرانی داشتند. کورقانهای ساکایی که در آن اموال و اشیا لازم برای زنَدگی انسانها نیز دفن می شد در این منطقه موجود است. تپه های باستانی قالایچی، قره کند، کول تپه ، گوک تپه و ... مربوط به سه هزار سال قبل ، قلاع و اطاقهای سنگی مربوط به اورارتوئی ها همگی گویای وجود تاریخی زنگین برای منطقه می باشد.

قلعه اورارتویی فرهادتراش واقع در کوهی به همین نام در روستای سماقان، یادگاری از اسطوره جاودانی فرهاد کوه کن می باشد. این موتیو در سرتاسر آذربایجان در کوهها و قلعه های پر رمز و راز آذربایجان خودنمایی می کند. قلعه اورارتویی- ماننایی قلعه چی نیز از مهمترین یادگارهای اعصار سه هزار سال قبل می باشد. این منطقه همچون سویوق بولاغ/ ساوجبولاغ/ مهاباد  تا سالیانی نه چندان دور در حوزه اداری و دیوانی مراغه قرار داشت.

به لطف استقرار پایتخت ایلخانیان در مراغه این منطقه نیز از این نعمت برخوردار شد و تا مدتها این منطقه، آختاجی نامیده میشد که امروزه نام آختاجی در منطقه بوکان در اسامی دهستان و روستاها به یادگار مانده است. دهستان آختاجی شرقی به مرکزیت روستای داش-بند و دهستان آختاجی محالی به مرکزیت روستای قره موسالو. نام بؤکه Böke   در تواریخ ایلخانی از جمله تاریخ رشیدالدین فضل الله آمده است. بؤکه پسر تولوی خان Toluy   بوده که وی نیز پسر چنگیزخان می باشد. در تواریخ متعدد اسم وی به نام آریق بؤکه آمده است. جالب اینکه اهالی منطقه نیز امروزه آن شهر را با همان تلفظ اصلی ترکی بؤکان  bökan تلفظ می کنند که صحیح می باشد و بنابراین بی هیچ شبهه ای نام بوکان نیز همچون جیغاتی، آختاجی کوه ته رغای / ته رغه( به ارتفاع 2670 متر)  و دهها اسم دیگر یادگاریست از حکومت سرتاسری ایلخانیان در منطقه.

لازم به ذکر است بؤکه پسر تولوی خان (1219-1266 م) به مدت 5 سال از 1259 تا 1264م فرمانروایی آذربایجان و سایر ممالک ایلخانی را در دست داشته است. تشکیل دولت عظیم و مقتدر قیزیلباشی صفوی در آذربایجان و داخل نمودن مناطق را در متصرفات این دولت راه را برای آبادانی منطقه طرغای- آختاجی گشود. گروهی از عشایر ساکن در منطقه  شهر زور عراق امروزین به نام مَکری که به روایتی از طایفه بابان جدا شده بودند، تحت فرمان سیف الدین نامی در اواخر حکومت آق قویونلوها در آذربایجان از اوضاع استفاده کرده جمعی از عشایر بر سر خود جمع کرده  به قلمرو آذربایجان نزدیک شده و در سایه امنیت ایجاد شده توسط امرای ترک منطقه در منطقه طرغای – آختاجی زندگی کوچنشینی خود را ادامه دادند. در آن سالها نه در منطقه طَرغای ( مهاباد فعلی) و نه در منطقه آختاجی ( بوکان فعلی) شهری وجود نداشت.

منطقه آختاجی از قرن سیزدهم مسکن عشایری شد که که از اقصی نقاط آذربایجان ، ایران و عراق وارد منطقه شده و به علت وفور آب و مرتع خوب، بسیار مناسب برای کوچ نشینی گردید. بعدها جمعی از این کوچ نشینان در روستاهای قبلیی که عمدتا ترک زبان بودند ساکن شدند. عزیزخان سردارمَکری، از رجال برجسته آذربایجانی عصر ناصرالدینشاه  متولد یکی از روستاهای منطقه بوکان بوده است.

گفتنی است صد سال قبل یعنی اواخر دوره قاجاریه روستای بؤکه/ بؤکان روستایی دوازده خانواره بوده است.( تاریخ فرهنگ و ادب مَکریان بوکان، ابراهیم افخمی، انتشارات محمدی سقز، بی تا، ص: 19). روند تاسیس  شهرستان بوکان و رشد فزاینده آن از عجایب روزگار می باشد. شهر بوکان تا انقلاب 1357 جزو شهرستان مهاباد بوده بعدها با اقبال جمعیتی و هجوم مردم برای اسکان روبرو شده و در مصوبه ی وزرای عضو کمیسیون سیاسی و دفاعی هیئت دولت از شهرستان مهاباد جدا شده و در تاریخ 23/12/1368 شهرستان مستقلی در استان آذربایجان غربی شد. در تاریخ 20/6/1381روستای قره موسالو نیز با تغییر نام به سیمینه، مرکز بخش سیمینه شهرستان بوکان شد.( آذربایجان غربی در آیینه تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران، محمدرضا محمدقلی زاد، انتشارات حسام الدین چلبی، اورمیه، 1391،ص: 39).

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا