ایران

روز زبان مادری ما و ملت دوست و برادر نویسنده:يوسف عزيزى بنى طرف

ملت دوست و برادر دو دستی به هژمونی زبان مادری اش چسبیده است

ملت دوست و برادر دو دستی به هژمونی زبان مادری اش چسبیده است. در سال ۱۲۸۶ش با فشار شیخ محمد خیابانی و تهدید به استعفای نمایندگان تبریز از دوره اول مجلس شورای ملی، ملت دوست و برادر قبول کرد تا ‘انجمن های ایالتی و ولایتی’ در دو اصل ۲۹و ۹۰ قانون اساسی درج شود. اصلی برای خودمختاری کشور کثیر المله به تصور ترکان، عرب ها و کردها. اما همین که به کمک انگلیسیان و طی یک کودتا، قدرت را در کف کفگیر خود گرفتند این اصل را به زیر نافشان نگرفتند. بعد هم که یک نیمچه دموکراسی شد به مدت دوازده سال، هم مصدق لیبرال و هم شاهنشاه جوان و هم اسلامیون گفتند ‘ انجمن ایالتی بی ایالتی’ و آن را در سطل زباله گربه نشان ریختند. بعد از ۲۸ مرداد که همه چیز را تعطیل کردند، شکل کاریکاتوری انجمن های ایالتی و ولایتی را با نام انجمن های شهر و با ولایت ساواک به راه انداختند. در انقلاب اخیر نیز اصل ۱۵ قانون اساسی را به اکراه پذیرفتند اما در دلشان به ریش برادران غیر فارسشان خندیدند و با خود گفتند، این اصل را به همان جایی می اندازیم که ‘انجمن های ایالتی و ولایتی’ را. چهل و دو سال است که این اصل در سطل زباله است. اغلب روشنفکران و حقوق بگیران فرهنگستانشان – که در ضدیت با فرهنک و زبان ما – تفاوتی با فرهنگستان فروغی و ذبیح بهروز ندارند – گفتند آموزش به زبان مادری ایران را تجزیه می کند، پس گور پدر زبان ترکی و عربی و کردی و بلوچی وترکمنی ولری. این ملت تاریخی! فقط یک زبان دارد وبس. حال ما مانده ایم وصد سال عمر زيان باری که پدران ما، خود ما و فرزندان ما طی کرده ایم و حریف این برادر بزرگ سیاس و زورگو نشده ایم. پس دلمان را خوش کنیم به ‘روز زبان مادری مبارک’. مگر این که کارهایی بکنیم کارستان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا