جهان

مدل اویغور که در بازداشتگاه‌های سری و امنیتی چین ناپدید شده

مردان غفار به ژست گرفتن جلوی دوربین عادت داشت؛ مدلی ۳۱ ساله و خوش‌تیپ که پول خوبی بابت حضور در ویدیوهای تبلیغاتی مارک‌های مختلف لباس می‌گرفت.

اما یکی از ویدیوهای او با بقیه فرق دارد. در این ویدیو اتاقی خالی با دیوارهای کثیف و توری فلزی جلوی پنجره‌اش جای استودیوهای مجلل و اماکن شهری جذاب را گرفته است. مردان غفار هم به جای اینکه در برابر دوربین ژست بگیرد در سکوت کامل و با ظاهری مضطرب نشسته است.

لباس‌هایش کثیف است، مچ هر دو پایش ورم دارد و دست چپش با دستبند به چارچوب فلزی یک تخت بسته شده است.

آقای غفار با انتشار یک ویدیویی از محل بازداشت خود که از سوی بی‌بی‌سی منتشر شده، در عین حال ناقض ادعای چین درباره تعطیلی بیشتر اردوگاه‌های بازپروری است و نشان می‌دهد که فشار روحی زیادی به اویغورها وارد می‌شود. برای مثال او از متنی عکس گرفته است که از کودکان حتی ۱۳ ساله می‌خواهد که “توبه کنند و تسلیم شوند

به گزارش بی‌بی‌سی، خانواده آقای غفار می‌گویند که از پنج ماه پیش که این پیام‌ها متوقف شد دیگر خبری از او ندارند، و با وجود اینکه می‌دانند انتشار این ویدیو می‌تواند باعث افزایش فشار و مجازات او شود، می‌گویند که این تنها امیدشان برای برجسته کردن پرونده او به طور خاص و رنج اویغورها به طور عام است.

عبدالکریم غفار، عموی او که در هلند زندگی می‌کند، عقیده دارد که این ویدیو می‌تواند باعث بیداری افکاری عمومی شود، مثل اتفاقی که در پی انتشار تصاویر برخورد پلیس با جورج فلوید افتاد.

مردان غفار در سال ۲۰۰۹ مثل خیلی از اویغورها استان سین‌کیانگ را ترک کرد و برای یافتن فرصت‌های شغلی بهتر به شهرهای‌ ثروتمند شرق چین رفت.

اما اویغورهای ترک‌ و مسلمان همیشه مورد ظن حاکمان چین بوده‌اند و جامعه نیز در حق آن‌ها تبعیض می‌کند. خانواده آقای غفار می‌گویند که به او گفته شده بود که بهتر است برای پیشرفت به عنوان یک مدل خیلی به هویت اویغور خود اشاره نکند و با عنوان “نیمه‌اروپایی” از ویژگی‌های ظاهری خود نام ببرد.

او حتی قادر نبود آپارتمانی را که با پول خود خریده بود به نام خود ثبت کند.

اما این بی‌عدالتی‌ها در برابر اتفاقات بعدی چیز زیادی به حساب نمی‌آمدند.

دو حمله مرگبار به به پکن و کون‌مینگ در سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ باعث شد که نگاه حکومت به اویغورها عوض شود. دولت چین جدایی‌طلبان اویغور را مسئول این حمله‌ها قلمداد کرد.

اما آقای غفار تا سال ۲۰۱۸ که شبکه عظیم اردوگاهی سین‌کیانگ داشت ساخته می‌شد همچنان در شهر فوشان زندگی می‌کرد. او در ماه اوت آن سال بازداشت شد و به خاطر فروش ماری‌جوآنا به ۱۶ ماه حبس محکوم شد. دوستانش می‌گویند که این اتهام ساختگی بود.

محکومیت او در نوامبر ۲۰۱۹ به پایان رسید، اما کمتر از یک ماه بعد پلیس به خانه‌اش رفت و گفت که باید برای یک نام‌نویسی عادی به سین‌کیانگ برگردد.

مدارکی که به بی‌بی‌سی رسیده است نشان می‌دهد که او مظنون به خلاف دیگری نبود و مقامات صرفا گفته بودند که “شاید لازم باشد در یک دوره آموزشی چند روزه در شهر خودش شرکت کند” – اشاره‌ای غیرمستقیم به اردوگاه‌های سین‌کیانگ.

روز ۱۵ ژانویه امسال، به دوستان و اقوام او اجازه داده شد تا تلفنش را به همراه چند دست لباس گرم به فرودگاه ببرند و پیش از پرواز به سین‌کیانگ به او بدهند. دو افسر پلیس او را در این پرواز همراهی می‌کردند.

خانواده آقای غفار مطمئن بودند که او در اردوگاه‌های بازپروری ناپدید شده است، اما بیش از یک ماه بعد خبر شگفت‌آوری به آن‌ها رسید: او موفق شده بود به تلفنش دست پیدا کند و داشت با دنیای بیرون ارتباط برقرار می‌کرد.

تصویری که پیام‌های متنی آقای غفار از تجربیاتش بعد از رسیدن به سین‌کیانگ ترسیم می‌کند بسیار وحشتناکتر است.

او این پیام‌ها را از طریق اپلیکیشن وی‌چت فرستاده است و توضیح می‌دهد که در بدو ورود به شهر کوچا، زادگاهش، به بازداشتگاه پلیس منتقل شده بود.

به نوشته او “۵۰ یا ۶۰ نفر را در یک اتاق حداکثر ۵۰ متری زندانی کرده بودند – مردها سمت راست اتاق و زن‌ها سمت چپ. همه اونیفورم به اصطلاح چهارتکه به تن داشتند: کیسه سیاهی که روی سرشان کشیده بوند، دستبند، پابند، و زنجیری فلزی که دستبند و پابند را به هم وصل می‌کرد.”

در ادامه او هم به همین شکل به سلول منتقل شد، اما هیچ جایی برای نشستن یا دراز کشیدن وجود نداشت.

او در یکی از پیام‌ها می‌نویسد که “کیسه را از روی سرم برداشتم و به مامور پلیس گفتم که دستبند‌ها خیلی سفت است و مچم درد گرفته است. اما او با فریاد گفت که اگر یک بار دیگر کیسه را برداری اینقدر می‌زنمت تا بمیری. بعد از آن دیگر جرات نکردم هیچ حرفی بزنم.”

او به صدای جیغ بی‌وقفه‌ای اشاره می‌کند که از جای دیگری در زندان به گوش می‌رسد و از شرایط کثیف و غیربهداشتی موجود در زندان می‌گوید و اینکه برای خوردن غذا چند تا کاسه و قاشق پلاستیکی بیشتر نبود و همه باید از همان‌ها استفاده می‌کردند.

او می‌نویسد “پیش از صرف غذا پلیس از کسانی که بیماری مسری داشتند می‌خواست که دستشان را بالا ببرند و آن‌ها باید بعد از بقیه غذا می‌خوردند. اما اگر بخواهید زودتر غذا بخورید دستتان را بالا نمی‌برید. این یک انتخاب اخلاقی است.”

سپس روز ۲۲ ژانویه، هنگامی که چین در اوج بحران ویروس کرونا بود، خبر تمهیدات عظیم سراسری برای مهار همه‌گیری به زندانیان رسید.

پلیس زدن ماسک را برای زندانیان اجباری کرد، هر چند که کیسه پارچه‌ای همچنان روی سرشان بود. وقتی دمای بدن زندانیان را با دماسنج گرفتند، دمای بعدن بعضی از آن‌ها، از جمله آقای غفار، بیشتر از ۳۷ درجه بود.

او را به اتاق دیگری در طبقه بالا منتقل کردند که پنجره‌هایش شب‌ها باز بود و به خاطر سرما نمی‌شد در آن خوابید. او می‌گوید صدای شکنجه آنجا خیلی واضحتر بود: “یک روز یک مرد از صبح تا شب جیغ کشید.”

زندانی‌‌ها را چند روز بعد سوار مینی‌بوس کردند و به مکان دیگری بردند. آقای غفار را به خاطر اینکه سرما خورده بود و آبریزش بینی داشت از بقیه جدا کردند و به مکانی بردند که در ویدیو دیده می‌شود – جایی که به گفته او “مرکز مهار همه‌گیری” است.

او می‌نویسد که “شپش از سر و کولم بالا می‌‌رود. هر روز باید با دست بگیرمشان. محیط اینجا از پاسگاه پلیس بهتر است. شلوغ نیست و تنها زندگی می‌کنم. اما دو نفر نگهبان دارم.”

به گفته او کمتر بودن سخت‌گیری در این فضای جدید به او فرصت داد تا با بیرون تماس بگیرد. به نظر می‌رسد که مقامات متوجه وجود تلفن در بین اموالش نشده بودند. او چند روز از تجربیات خود گفت، اما پیام‌ها خیلی ناگهانی قطع شد

از آن روز به بعد هیچ خبری از او نیست و مقامات نیز درباره اینکه کجاست و چرا هنوز در بازداشت است اظهار نظر رسمی نکرده‌اند.

بی‌بی‌سی مستقلا نمی‌تواند صحت این پیام‌ها را تایید کند. اما کارشناسان می‌گویند که ویدیو به نظر واقعی می‌آید، مخصوصا به این خاطر که صدای تبلیغات و پیام‌های سیاسی در پس‌زمینه آن به گوش می‌رسد.

جیمز میلوارد، استاد تاریخ در دانشگاه جورج‌تاون واشنگتن و کارشناس سیاست‌های چین در سین‌کیانگ، این پیام‌ها را برای بی‌بی‌سی ترجمه و تحلیل کرده است.

او می‌گوید که این پیام‌ها با موارد ثبت‌شده دیگر هم‌خوانی دارند: “توضیحی که او خیلی بی‌واسطه از بازداشتگاه پلیس ارائه می‌کند خیلی خیلی روشن است. او خیلی خوب به چینی می‌نویسد و جزئیات مخوف زیادی درباره رفتاری که با مردم می‌شود در اختیار ما می‌گذارد. برای همین منبع بسیار نادری است.”

دکتر آدریان زنز، عضو ارشد بنیاد یادبود قربانیان کمونیسم، معتقد است که ارزش اصلی این ویدیو در رد ادعای دولت چین مبنی بر جمع‌آوری تدریجی اردوگاه‌ها است. به گفته او “بسیار حائز اهمیت است. این شهادت نشان می‌دهد که دستگاه بازداشت، غربال و سپس فرستادن مردم به بازداشتگاه‌های غیررسمی همچنان به کار خود ادامه می‌دهد.”

چیز دیگری که اعتبار این پیام‌ها را افزایش می‌دهد عکس سندی است که آقای غفار در توالت مرکز مهار همه‌گیری پیدا کرده بود. در این سند به یکی از سخنرانی‌های دبیر حزب کمونیست منطقه آکسو اشاره شده است و به نظر می‌رسد که هنگام بازداشت آقای غفار همچنان در محافل رسمی شهر کوچا در گردش بوده است. این همان سندی است که در آن از بچه‌های حتی ۱۳ ساله خواسته شده بود که “از اشتباهات خود توبه کنند و داوطلبانه تسلیم شوند”.

با وجود خطری که انتشار این ویدیو و پیام‌های متنی برای مردان غفار ایجاد می‌کند، اطرافیانش می‌گویند که چاره دیگری ندارند.

عبدالکریم غفار، عموی او، از خانه‌اش در آمستردام می‌گوید “سکوت هم کمکی به او نمی‌کند.”

او معتقد است که رابطه آقای غفار با او در خارج از کشور یکی از دلایل بازداشتش بوده است: “بلی ۱۰۰ درصد اطمینان دارم. او به خاطر بودن من در خارج و حضورم در تجمعات اعتراضی به نقض حقوق بشر در چین بازداشت شده است.”

فعالیت سیاسی عبدالکریم از سال ۲۰۰۹ آغاز شد. او در آن زمان در اطلاع‌رسانی برای برگزاری یک اعتراض بزرگ در شهر اورومچی دست داشت و به همین خاطر نیز به هلند گریخت.

اعتراضات اورومچی در ادامه به چند شورش خشونت‌آمیز منجر شد که به گفته مقامات چینی جان حدود ۲۰۰ نفر را گرفت.

او تاکید دارد که فعالیت‌هایش چه در داخل و چه در خارج چین همیشه مسالمت‌آمیز بوده است و برادرزاده‌اش هرگز به سیاست علاقه نشان نداده است.

ما نمی‌دانیم که آقای غفار الان کجاست، اما یک چیز مشخص است.

فرای اینکه محکومیت او به خاطر فروش مواد مخدر عادلانه بوده است یا نه، بازداشت فعلی او ثابت می‌کند که حتی اویغورهای نسبتا موفق و تحصیل‌کرده نیز می‌توانند در دام این شبکه بازداشت و بازپروری گرفتار شوند.

پروفسور میلوارد می‌گوید “این مرد جوان به عنوان مدل کار می‌کند و خیلی هم موفق است. خیلی خوب چینی حرف می‌زند، خوب می‌نویسد و از اصطلاحات ظریفی استفاده می‌کند. برای همین مشخص است که برای پیدا کردن کار به آموزش نیاز ندارد.”

به گفته دکتر آدریان زنز “گذشته فرد اهمیت چندانی ندارد. مساله این است که نظام به وفاداری آن‌ها مشکوک است. تقریبا همه به نوعی بازداشت خواهند شد و تحت بازپروری قرار خواهند گرفت. این برخورد با همه صورت خواهد گرفت.”

دولت چین اتهام آزار و اذیت اویغورها را رد می‌کند و در پی انتقاداتی که از طرف ایالات متحده مطرح شد، سخنگوی وزارت خارجه چین با اشاره به مرگ جورج فلوید گفت که اویغورهای ساکن سین‌کیانگ در مقایسه با سیاه‌پوستان آمریکایی آزادی بیشتری دارند.

اما خانواده آقای غفار هیچ تفاوتی بین این دو پرونده حس نمی‌کنند.

عبدالکریم، عموی او، می‌گوید “وقتی ویدیوی جورج فلوید را دیدم یاد ویدیوی برادرزاده خودم افتادم. تک تک اویغورها الان حس جورج فلوید را دارند. ما نمی‌توانیم نفس بکشیم.”

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا