همزمان با فعاليت هاي فرهنگی ترک گرایان در آذربايجان، جمعي از آذربايجانيان مقيم اروپا به تدريج به تفکري روي آوردند که اساس آن بر تثبيت مرزهاي ممالک محروسه قاجار- ايران – و رد هر گونه مداخله خارجي در آن بود. فعاليت هاي فرهنگی آنها نیز بر اساس آریا-فارس محوري به عنوان فرهنگ اساسي و منحصر به فرد ايران بود. اندیشه ای که نهایت به شونیزم زمان پهلوی انجامید. در نامه 12 اوت 1912 پورداود به تقي زاده، سخن از تشکيل انجمني در پاريس مي رود که در آن آقا ميرزا محمد خان قزويني و کاظم زاده ايرانشهر تبريزي نيز عضويت داشتند. اين کنگره در 170 کيلومتري پاريس با شرکت جمعي از ملتها تشکيل شد و شرکت کنندگان آذربايجاني آن بعدها به عنوان مؤسسين سيستم فرهنگی فارس در ايران شناخته شدند.
در سال 1914 “کميته هاي ملي ايران” به کمک مالي آلمان و مديريت سید حسن تقي زاده در برلين تشکيل شد که هدف سیاسی آن مبارزه و مقابله با روس و انگليس بود و هدف فرهنگی آن به اصطلاح ایران ساسانی بود. با کمک مالي آلماني ها، تقي زاده و يارانش موفق به تا سيس روزنامه کاوه شد که بعدها اساس فرهنگی رژيم پهلوي و تئوري فارس محوري و پان فارسیسمی در نظام جديد ايران بر روي نظريات مندرج در اين روزنامه بنا شد. سالهاي بعد دانش آموختگان مکتب فکري “کاوه” به انتشار مجلات “ايرانشهر ” و فرنگستان پرداختند. مجله ايرانشهر از مجموع 263 مقاله اي که از سال 1301تا 1306 منتشر کرد 30 مقاله را به ستايش ايران قبل از اسلام و عظمت شاهان و سلاطين قبل از اسلام پرداخت. مجله فرنگستان نيز که به مديريت مشفق کاظمي در برلين انتشار يافت در 70 مقاله اي که از سال 1303تا 1305 منتشر کرد 3 مقاله را به آذربايجان اختصاص داد که موضوع اين مقالات بر رد هويت ترکي آذربايجان و تاکيد بر هويت فارس آذربايجانيان بود. هواداران اين فکر حول فرقه دموکرات شاخه فارس متمرکز بودند. در آذربايجان اين گروه فکري عمدتا در تبريز متمرکز بودند، در اورميه و مناطق غربي آذربايجان اکثريت با افراد تشکل “اتحاد اسلام” هوادار عثمانی بود.
دموکراتها روي خوشي به عثماني ها نشان نمي دادند لذا پس از ورود ارتش عثماني به تبريز، بزرگان فرقه دموکرات از جمله خياباني و بادامچي به سبب سو نيت به عثماني ها دستگير و به قارص تبعيد شدند.
در اين حين در سال 1918 فرقه مساوات که با شعار ترک محوري در آذربايجان شمال ارس به قدرت ميرسيد در بحث هاي نظري به مسئله هويت آذربايجاني های جنوب ارس نيز پرداخت. م.ا. رسول زاده ژورناليست و رهبر حزب مساوات و بعدا رئيس حکومت جمهوري آذربايجان “1920-1918” در روزنامه “آچيق سؤز” به تاريخ 20 ربيع الاول 1336 قمری به مساله آذربايجان پرداخت. وي در اين مقاله به هويت ترکي آذربايجانيان تاکيد ميکرد و در مقابل روزنامه های ایرانی به فارس منشا بودن آذربایجانیان تاکید می کردند.
روزنامه آچيق سؤز در سرمقاله مورخ ژانويه 1918 براي نخستين بار و بي پرده مرزهاي تاريخي آذربايجان را از کوههاي قفقاز در شمال تا کرمانشاه در جنوب، تفليس در غرب و درياي خزر در شرق توصيف کرد.“
با مساعد شدن اوضاع بين الملل فعاليت هواداران ترک محوري در آذربايجان جنوب ارس در قالب فرقه اتحاد اسلام و فرقه مساوات بيشتر گرديد. ميرزا تقي خان رفعت منشي يوسف ضيا بيگ مستشار فرهنگي عثماني در آذربايجان که شاگرد نامق کمال و توفيق فکرت بود با حمايت مادی و معنوی مجدالسلطنه روزنامه تمام ترکي ” آذرآبادگان” را چاپ کرد که حامي حق فرهنگي مردم آذربايجان بود . با شکست عثماني ها در جنگ اول جهانی وخارج شدن نیرو هایش از آذربايجان، دموکراتهای جناح فارسگرا از جمله احمد کسروی تبریزی فرصت يافته زبان فارسي را زبان رسمي ميتينگهاي رسمي حزب دموکرات در آذربايجان اعلام کرد. عملي که شيخ محمد خياباني ليدر حزب از آن ناخشنود بود . علي رغم اقدامات وسيع دموکراتها عليه هويت ملي آذربايجان در شرق آذربایجان، افراد اتحاد اسلام در بعد نظامي در غرب آذربايجان پيشرفت کردند. در خوي 300 افسر ژاندارمري که در عثماني تحصيل کرده بودند با الهام از تجربه اشان در دانشکده افسری موفق به تا سيس ژاندارمري مستقل در آذربايجان شدند چرا که هر آن احتمال حمله ارامنه و اکراد به شهرهاي ماکو، خوي و سلماس و اورميه وجود داشت. اين دسته هر روز در جنوب خوي در باغ قديم کنسول روس مشق مي کردند. اين قوا با توطئه و اقدامات افراد دموکرات در آغاز تاسيس رژيم پهلوي منحل شد .
تمام این فعالیتها با استقرار پهلوی ها به نفع سیستم نظام شاهنشاهی آریایی محور خاموش شد.
25 دی 1401