ایران

صدا و سیما در یک دهه اخیر دست‌کم ۸۶۰ اعتراف اجباری و افترا پخش کرده‌است

بر اساس گزارشی که دو سازمان حقوق‌بشری منتشر کرده‌اند، صداو‌سیمای ایران طی یک دهه دست‌کم ۳۵۵ اعتراف اجباری و ۵۰۵ افترا پخش کرده‌است

«سازمان عدالت برای ایران» مستقر در لندن و «فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق‌بشر» مستقر در پاریس، امروز پنجشنبه ۵ تیر مشترکا با انتشار گزارشی به مناسبت ۲۶ ژوئن (۶ تیر) روز جهانی «حمایت از قربانیان شکنجه» اعلام کرده‌اند که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران طی یک ده اخیر «دست‌کم اعتراف‌های اجباری ۳۵۵ نفر» را پخش و بر علیه ۵۰۵ نفر نیز «محتوای افترا آمیز» منتشر کرده است.

این دو نهاد مدافع حقوق‌بشری که این گزارش را با نام «حکومت اوروِلی؛ صدا و سیمای جمهوری اسلامی به مثابه سلاح سرکوب جمعی» منتشر کرده، خواستار توقف بی‌قید و شرط استفاده حکومت ایران از اعترافات اجباری شدند.

گفتنی‌ست این گزارش نام خود را از جرج اوروِل، نویسنده مشهور رمان «۱۹۸۴» گرفته است. این رمان پادآرمان‌شهری که به نام «نوزده هشتاد و چهار» نیز شناخته می‌شود، حکومت توتالیتری (تمامیت‌خواه) را به‌تصویر می‌کشد که در آن گناه‌کاران به راحتی اعدام می‌شوند و آزادی‌های فردی و حریم خصوصی افراد به‌شدت توسط قوانین حکومتی پایمال می‌شوند، به نحوی که حتی صفحات نمایش در خانه‌ها از شهروندان جاسوسی می‌کنند و شهروندان مجبورند همیشه با چهره‌ای سرشار از خوش‌بینی و لبخند به این صفحات نمایش نگاه کنند تا کوچکترین شک و تصور نادرستی که نشان‌دهندهٔ هرگونه نارضایتی فرد باشد، برای نمایندگان حکمرانان پشت صفحات نمایش ایجاد نشود، چرا که در غیر اینصورت مورد غضب حکمرانان قرار می‌گیرند.

«فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق‌بشر» و «سازمان عدالت برای ایران» گفته‌اند که صدا و سیمای جمهوری اسلامی با همکاری وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران تبدیل به ابزاری به‌منظور سرکوب مردم در ایران شده است.

این گزارش که در ۵۷ صفحه منتشر شده، نتیجه بیش از ۱۵۰۰ ساعت تحقیق و تحلیل بیش از ۱۵۰ برنامه و ۱۳ مصاحبه تفصیلی با قربانیان است که روند دیرینه تهیه و پخش اعترافات اجباری در جمهوری اسلامی را آشکار می‌کند.

عادل رحمان‌خان، دبیر کل فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر گفت: «مقامات ایران دهه‌هاست که از اعترافات اجباری که توسط رسانه‌های دولتی پخش می‌شوند برای سرکوب عقیده مخالف بهره برده‌اند. زمان آن فرا رسیده است که جامعه بین‌المللی برای توقف استفاده از اعترافات اجباری که منشأ بسیاری از موارد جدی نقض حقوق بشر است به ایران فشار آورد.»»

محمد نیری از مدیران سازمان عدالت برای ایران نیز در این ‌باره گفت: «تعداد زیادی که واقعاً شوک‌آور است. تعدادی که در این مدت زمان، فقط در ۱۰ سال گذشته توانستیم بررسی و ثبت کنیم و شامل موارد قطعی نمی‌شود. تعداد موارد [واقعی] بسیار بیشتر از این است. و این تعداد شامل صدها مورد اعتراف اجباری است، یعنی ما ۳۵۵ مورد اعتراف اجباری پیدا کردیم. بیش از ۵۰۰ مورد محتوای افتراآمیز علیه افراد پیدا شده است. و این تعداد زیاد، نشان میدهد که این [برخورد] سیستماتیک و نظام‌مند است.»

آقای نیری همچنین گفته که «جمهوری اسلامی مدت‌هاست که از پذیرش مسئولیت در قبال اخذ اعترافات اجباری گریخته است. در حالی‌که تلویزیون دولتی ایران پیوسته برنامه‌هایی را که محصول شکنجه و ارعاب است پخش می‌کند، گزارشگران صدا و سیمای جمهوری اسلامی آزادانه در اروپا سفر و فعالیت می‌کنند بی‌آنکه عواقبی متوجه آنها باشد. اتحادیه اروپا باید ورود مقام‌ها و گزارشگران وابسته به صدا و سیما و همچنین فعالیت‌های آنها را در کشورهای اتحادیه اروپا تا زمانی که حکومت ایران متعهد به توقف چنین اعمال منسوخی شود، به حالت تعلیق درآورد.»

این گزارش می‌گوید اعترافات اجباری که به‌طور نظام‌مند از رسانه‌های دولتی جمهوری اسلامی پخش شده، برای القای ترس و سرکوب عقاید مخالف بوده است؛ اعترافاتی که تحت شکنجه، رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز و دیگر موارد نقض حقوق بشر به دست آمده است.

قربانیان فاش کرده‌اند که نه فقط برای اخذ اعترافات اجباری جلو دوربین، اعترافاتی که اغلب کذب بودند، تحت شکنجه و بدرفتاری قرار گرفتند بلکه افزون بر این، پخش این اعترافات، رنج و درد عظیمی را برای آنان در پی داشته است. بسیاری از قربانیان، اعترافات اجباری را به عنوان شکنجه‌ای جسمی و روانی همراه با اثرات ماندگار توصیف کردند.

بر اساس این گزارش، طیف گسترده‌ای از زندانیان، از جمله مدافعان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران، فعالان اقلیت‌های اتنیکی، مخالفان سیاسی و افراد دو تابعیتی، هدف برنامه‌‌های پروپاگاندای جمهوری اسلامی بوده‌اند.

در این گزارش همچنین به تاثیر پخش اعترافات اجباری بر خانواده‌های قربانیان به تفصیل پرداخته شده است.

بنا بر شهادت قربانیانی که با سازمان عدالت برای ایران گفتگو کرده‌اند و دیگر شهادتها و شواهدی که برای این گزارش مورد بررسی قرار گرفته‌اند، محتوای الزم برای تولید این برنامه‌ها عمدتا از طریق اجبار (استفاده از شکنجه فیزیکی و روانی، رفتارها و مجازاتهای غیرانسانی و تحقیرآمیز)، سرقت و تحریف اطالعات خصوصی فراهم شده است.

این گزارش می‌گوید، مصاحبه‌ها و شواهد آشکارا نشان میدهد که برای تهیه این برنامه‌ها الگوهای مشخصی از شکنجه و رفتارهای غیرانسانی و تحقیرآمیز به کار میرود که از رواج و نظام مندی چنین سوء رفتارهایی پرده برمیدارد. این شیوهها گستره ای از شکنجه‌های شدید جسمی (شلاق، آویزان کردن، و شوک الکتریکی)، تا شکنجههای روانی (حبس انفرادی طولانی مدت، اعدام ساختگی، تهدید به تجاوز جنسی و قرار دادن زندانی در معرض شرایط تحمل ناپذیر و خطرناک)، تا وسوسه و فریب زندانی با هدف وادار کردن او به اعتراف در مقابل دوربین را شامل می شوند.

این گزارش می‌افزاید، تحلیل شهادتهای قربانیان همچنین نشان میدهد که جریان ضبط اعترافات از ابتدا تا انتها بر اساس یک سناریوی از پیش نوشته و صحنه آرایی شده انجام می گیرد. تشابهات میان توضیحات قربانیان درباره کارگردانی و کنترل صحنه، ظاهر زندانیان، محتوای اعترافات و ساختگی بودن اعترافات که آگاهانه بر زندانی تحمیل می شود، یک بار دیگر حکایت از وجود رفتاری نظاممند دارد.

بر این اساس، برنامه‌های پروپاگاندای پخش شده از تلویزیون اهداف گوناگونی را دنبال میکنند که شامل مواردی همچون: ایجاد حس ترس و دلسردی در جامعه ی مدنی؛ خاموش کردن صداهای مخالف و تحریف گفتمان؛ توجیه و مشروعیت بخشیدن به سرکوب مخالفان و فعاالن؛ مبنا قرار دادن برنامه ها به عنوان مستندات برای جرم‌انگاری؛ استفاده از این برنامه ها به عنوان ابزار شکنجه روانی؛ و ترویج روایت های رسمی در سطح داخلی و خارجی می شود.

گزارش در ادامه می‌افزاید، همچنین مصاحبه با قربانیان نشان میدهد که طبیعت افترا آمیز این برنامه‌ها چنان تاثیر سرکوبگری بر قربانیان دارد که پیامدهای مخربش از شکنجه های فیزیکی هم بیشتر و فرایند التیام یافتن از تاثیرات آنها بسیار کندتر است.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا