آذربایجاناقتصادایرانسلامتی و زندگیمحیط زیست

سندی دیگر از بی‌مسئولیتی غارت‌کنندگان معادن آذربایجان-گزارش تصویری

«یوخاری پئیغان»، روستایی در نزدیکی کلیبر است که به دلیل مجاورت با معدن «نفلین سینیت» و درپی حفاری و انفجارهای شدید، اهالی‌اش را سالها قبل به ده پایین دست کوچاندند.

«سخاوت رجبی» از اهالی «یوخاری پئیغان»، روستایی در نزدیکی شهرستان کلیبر است. روستایی که به دلیل مجاورت با معدن «نفلین سینیت» و در پی حفاری و انفجارهای شدید، اهالی‌اش را سالها قبل به ده پایین دست کوچاندند. اما خانواده‌ی سخاوت به همراه دو خانواده‌ی دیگر حاضر به ترک روستای اجدادی‌اشان نشده و همچنان در یوخاری پئیغان سکونت دارند.
سخاوت، وقتی که ۱۰ سال بیشتر نداشته است با کشیدن ضامن یکی از دینامیت‌های رها شده در محوطه معدن [به خاطر بی‌اطلاعی از مواد منفجره بودن آن] آن را منفجر می‌کند و انگشتان دست راستش قطع می‌شود. معدن‌دار اما هیچ گونه مسئولیتی را در قبال سهل‌انگاری کارکنانش به گردن نمی‌گیرد و از تامین هزینه‌های درمانی سخاوت سر باز می‌زند.
ماموران کلانتری کلیبر نیز با مراجعه به محل حادثه خانواده‌ی سخاوت را با تهدید وادار به سکوت می‌کنند. حتی برای سرپوش گذاشتن به موضوع، محل را پاکسازی کرده و باقی مانده‌ی دینامیت را نیز با خود می‌برند.
اما این تمام کار نیست. پنج سال بعد سخاوت هر دو کلیه‌اش را نیز [به خاطر عوارض این انفجار] از دست می‌دهد و مجبور به دیالیز می‌شود.
پس از شش-هفت سال دیالیز نهایتا پیوند کلیه بر روی او انجام می‌گیرد اما سخاوت به دلیل از کار افتادگی همچنان قادر به تامین هزینه‌های میلیونی داروهایش نیست و در طول این مدت کمترین کمکی از سوی نهادهای مربوطه، به وی صورت نپذیرفته است.
معدن نفلین سینیت کلیبر بزرگترین توده نفلین‌دار اکتشاف شده در کشور محسوب می‌شود که با وسعتی بالغ بر ۱۰۰ کیلومتر مربع در ۱۵ کیلومتری جنوب این شهرستان قرار دارد.
ذخیره توده‌ی این معدن بیش از ۹۶ میلیون تن برآورد شده است. کارخانه نفلین سینیت کلیبر هم با ظرفیت ۵۲ هزار تن کنسانتره در سال، چهارمین کارخانه از نوع خود در جهان است که عملیات اجرایی آن در اسفند ماه سال ۱۳۸۸ با سرمایه‌گذاری ۲ میلیارد دلاری سرمایه‌ گذاران چینی و ایرانی آغاز شد.
در اصل سرمایه‌گذار ایرانی این کارخانه نیز غیر بومی و از اهالی اصفهان است که در قبال همکاری با سرمایه‌گذار چینی فقط بیست درصد از عواید کارخانه نصیب وی می‌شود و مابقی سهم طرف چینی است.
کارخانه‌ای که برای مالکین‌اش و طرف‌های خارجی ثروت هنگفتی در پی دارد اما برای آذربایجانی‌ها جز تخریب محیط زیست مهاجرت اجباری اهالی و معلولیت‌های اینچنینی دست‌آورد دیگری نداشته است.
گویا با تضعیف روز به روز دولت؛ آذربایجان، خوزستان، لرستان و بلوچستان عملا به چین و روسیه فروخته می‌شود تا دولت از این راه چندرغازی به دست آورده و با تکیه بر آن کمی بیشتر خود را سرپا نگه دارد.
گزارش تصویری از فیسبوک میلاد بالسینی، فعال مدنی آذربایجانی.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا